ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: آیهی مورد سؤال به شرح ذیل میباشد:
«وَحَفِظْنَاهَا مِن كُلِّ شَيْطَانٍ رَّجِيمٍ * إِلاَّ مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ مُّبِينٌ» (الحجر، 17 و 18)
ترجمه: و آن را از هر شيطان رانده شدهاى نگه داشتيم * مگر آن كه استراق سمع كند (دزدانه گوش دهد) كه شعلهاى روشن او را دنبال نمايد.
به این معنا و شهاب، در سوره الصافات نیز به بیان دیگری تصریح شده است. میفرماید:
«لَا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَى وَيُقْذَفُونَ مِن كُلِّ جَانِبٍ * دُحُورًا وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ * إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ» (الصافات، 8 تا 10)
[به طورى كه] نمىتوانند به [سخن] ساكنان عالم بالا گوش فرا دهند، و از هر سويى پرتاب مىشوند * با شدّت به دور رانده مىشوند، و برايشان عذابى دايم است * مگر آنكه كسى (از شياطين بخواهد سخنى را از ملأ اعلى) دزدانه گوش دهد، كه شهاب و شعلهاى نافذ او را دنبال مىكند.
الف – ابتدا به معانی لازم دقت نماییم: «حفظ» کردن، نگهبانی نمودن از چیزی است تا به غارت نرود و یا تلف و ضایع نگردد - «استراق» نیز صرفاً شنیدن نیست، بلکه از «سرقت» گرفته شده است، یعنی دزدکی چیزی را شنیدن و یا اطلاعاتی را ربودن – در آیه دوم کلمه (الْمَلَإِ) آمده است، یعنی بزرگان و اشراف هر قوم یا گروه. پس مراد از (الْمَلَإِ الْأَعْلَى)، بزرگان فرشتگان است.
هم چنین در آیه دوم به جای «استراق»، واژهی «خَطِفَ» آمده است که مراد از آن «دزدیدن و قاپیدن» میباشد. و كلمه" ثاقب" از" ثقوب" است كه به معناى فرو رفتن و نفوذ چيزى در چيز ديگر است و بالاخره شهاب به ستون نورانی و درخشنده گفته میشود و «شهاب ثاقب» از این جهت بیان شده است که مانند تیری است که دقیقاً به هدف میخورد و خطا نمیرود.
با توجه به دو آیهی فوق و معنای کلمات، مشخص گردید که آسمانها آبادتر از زمین است. درجات و مراتبی دارد و فرشتگانی که هر کدام مأمور به امری هستند در آنها ساکن بوده و یا تردد دارند.
شیاطین نیز چه نوع جن باشند و چه از نوع انسان، برای خود و نیز تحقق هدفشان در به انحراف کشیدن نوع انسان، تشکیلاتی دارند و بالتبع ادارهی این تشکیلات در راستای تحقق اهداف، مستلزم علم و آگاهی به امور است و البته مقدرات از آسمان به زمین نازل میگردند.
از این رو، شیاطین جن و انس، سعی دارند تا از عالم بالا، معلومات و اطلاعاتی به دست آورند و بدیهی است که دسترسی به این اطلاعات و معلومات، مستلزم بالا رفتن است. البته نه الزاماً بالا رفتن فیزیکی. بلکه منظور همان صعود و هبوطی است که انسان نیز دارد و به تناسب مراتب رشد یا سقوط، به حقایق عالم هستی، عالم و جاهل میگردد.
ب - خداوند متعال در این آیات به انسان خبر میدهد و او را آگاه میسازد که حتی شیاطین جنّ نیز نمیتوانند چنین صعودی داشته باشند و مراتب خود را آن قدر بالا ببرند که از عالم ملائک و علوم آنها و گفتگوهایشان با خبر شوند و یا به صورت مخفیانه، استراق سمع کنند یا اطلاعاتی را به سرقت برند. البته قصد این کار را میکنند، اما با شعلههای سوزانندهای از نور، رانده و دفع میگردند.
نظر به این که برای درک و فهم معانی، مثالها با اسمهایی آمده که در زمین و زندگی مادی شناخته شده است، (مثل شنیدن، استراق سمع، شهاب و ...)، برخی گمان بردهاند که با توجه به نزول جنیان به آسمان اول، لابد این شهابها نیز همان ستارگان و یا سنگهای آسمانی هستند؛ همان طور که برخی گمان دارند که لابد «لوح، قلم، کتاب و ...» نیز به همین شکل مادی میباشند و بر اساس این تفکر گاهی برای خداوندی که سمیع و بصیر است، جسمیّت و دست و پا و چشم و گوش قائل میشوند (دیدگاه ابن تیمیه و طرفدارانی مثل وهابیت).
اما اینها همه مثال است برای فهم معنا. چنان چه فرمود:
«وَ تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ وَ ما يَعْقِلُها إِلَّا الْعالِمُونَ» (العنکبوت، 43)
ترجمه: و اين مثلها را براى مردم مىزنيم ولى جز دانايان آنها را در نمىيابند (تعقل نمیکنند).
از این رو، هیچ الزامی ندارد که «شهاب» یا «شهاب ثاقب»، الزاماً جسمی فیزیکی مانند ستارهها و یا سنگهای آسمانی باشند. بلکه ملائکی مأمور هستند و آنها را هدف قرار میدهند و با ستونها و شعلههای درخشانی به آنها حمله میکنند و تیرشان نیز به خطا نمیرود.
مرحوم علامه طباطبایی (ره): بنا بر اين اساس، مراد از آسمانى كه ملائكه در آن منزل دارند، عالمى ملكوتى خواهد بود كه افقى عالىتر از افق عالم ملك و محسوس دارد، همان طور كه آسمان محسوس ما با اجرامى كه در آن هست عالىتر و بلندتر از زمين ماست .
و مراد از نزديك شدن شيطانها به آسمان، و استراق سمع، و به دنبالش هدف شهابها قرار گرفتن، اين است كه: شيطانها مىخواهند به عالم فرشتگان نزديك شوند، و از اسرار خلقت و حوادث آينده سر درآورند. و ملائكه هم ايشان را با نورى از ملكوت كه شيطانها تاب تحمل آن را ندارند، دور مىسازند. و يا مراد اين است كه: شيطانها خود را به حق نزديك مىكنند، تا آن را با تلبيسها و نيرنگهاى خود به صورت باطل جلوه دهند، و يا باطل را با تلبيس و نيرنگ به صورت حق درآورند، و ملائكه رشتههاى ايشان را پنبه مىكنند، و حق صريح را هويدا مىسازند، تا همه به تلبيس آنها پى برده، حق را حق ببينند، و باطل را باطل.
و اين كه خداى سبحان داستان استراق سمع شياطين و هدف شهاب قرار گرفتنشان را دنبال سوگند به ملائكه وحى و حافظان آن از مداخله شيطانها ذكر كرده، تا اندازهاى گفتار ما را تاييد مىكند- و خدا داناتر است.
کلمات کلیدی:
قرآن حج حج