بسم الله الرّحمن الرّحیم
سلام دوستان؛
اصل «ضرورت دشمنشناسی»، که گاه با واژهی «آفت شناسی» نیز مطرح میگردد، در تمامی مقولهها و از جمله کلیه شئون زندگی فردی و اجتماعی، از بدیهیات اولیه عقلی و فطری است و نیازی به بحث و اثبات ندارد. چنان چه حتی ریشهی تمامی حرکات حیوانات و حرکات حیوانی انسان نیز به دو اصل «شهوت و غضب» بر میگردد که «شهوت» امیال اوست و «غضب»، ضد میل، خطر و مُهلک اوست. از این رو یا از آن دور میشود و یا با هر نوع مبارزهی لازم، آن را از خود دور مینماید. در امور و حیات غیر مادی (حیات معقول، حیات ایمانی و ...) نیز همینطور است و ریشهی تمامی مواضع و تحرکات آدمی «حبّ و بٌغض» قلبی است.
انسان را از ابعاد و در عرصههای متفاوت میتواند و باید مورد مطالعه قرار داد و به لحاظهای گوناگونی دستهبندی کرد. مثل انسان متکبر یا متواضع – انسان غنی یا فقیر – انسان عالم یا جاهل – انسان قوی یا ضعیف ...، و بالتبع جوامع کوچک و بزرگ انسانی را نیز میتوان به همین ترتیب دستهبندی نمود.
به عنوان مثال: در بُعد اعتقادی و عملی، انسانها به گروههای متفاوتی چون: موحد، مؤمن، مسلم، کافر، مشرک، منافق و ... دستهبندی شدهاند، در عرصهی حیات معقول، انسان به عاقل و جاهل تقسیم شده است، در عرصه علم، انسان به عالم، معلم و متعلم و ... دستهبندی شده است و یکی از این دستهها نیز «انسان احمق» میباشد که در آیات و روایات و احادیث نیز بسیار مورد اشاره و معرفی قرار گرفته است.
البته میزان «حُمق» یا با قول خودمان «حماقت» نیز مانند عقل، ایمان، یا کفر و جهل، شدت و ضعف مرتبه دارد و در هر گروه، دسته، قشر و صنفی، متناسب با شرایط خود ظهور و بروز دارد. لذا ممکن است یک انسان عوام، احمق باشد - یک روشنفکر و تحصیلکرده، احمق باشد – یک عالِم یا استاد دانشگاه احمق باشد و یا یک سیاستمدار نیز احمق باشد.
ضرورت احمق شناسی – عصر امروز:
اگر کسی (یا جامعهای) میخواهد برای جلوگیری از انحطاط و رشد خود، دشمن شناس باشد، ناگزیر است «احمق شناس» نیز باشد، چرا که غلبه و تأثیر سوء حماقت در دشمنیها به مراتب بیش از دشمنیهای آشکار و شناخته شدهی دیگر است.
به عصر امروز برگردیم. عصر علم، ارتباطات، جهانیسازی و حکومت جهانی.
در یک جهانبینی، طاغوت در رأس همه ارتباطات، جهانیسازی و حکومت جهانی قرار میگیرد و در یک جهانبینی، انسان کامل، خلیفةالله، ولیالله و امام عصر و زمان در رأس آن قرار دارد.
ما (مسلمانان و به ویژه شیعیان) مدعی پیروی از چنین شخصیتی هستیم، امّت امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف میباشیم، و بالاخره در راستای قیام او، بر قراری قسط و عدل جهانی گام بر میداریم. پس ناگزیر از «دوست و دشمن شناسی» هستیم.
دشمنان امام ما چه کسانی (حقیقی یا حقوقی) هستند؟ آیا کفار، مشرکین، منافقین، مستکبرین، ظالمین و ...؟ بله، همه اینها دشمنان انسان و انسانیت و بالتبع اسلام و مسلمین هستند، اما چه کسانی بیشتر از همه موجب آزار و اذیت امام زمان علیهالسلام هستند؟ ایشان خود به این سؤال پاسخ داده و میفرمایند:
«قَدْ آذانا جُهَلاءُ الشّیعَهِ وَحُمَقاؤُهُمْ، وَمَنْ دینُهُ جِناحُ الْبَعُوضَهِ أَرْجَحُ مِنْهُ» (احتجاج، ج2، ص289 - بحارالأنوار، ج25، ص267)
ترجمه: نادانان و كم خردان (احمقهای) شیعه و كسانى كه پر و بال پشه از دین دارى آنان برتر و محكمتر است، ما را آزار مىدهند.
پس، معلوم میشود که در راستای دشمن شناسی، «احمق شناسی» به عنوان آزار دهندگان اصلی امام عصر علیهالسلام و موانع اصلی ظهور، قیام و استقرار حکومت الهی ایشان، ضرورتی اجتناب ناپذیر میباشد.
میدان جستجو:
این حدیث شریف، میدان جستجو را برای شناسایی بسیار محدود کرده است. دامنهی حکومت جهانی بسیاری گسترده است، کفار و مشرکین و منافقین و مستکبرین و ظالمین به اشکال مختلف در هر کجا وجود دارند، احمق نیز در دنیا بسیار است، اما حدیث دامنهی جستجو را به شعاع جهان شیعه محدود نموده است، یعنی میفرماید که جاهلها و احمقهای شیعه موجب آزار و اذیت ما هستند. اینها کسانی هستند که بنیهی دینی آنها به خاطر همین جهل و حماقتشان، حتی از یک بال پشه هم سبکتر است و با هر بادی دشتخوش تزلزل میشود.
سختی کار:
مقابله و دور کردن کافر، مشرک و منافق یا فاسد و مفسد سخت است، اما هوشیار کردن «احمق» از آن هم سختتر است. حتی از زنده کردن مرده نیز سختتر است.
حضرت عیسى علیه السلام مى فرماید :
من بیماران را معالجه کردم و آنان را شفا دادم، کور مادرزاد و مرض پیسى را به اذن خدا مداوا نموده و مردگان را زنده کردم، ولى نتوانستم آدم احمق را اصلاح و معالجه کنم .
پرسیدند: یا روح الله ! احمق کیست ؟
فرمود: شخصى خودپسند و خودخواه است که هر فضیلت و امتیازى را از آن خود مىداند و هر گونه حق را در همه جا به خود نسبت مىدهد و براى دیگران هیچ گونه احترامى قائل نمىشود و این گونه آدم احمق هرگز قابل مداوا و اصلاح نیست. (بحار الانوار: ج ۷۲، ص ۳۲۰)
ویژگیهای احمق:
شاید در جهان شیعه، میلیونها نفر جاهل و احمق در سطوح متفاوت وجود داشته باشد و بدیهی است که شناخت مصداقی همه آنها کار مشکلی است، اما «احمق» دارای نشانههای بارزی است که در هر کس دیده شد، حاکی از احمق بودن اوست، خواه یک عوام ناشناخته باشد و خواه یک شخصیت اجتماعی یا سیاسی یا مذهبی شناخته شده باشد. از جمله این ویژگیها و شاخصههایی که در معرفی «احمق» در لسان مبارک اهل عصمت علیهمالسلام بیان شده است، موارد ذیل میباشد که در تمامی اقشار و از جمله برخی از سیاسیّون به خوبی دیده میشود:
1- دشمنی با ولایت – رنگ و صبغه و شاخصهی اصلی مسلمان و به ویژه شیعه، همان «ولایت» است، در حالی که برخیها اصلاً نمیدانند «ولایت» یعنی چه و از کدام مراتبی برخوردار است. اما متأسفانه برخی از شیعیان نیز به اَشکال رسمی و غیر رسمی – علنی یا غیر علنی و ... با «ولایت» ستیز دارند. اینها همه جزو «احمق»های شیعه هستند، چرا که امام سجاد علیهالسلام در دعای خود اظهار مینمایند: «الحمدلله الذی جعل اعدائنا من الحمقاء و الجهلاء ...»؛ یعنی: حَمد (شکر توأم با پرستش) مخصوص الله است، همان که دشمنان ما را از احمقها و جاهلها قرار داد.
2- عاقلترین دیدن خود – یکی از نشانهها و ویژگیهای آدم احمق (یا یک حزب، جریان و اندیشهی احمق)، این است که گمان دارد خود عاقلترین است. چنان چه امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام میفرمایند:
«أحمَقُ النّاسِ مَن ظَنَّ أنّهُ أعْقَلُ النّاسِ»؛
ترجمه: احمقترین مردم کسی است که گمان میکند، عاقلترین آنهاست.
خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: در خسرانترین (اخسر الناس)، کسی است که راه غلط را میرود، اما گمان میکند که راه درست را او میرود – کار بد میکند، اما گمان دارد که بهترین کار را او انجام میدهد:
«قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا * الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا» (الکهف، 103 و 104)
ترجمه: بگو: آيا شما را از آنها كه در كردار زيانكارترند آگاه بسازيم * كسانى هستند كه سعيشان در زندگى دنيا هدر رفته و با اين حال مىپندارند كه كار نيك انجام مىدهند.
3- دگر بینی و خود نبینی – به ویژه در عرصهی سیاست و حکومت، بسیار دیده میشوند دائماً عیبهای دیگران را میبینند و آنها را ذکر و نقد و نکوهش میکنند، در حالی که خود به همان عیبها و یا حتی بدتر از آن دچار هستند. هر چند ظاهر این کار یک روش ضد تبلیغ و تخریبی است، و شاید به غیر از حسد و کینه، مبین یک روش سیاسی باشد، اما اصلش این است که نشان از «حماقت» دارد.
امیرالمؤمنین علی علیهالسلام میفرمایند:
«مَن نَظرَ في عُيوبِ النّاسِ فأنْكَرها ثُمّ رَضِيَها لِنَفْسِهِ فذلكَ الأحمَقُ بعَينِهِ» (میزان الحکمة، ج3، ص 33)
ترجمه: كسى كه عيبهاى ديگران را ببيند و آنها را زشت شمارد اما همان عيبها را در خود بپسندد، احمق واقعى است. (این یک احمق عینی است).
در حدیث دیگری میفرماید:
«مَن نَظرَ في عُيوبِ النّاسِ فأنْكَرها ثُمّ رَضِيَها لِنَفْسِهِ فذلكَ الأحمَقُ بعَينِهِ» (همان)
ترجمه: كسى كه عيبهاى ديگران را ببيند و آنها را زشت شمارد اما همان عيبها را در خود بپسندد، احمق واقعى است.
4- و البته «احمق» در احادیث و روایات نشانههای بارز دیگری هم دارد که از آن جمله است فرمایشات ذیل از امیرالمؤمنین علیهالسلام:
- آدم احمق یا افراط میکند یا تفریط؛
- حماقت آدمى، از سه چيز شناخته مىشود: از بيهوده گويیهايش، از پاسخ دادنش به چيزى كه از او سؤال نمىشود، و از تهوّرش در كارها؛
- همه حقوق را براى خود مىداند و هيچ حقّى براى ديگران بر خود قائل نيست؛
- احمق کارهای بیهوده زیاد میکند،
- آدم احمق دو رکعت نماز که میخواند، انتظار دارد ملائک را ببیند؛
- و ...
پس باید سعی کنیم، بیدار و هوشیار و بصیر باشیم؛ از هر گونه حماقت و نیز احمقی در چه در زندگی فردی، چه اجتماعی و چه سیاسی دوری کنیم و در دشمنشناسی نیز احمقها را شناسایی کنیم. این شیعیان احمق هستند که دل امیرالمؤمنین تا امام زمان علیهمالسلام را به درد آوردند و موجب آزار و اذیت آنها و مسلمین شدهاند. مبادا از آنها باشیم و مبادا به آنها میدان دهیم.
امیرالمؤمنین، امام علی علیهالسلام:
«احْذَرِ الأحمَقَ؛ فإنّ مُداراتَهُ تُعَنِّيكَ، و مُوافَقَتَهُ تُرْدِيكَ، و مُخالَفَتَهُ تُؤذِيكَ، وَ مُصاحَبَتَهُ وَبالٌ عَلَيكَ» (همان)
ترجمه: از احمق دورى كن ؛ زيرا كه مدارا كردن با او، تو را به رنج مى افكند و سازگارى با او، تو را هلاك مىكند و مخالفت با او، آزارت مىدهد و همراهى با او، باعث سختى و گران بارى توست.
- تعداد بازدید : 9355
- 9 فروردین 1393
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: یادداشت