ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: حرافان، حرف زیاد میزنند، مسخره هم زیاد میکنند که البته از عجزشان است؛ اما مسخره که نشد دلیل. خداوند فرمود: مسخره این مسخره کنندگان، به خودشان برگشته و مسخره میشوند، این قانون تکوینی خداوند علیم و حکیم است. لذا آنان هستند که باید برای حرفهای خود دلایل عقلی و نقلی بیاورند، نه این که هر چه دلشان خواست بگویند یا مسخره کنند، بعد دیگران دنبال دلیل و سند و مدرک برای رد آنها بدوند.
الف – ابتدا باید دید آنهایی که مصراً دنبال این هستند که بگویند و القا کنند که حضرت خاتم الانبیاء و المرسلین، حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله، (العیاذ بالله) عصمت نداشتهاند، دنبال چه هستند و چه نتیجهای میخواهند بگیرند؟ آیا میخواهند بگویند: «ایشان معصوم نبوده است، پس خطا داشته است و آن خطا را نیز ما تشخیص داده و اصلاح میکنیم؟!» آیا غیر معقولتر و مسخرهتر از این ادعایی میشود؟!
ب – همهی آیات قرآن کریم، خطاب به پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله میباشد، چرا که بر او نازل شده است و نه اینها! خواه آیات رحمت باشد یا عذاب، بشارت باشد یا انذار، تذکر باشد یا نصیحت و نیز احکام.
عصمت، دلیل بر آن نیست که خداوند متعال بفرماید: اگر چنین و چنان کنید، معذب میشود، البته یا رسول من، شما را نمیگویم و منظورم بقیه است. خیر، اصلاً چنین نیست. خطاب به همه است، و اول از همه، شخص ایشان. چرا که به همگان عقل، شعور، منطق و نیز اختیار و اراده داده شده است.
ج – عصمت، جبر را مستولی و اختیار را ساقط نمینماید. خداوند متعال به همگان عصمت از گناه را داده است، لذا به همگان فرموده که گناه نکنید و تصریح نموده که به هیچ کس بیش از وسعاش تکلیفی نمیکنم، پس معلوم میشود که حفظ عصمت و گناه نکردن، در وسع و امکان همگان میباشد؛ منتهی تفاوت در بندگی و حفظ عصمت است، که انبیا و اولیای الهی، در حفظ آن میکوشند، و بسیاری چون نمیکوشند، به آنها تهمت میزنند که لابد آنها نیز معصوم نبودهاند! اینها به جای آن که به فرموده خداوند عزّوجل، پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله را ملاک و الگو بگیرند، خودشان را ملاک گرفتهاند و ایشان یا انبیا و اولیا را با خودشان قیاس کرده و میسنجند! این تکبر جاهلانه مسخره است، نه العیاذ بالله، آیات الهی.
د – البته تردیدی نیست که هدف اصلی از این بحث، فقط سیاسی است. منظور آنها این نیست که پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، در بیان و اجرای احکام طهارت یا جنابت، یا نماز و روزه [العیاذ بالله] عصمت نداشته است، بلکه مقصود اصلی توجیه نقض پیمان همگانی با ایشان در غدیر خم و مباحث مربوط به ولایت، امامت و خلافت میباشد، منتهی چون نمیتوانند بگویند: ما فقط در این بحث عصمت ایشان را قبول نداریم و به عصمت خودمان معتقدیم، به طور کلّی در عصمت تشکیک میکنند. وگرنه همین که بگویند: «عصمت نداشته است»، یعنی باید در کل اسلام و قرآن تشکیک کنند، یا بگویند: ما معصوم هستیم و عالم به قرآن کریم هستیم و ما تشخیص میدهیم که کدام سخن ایشان درست و کدام نادرست بوده است؟! چنان چه در برخی مواقف گفته و میگویند. «حسبنا کتاب الله» یعنی چه؟ «هذیان میگوید» یعنی چه؟ تمامی ادعاهای امروز وهابیها که نتیجهاش تکفیری و سلفی و داعش میشود، بر مبنای چه اندیشهای است؟
عصمت در قرآن کریم:
عصمت انبیا و اولیای الهی، یعنی حفظ و نگاهداشته شدن از هر گونه گناه، آلودگی، خطا و فراموشی. لطف و عنایتی از جانب ربّ العالمین است که آنها نیز در حفظ این موهبت، با اختیار و ارادهی تمام، تلاش و مجاهدت مینمایند.
علم:
وقتی خداوند متعال میفرماید: او را خدا تعلیم میدهد: «وَيُعَلِّمُهُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ - و او را كتاب و حكمت و تورات و انجيل مىآموزد – آل عمران، 48» و میفرماید: «عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَى - او را [آن فرشتهى = جبرییل] بس نيرومند آموخت – النّجم،5»، جای تردیدی در علم و عصمت علمی ایشان باقی میماند؟! و مگر ممکن است که از سوی خداوند علیم و حکیم، کسی چنین علمی نداشته باشد و خودش تزکیه نشده و صاحب عصمت نباشد، برای تعلیم کتاب و حکمت (وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ) به سوی مردم گسیل شود؟ آنان پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله را زیر سؤال میبرند و یا خداوند متعال را؟!
منطق و بیان:
وقتی میفرماید: او تابع هوای نفس نمیباشد و منطق و بیانش مبتنی بر هوای نفسش نیست «وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَى - و او هرگز از هواى نفس سخن نمىگويد»، و اساساً هیچ منطق و بیانی جز وحی ندارد و جز آن چه به او وحی شده نمیگوید و انجام نمیدهد، «إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى - آنچه مىگويد جز وحيى كه (از مبدأ اعلى) به او القاء مىشود نيست»، دلیل بر عصمت نیست؟!
فراموشی:
چه چیزی را فراموش نموده است که اینها آن را میدانستند یا میدانند؟! وقتی میفرماید: در ابلاغ وحی تعجیل منما، نگران فراموش کردن مباش؛ که مکرر و مستمر، آیات خود را برایت بازگو میکنیم تا فراموش نکنی «سَنُقْرِؤُكَ فَلَا تَنسَى - ما بزودى [آيات خود را به وسيله سروش غيبى] بر تو خواهيم خواند، تا فراموش نكنى»، آیا میشود مدعی شد که فراموشی به ایشان دست میداده است؟!
کسی میتواند بگوید که فلانی، آن مطلب را فراموش کرده است، که خودش به آن واقف باشد. آیا بر اینان وحیای آمده که متوجه شدند، حضرت (ص) آن را فراموش کرده است؟!
طهارت و پاکی:
هر چند در سؤال قید شده بود که «دلایل و آیاتی به غیر از آیه تطهیر ...»؛ اما چرا به غیر از آیه تطهیر؟! مگر آیه منزل الهی نیست و صراحت و دلالت بر تطهیر ایشان و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام از هر گونه رجس ندارد؟
و همین طور است وقتی او را «رحمة للعالمین» خوانده است و یا میفرماید که به او «خلق عظیم» و «شرح صدر اسلام» داده است و ... .
کلمات کلیدی:
قرآن