ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: تهذیب در لغت به معانی متفاوتی چون: پاکیزه کردن، جلا دادن، اصلاح نمودن و یا به تعبیر دیگری صفا دادن است که همه این معانی در یک راستا میباشد و در امر خودسازی، یعنی کنترل و هدایت نفس برای جلا دادن آن که همان خلوص است و در نتیجه اخلاص عمل میشود.
الف – از تمامی این معانی تعریف شده، معلوم میشود که "تهذیب نفس" در اصل یک حالت درونی است و نه یک عمل بیرونی. چنان چه آیت الله جوادی آملی میفرمایند: "در حقیقت تهذیب نفس ،سیر به سوی « مکانت برتر » است ، نه مکان بالاتر . مسافت و مسیر آن را باید در نهان و نهاد آدمی جستجو کرد نه در بیرون هستی او".
ب – انسان از آن جهت که فطرتاً عبد است و بندگی در سرشت او نهادینه شده است، همیشه و در هر حالتی فقیر، محتاج، نیازمند و بالتبع در "بند" است و به همین دلیل او را "بنده" یا "عبد" مینامند. پس تهذیب نفس، خلاص شدن از قید بندها و بندگیها است. منتهی این خلاصی ممکن نیست؛ بندگی فطرت اوست، مگر آن که مولایی که معبود و اله حقیقی و واقعی است را بشناسد، بندهی او گردد و بدین ترتیب از بندِ بندگی دیگران خلاص گردد. «لا إله الا الله».
پس، تهذیب نفس میشود "خلوص در بندگی خدا" که در معرفت، عشق و اطاعت مولا محقق میگردد. لذا فرمود:
«أَلَا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ ... - آگاه باشید که دین خالص، از آن خداست / الزّمر، 3» - «وَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ ... / و خدا را با خالص كردن دين و طاعت براى او بخوانيد / الأعراف، 29»
شهید آیتالله دستغیب:
«تهذیب نفس؛ یعنی آزاد ساختن آن، نفس را از قید هواها و هوسها رهانیدن. به هیچ مطلبی در قرآن این گونه تأکید نشده، خداوند چهارده سوگند در سوره والشمس یاد میفرماید: «وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا ... قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا...» از بس مهم است، به موجودات عظیم و مخلوقهای بزرگ خودش سوگند یاد میفرماید؛ آن وقت مطلبش را بیان میکند که: هر آینه رستگار شد کسی که تزکیه نفس کرد. سعادتمند است، حیات طیبه و تمام سعادت برای اوست در دنیا و آخرت! و وای بر کسی که نفسش را مهار نکند، بلکه او را رها ساخته تا به هر شهوتی روی آور شود، تا به جایی برسد که دیگر نتواند آن را لجام کند.»
نیت:
پس نباید عملزده شویم و باید دقت کنیم که قبل از هر عملی، نیت، قصد و جهت است که به آن عمل روح و شکل میدهد. نماز میتواند به انواع نیات و مقاصد اقامه شود، یکی برای ذکر خدا، چنان چه در نماز واجب یا مستحب نیت "قربة الی الله" میکنیم و دیگر برای ریا، فریب، عادت و ... .
از این جهت لازم است کسی که إن شاء الله قصد تهذیب و تزکیه نفس کرده است، پیش و بیش از "کمیّت"، به "کیفیت" اعمالش دقت و توجه داشته باشد. وقتی میفرماید: مؤمن کسی است که در نمازش خاشع باشد، یعنی ارزش نماز به خشوع در آن است و خشوع یک عمل قلبی است.
عمل:
اما صرف نیت قلبی نیز کفایت نمیکند، بلکه نیت باید در "عمل" ظهور و بروز یابد. دل به عمل روح و جهت میدهد، عمل نیز ضمن آن که تجلی دل است، از آن محافظت میکند.
عمل و عبادت نیز صرفاً نماز، روزه، حج، تلاوت قرآن و ... نیست، بلکه تمامی رفتارهای انسان در شئون متفاوت زندگی، عمل اوست که باید عبادت او محسوب گردد، یعنی برای خدا و طبق فرمان خدا انجام پذیرد. از این بیان شد که بندگی در اطاعت متجلی میگردد. اگر کسی گمان کند که نماز و روزه و تلاوت عبادت است، اما رفتار در خانواده جزو احکام و عبادات نیست، سخت در خطاست.
واجبات و محرمات:
تمامی قوانین، احکام و شرع الهی، یا به تعبیر دیگری تمامی "واجبات و محرمات" برای همین است که "نفس" به کنترل در آید، مهار شود، جز امر الهی عمل نکند و بدین ترتیب تهذیب و تزکیه نفس صورت پذیرد.
وقتی انسان حاکم مملکت وجود خودش شد و به جای آن که فرمانبر نفس باشد، فرمانده شد، همه چیز در اختیار انسان قرار میگیرد و انسان خودش در اختیار خداست.
به عبادت در ماه مبارک رمضان دقت کنید. نفس طبق طبیعتش گرسنه و تشنه میشود، شهوت میخواهد و ...، اما روزهدار آن را کنترل میکند. نفس با حالتی تحکمی میگوید: خوراک میخواهم، اگر تحکم جواب نداد، خواهش میکند، التماس میکند، ادا و اطوار در میآورد و ...، اما روزهدار آن را در کنترل دارد و میگوید: "صبر کن، الان وقتش نیست". اما شخص روزهدار نیز فرمان خودش را حاکم و جاری نمیکند که در آن صورت آن نیز "نفس" است، بلکه فرمان خدا را به خواهشهای نفسانی و اعضا و جوارح خود، حاکم مینماید و بدین ترتیب، اخلاص در نیت و عمل، یا همان "تهذیب و تزکیه" صورت میپذیرد.
پس، ابتدا خالص کردن خود در بندگی و نیت خود در هر عملی برای خدا و سپس اطاعت خدا در انجام واجبات و ترک محرمات، میشود تهذیب و تزکیه نفس.
جدید – نکتهها (به قلم شما):
*- علل اصلی کاهش ازدواج، ازدیاد طلاق و کاهش تولد، به هیچ وجه اقتصادی نیست، واقع بین باشیم
کلمات کلیدی:
گوناگون