علت این که باید در پایان قرائت قرآن، صدق الله العلی العظیم بگوییم چیست؟ (مکانیک / تهران)
ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: چگونگی بهرهمندی از هر نعمتی، کاملاً به چگونگی نگاه و مواجهی با آن بستگی دارد؛ و یا به تعبیر دیگر، چگونگی و میزان بهرهمندی از هر فضایی، به چگونگی ورود و توقف و خروج از آن بستگی دارد.
به عنوان مثال: علم، یک نعمت بزرگ الهی است. مدارس، دانشگاهها، حوزهها، مراکز مطالعاتی و تحقیقاتی و ...، برای کسب همین فیض درست شدهاند، اما دلیل نمیشود که هر کس وارد مدرسه یا دانشگاه یا حوزه شد، برایش مفید باشد.
یا مثلاً ازدواج، یک نعمت است. اما برای برخی مبدل به یک نقمت بزرگ میشود. چرا که چگونی ورود و خروج به مراحل متفاوت آن را نمیدانند، نگاهشان درست نیست، عملکردشان صحیح نیست، ورودشان به هر مرحله [همسر یابی، خواستگاری، عقد ازدواج، همسرداری و ...]، آن گونه که باید باشد نیست و با حقایق و واقعیتها "صدق" نمیکند؛ لذا این نعمت بزرگ، برای آنها مبدل به یک نقمت و عذاب میشود.
الف – قرآن کریم نیز همین طور است. کتاب رحمت است، کتاب هدایت است، کتاب تمیز فرق بین حق و باطل است – کتاب شناخت است – کتاب تربیت فردی و اجتماعی است – کتاب تعریف انسان و برقراری قسط بین تمامی سطوح، استعدادها و قوای فرد و جامعه است و ...، اما دلیل نمیشود که هر کس چند صفحه کاغذ به عنوان "کتاب قرآن" را در دست گرفت و سطوری از آن را خواند، حتماً هدایت شود.
ب – پس ورود به عرصهی تلاوت وحی «قرآن کریم» نیز آداب و اصولی دارد و خروج از این عرصه (پایان قرائت و تلاوت) نیز آدابی دارد که اگر رعایت نشود، میزان و چگونگی بهرهمندی از آن را تا حد منفی کاهش میدهد. آیاتش برای عدهای (مؤمنین) شفا و رحمت میشود و برای عدهای (ظالمین)، موجب خسران بیشتر میگردد.
ج – اما مهم این است که بدانیم اصول و آداب ورود به عرصهی قرائت یا تلاوت قرآن را چه کسی باید تبیین، وضع و ابلاغ نماید؟ پس، وقتی خالق عالم هستی و تمامی مخلوقات و از جمله انسان، خداست، وقتی هدایت تکوینی و تشریعی خلق با خداست، وقتی او ویژگیها و نیازهای انسان و خیر و شر او را میداند و این خداست که قرآن کریم را نازل مینماید، هم او باید چگونگی روش ورود و خروج به عرصهی قرائت و تلاوت قرآن کریم را بفرماید و تعلیم دهد.
آداب ورود به عرصه تلاوت قرآن کریم:
1- در آداب قرائت و تلاوت قرآن کریم، فرمود هر گاه میخواهید قرآن بخوانید، از شر شیطان به خدا پناه ببرید.
«فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ» (النّحل، 98)
ترجمه: پس هنگامى كه قرآن مىخوانى از شيطان رانده شده به خدا پناه بر.
بدیهی است که شیطان دشمن آشکار انسان است و دوست ندارد که او کلام حق را شنیده و اطاعت کند و بالتبع رشد نموده و به فلاح رسد. لذا به محض این که فرد به سراغ کلام وحی و قرآن کریم میرود، شیطان به تکاپو میافتد تا با انواع وسوسهها، او را از بهرهی قرآن کریم دور کند. به یکی میگوید: این کلام خداست، پس تو نمیفهمی – به یکی میگوید: ظاهرِ همین کتاب بس است – به دیگری میگوید: مبهم است – به دیگری میگوید: اساطیر الاولین است – به دیگری میگوید: اصلاً وحی نیست – به آن یکی میگوید: بر قرآن خواندت مغرور شو و تکبر کن ... و به ذهن عدهای نیز انواع شبهات را القا میکند.
2- ادب دیگر به هنگام خواندن و شنیدن قرآن کریم است، چه انسان خود بخواند و صدای قلبی یا صوتی خود را بشنود و چه دیگران بخوانند.
«وَإِذَا قُرِىءَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُواْ لَهُ وَأَنصِتُواْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ» (الأعراف، 204)
ترجمه: و چون قرآن خوانده شود بدان گوش فرا دهيد و خاموش باشيد، باشد كه مشمول رحمت شويد.
میفرماید: این کتاب، کلامالله مجید است – کتاب وحی است – کتابی است که برای هدایت و رشد تو و نجاتت از مُهلکات آمده است، به تو دانش، بینش و بصیرت میدهد، راه را از چاه برایت روشن میکند، راه "رشد" را از راه "غی = گمراهی" آشکار میسازد (آیةالکرسی) – به تو علم میآموزد و تعریف خودت و چه باید کردها و نکردهایت در آن است و ...، پس هنگامی که قرآن تلاوت میشود، ساکت باش و با دقت گوش کن که بتوانی بیاموزی و در آن تأمل و تدبر نمایی و مشمول رحمت الهی گردی.
آداب خروج از فضای قرائت قرآن کریم:
پایان قرائت کلام خدا نیز آدابی دارد. هر کسی میتواند به نوعی این قرآن را بخواند و به خواندش خاتمه دهد. بالاخره کتابی است که در اختیار همگان است، مؤمن و کافر و مکذب و منافق و اهل کتاب و ... میتوانند تمام یا آیاتی از آن را قرائت نمایند. اما در انتهای کار ،نتیجه ومواضع متفاوت است.
میفرماید: عدهای آیات را میشنوند، اما گویی نمیشنوند، شما از آنها نباشید:
«وَلاَ تَكُونُواْ كَالَّذِينَ قَالُوا سَمِعْنَا وَهُمْ لاَ يَسْمَعُونَ» (الأنفال، 21)
ترجمه: و مانند كسانى مباشيد كه گفتند شنيديم و حال آنكه نمىشنوند.
هم چنین میفرماید: گروهی قرآن را پشت سر خود میاندازند – گروه دیگری از روی نفاق، به جای انطباق متشابهات به محکمات، همانها را ملاک قرار داده و تبعیت میکنند تا مردم را گمراه کنند – گروه دیگری اصلاً به آن توجه ندارند – یک گروه که مسلمان نیز هستند، قرآن را مهجور میکنند و ... بالاخره اهل قرآن، در مقابل کسانی قرار دارند که قرآن کریم را تکذیب میکنند؛ حقیقت قرآن را - حقانیت وحی و وحیانیت قرآن را – امر و نهی قرآن را و ... همه را تکذیب میکنند. یا میگویند اصلاً خدایی وجود ندار که وحی بفرستد، یا میگویند: وجود دارد، اما قرآن کریم وحی و کلام خدا نمیباشد و ...؛ لذا میفرماید: نقطه مقابل این است که وقتی کلام وحی را خواندید، نه تنها آن را تکذیب ننمایید، بلکه تصدیق نمایید. یعنی به صدق، درست و راست بودن آن گواهی دهید – به این که تصدیق حقایق عالم هستی است و عالم آن را تصدیق میکند، گواهی دهید – به این که خلاف و اعوجاجی در آن نیست و از هر حیث صدق محض است گواهی دهید. و البته این گواهی ابتدا با عقل، قلب و عمل است که در بیان و زبان نیز جاری میشود، چنان چه آیات الهی با زبان تلاوت میشود، اما باید به آنها ایمان آورد و عمل نمود. پس این تصدیق عقلی و قلبی خود را به زبان بیاورید و بگویید: صدق الله العلی العظیم، یا صدق الله العظیم.
«قُلْ صَدَقَ اللّهُ فَاتَّبِعُواْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ» (آلعمران، 95)
ترجمه: بگو: خداوند راست گفت. پس از آيين ابراهيم پيروى كنيد. كه حق گرا بود و از مشركان نبود.
آیین ابراهیم علیه السلام، آیین حقپرستی و حق شنوی و حق گرایی است. او توحید، معاد و وحی را تصدیق کرد. کلام وحی، تصدیق باورهایش بود، باورهایش تصدیق حقایق عالم هستی و حق و کلام حق بود، گفتهها و عملکردهایش، با وحی صدق داشت ...، او "صادق" بود، شما هم باید صادق باشید و وقتی کلام وحی را میشنوید، اذعان کنید که کلام خدا، وعده و وعید خدا، باید و نباید خدا و آن چه در قرآن کریم آمده است، همه حق است، راست است، درست است، شما نیز فهمیدهاید، تسلیم شدهاید و باور کردهاید و تصدیق میکنید.
- تعداد بازدید : 6800
- 27 شهریور 1393
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: قرآن