ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: خیر جعل نکردهاند و به نام نزدهاند.
دقت نمایید که امامان اولین انسانهای روی زمین نبودهاند، امر و کلام حق تعالی و بیان حقایق نیز منحصر به این بزگواران نبوده است. بالاخره پیامبر اعظم صلوات الله علیه و آله، آخرینِ 124 هزار نبی بوده است و امامان نیز جانشینان ایشان میباشند.
از وقتی حضرت آدم (ع) خلق شد، به او عقل و تعقل و تفکر عطا شد، و هم چنین وحی و آموزههای عقلی، علمی، اخلاقی و احکام الهی نیز نازل گردید. پس اگر در بیان کلیات و اصول اشتراک نباشد، جای تشکیک است و نه اگر اشتراک یا شباهتی باشد.
آن چه حضرت ابراهیم (ع) آورد و افلاطونها و ارسطوها فهمیدند، با آن چه حضرت محمد (ص) آورد و بوعلیها و ملاصدراها فهمیدند، در اصول که فرقی ندارد. لذا فرمود همه ادیان نزد خدا، همان اسلام است. بلکه در شریعت متفاوت هستند، به اضافه این که بیان همان اصول واحد، به صورت جامعتر صورت گرفته است.
اگر خدا واحد است، عالم خلقت خدا نیز واحد است، تغییر و تبدیل نیز به سنّت الله راه ندارد، پس اصول و قواعد نیز واحد خواهد بود.
به عنوان مثال فطرت و وجدان مردمان امروز با عصر افلاطون که فرقی ندارد، عقلشان نیز فرقی ندارد، منتهی علم و تکنولوژی و امکانات دسترسی به منابع بیشتر و سریعتر شده است، پس چرا افلاطون و ارسطو، با سخن وحی آَشنا نشوند و به یک سری قواعد عقلی، علمی یا اخلاقی یا فطری نرسند و یا اگر جملهای از امام با آنها اشتراک داشت، بگوییم جعل و به نام زدن است؟ سرتاسر قرآن به اهل کتاب میگوید، این قرآن کتابی است که آن چه در دست شماست را تصدیق میکند، یعنی قبلاً نیز به همین صراط دعوت شده بودید، منتهی شریعت به تناسب زمان و مکان و امت متفاوت است و این شریعت اسلام همیشگی و ابدی و عمومی برای همگان است.
سرتاسر قرآن کریم سخن از آموزههای حضرات آدم، نوح، ابراهیم، موسی، عیسی، یعقوب، یوسف و سایر انبیا علیهمالسلام است، حتی آموزهها و نصایح لقمان حکیم و یا صالحینی است که نبی یا امام نیز نبودهاند. به روایات که رجوع نمایید، میبینید چقدر اهل بیت علیهمالسلام به آموزههای انبیای گذشته تصریح و تأکید کردهاند.
به اردشیر و انوشیروان و هر شخص دیگری نیز وحی نیامده است، یا با عقل و فطرت همگانی نصیحتی کردهاند و یا از وحی فراگرفته و بیان کردهاند.
کلمات کلیدی:
پاسخ های کوتاه