ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: اگر به هجمه سؤالات و شبهات در فضای مجازی دقت نمایید، متوجه میشوید که اخیراً فصل عجیبی به تقسیم مردمان به بهشتی و جهنمی، آن هم با قضاوت انسانی اختصاص یافته است، که اهداف این ترفند، قابل تأمل و توجه میباشد. لذا بهتر است که به فکر خود و بهشت و جهنم خود باشیم و به جای خدا بر مسند داوری و صدور حکم نهایی در قیامت ننشینیم. اما در هر حال توجه به نکات ذیل ضروری است:
الف – فرمودید با توجه به آیات قرآن پاسخ داده شود، خوب و ممکن است، اما چه اصراری است که حتماً برای هر مقولهی ذهنی، یک آیهای آورده شود؟ حالا اگر پاسخ عقلی یا نقلی (حدیثی) داده شود، چه اتفاقی میافتد؟ آیا قرآن کریم به ما چنین آموخته است که همه مبانی و منابع "شناخت و علم" را به جز ظاهر آیات قرآن کریم تعطیل کنیم؟ این ادعا و روش وهابیهاست.
ب – بله دین برتر نزد خدا "اسلام" است، اما بدانیم که اصلاً خدا دینی جز "اسلام" نفرستاده است، «إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ». از این رو در قرآن کریم تصریح شده که انبیای عظام چون حضرات ابراهیم و موسی و ... علیهمالسلام، همه به مسلمانی خود اقرار داشتند. منتهی شریعتها در هر عصری با هر پیامبری تغییر کرده است تا نوبت به شریعت خاتم الانبیاء صلوات الله علیه و آله رسید که جهانی و همیشگی میباشد.
ج – بله، هر کس که عمداً کوتاهی کند، مقصر است. در هر کاری. در قرآن میخوانید که در محشر از عدهای پرسیده میشود: "چرا چنین و چنان نکردید؟"، آنها میگویند: "خدایا! خودت میدانی که ما در زمین مستضعف بودیم"، خداوند متعال نیز میفرماید: "مگر زمین من فراخ نبود؟". یعنی در این کار موفق نبودی، یک کار دیگر - در این راه موفق نبودی، یک راه دیگر - در این شهر یا مکان موفق نبودی، یک شهر یا مکان دیگر ... و خلاصه از آنها پذیرفته نمیشود، چون کوتاهی کردند.
د – نگاه به بهشت و جهنم، باید اصلاح شود. بهشت و جهنم، دو جایگاه نهایی است برای انسان "رشد یافته" و انسان "هبوط یافته و سقوط کرده". پس چه به حکم "وحی" (در آیات متعدد) و چه به حکم عقل، اصل "رشد و کمال یا سقوط و هبوط" است، نه اسمها یا ادعاهای متفاوت.
*- فرض کنید در نقطه صفر مرزی ایستادهاید؛ به شما عقل، شعور، اراده، اختیار، وسایل، امکانات، نقشه و راهنما نیز داده شده است و گفته میشود: اگر با اختیار و انتخاب خود و پشت سر راهنما، دست راست بروید و در مسیر مستقیم حرکت کنید، به وطن خود میرسید – اگر با اختیار خود دست چپ بروید و عقل و شعور و نقشه و راهنما را کنار بگذارید، به درههای مُهلک میرسید و هلاک میشوید؛ حالا انتخاب با خودتان که مختارید. «لاَ إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ .../ البقره، 256» همین است. میفرماید: شما را به اعتقادات دینی مجبور نکردهام، مجبور نیافریدهام، بیاختیار قرار ندادهام، چرا که راه "رشد" از راه "غی = گمراهی" را در عقل و وحی به شما نشان دادهام و نقشه و راهنما نیز به شما دادهام. اگر ولایت الله را گردن نهادید، به فلاح میرسید و اگر ولایت طاغوت (طغیان کرده و بیرون شده از صراط) را پذیرفتید، خودتان را وارد در ظلمات کردهاید و هلاک و معذب خواهید شد.
ﻫ – دقت کنیم که معاد بسیار عظیم و دقیق است. به دقت حاکم بر عالم ماده که پایینترین مرحله وجود است و نظم در آن و تأثیرها و تأثرات آن دقت کنیم تا بفهمیم نظم و دقت عالم فوق و اعلا چقدر است؟ به وجود، نظم، نقش و اثر یک قطره باران، یک پشه، یک برگ، یک سلول یا حتی تک سلولی و ...، دقت کنیم، تا متوجه شویم که قطعاً عالم معاد بسیار عظیمتر و دقیقتر است.
در آنجا، کسی را به خاطر اسمهایی چون: مسلمان، مسیحی، یهودی، زرتشتی، ماتریالیسم، فمینیسم، کاپیتالیسم و هر اسم و ایسم دیگری، به بهشت و یا جهنم نمیبرند، بلکه متناسب با آن چه "هست"، یا در این جایگاه (بهشت) قرار میگیرد و متنعم میشود، یا در آن جایگاه (جهنم) قرار میگیرد و معذب میشود. و دقت کنیم که شاکلهی انسان نیز با اعتقادات و اعمالش شکل میگیرد. لذا بسیاری از افرادی که اسمشان مسلمان هست نیز مسلمان و اهل بهشت نیستند، بلکه باید "رسم"شان، اسلام و تسلیم شدن به پروردگار عالم باشد.
و – ما نمیتوانیم با نگاه خود، مردم را گروهی وارد بهشت یا جهنم کنیم. خداوند متعال به تمامی احوال بندگانش علیم، خبیر و بصیر است. و البته چنین نیز نیست که تعریف "بهشتی" یا "جهنمی" یا به تعبیر دیگر، انسان رشد یافته یا رشد نیافته، در هالهای از ابهام باشد و یک عده بگویند: از کجا معلوم، شاید یزیدیها هم به بهشت روند؟ خیر، بلکه ویژگیهای اهل بهشت و اهل جهنم را کاملاً تعریف و توصیف نموده است، پس هر کس دارای ویژگیهای اهل بهشت بود (که اصلش اعتقاد به توحید و معاد است)، به بهشت میرود و هر کس نبود، به جهنم میرود و چنان چه امیرالمؤمنین و امام حسین علیهماالسلام فرمودند: خداوند راجع به بهشتش گول نمیخورد.
پاسخ قرآنی: تقسیم مردمان به بهشتی و جهنمی، به میل ما نیست:
توصیف بهشت و جهنم و نیز توصیف اهل بهشت و اهل جهنم، به طور کامل در قرآن کریم و آموزههای اهل عصمت علیهمالسلام که مبتنی بر وحی است، آمده است، از جمله آن که به صراحت تفهیم مینماید که تقسیم مردمان به بهشتی و جهنمی، به میل ما و یا دیگران نیست، بلکه اصول و ضابطههایی دارد و اصل در مسلمانی و تسلیم بودن است – اصل در ایمان و عمل صالح است:
«لَّيْسَ بِأَمَانِيِّكُمْ وَلا أَمَانِيِّ أَهْلِ الْكِتَابِ مَن يَعْمَلْ سُوءًا يُجْزَ بِهِ وَلاَ يَجِدْ لَهُ مِن دُونِ اللّهِ وَلِيًّا وَلاَ نَصِيرًا» (النساء، 123)
ترجمه: [پاداش و كيفر] به دلخواه شما و به دلخواه اهل كتاب نيست؛ هر كس بدى كند در برابر آن كيفر مىبيند و جز خدا براى خود يار و مددكارى نمىيابد.
«وَمَن يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتَ مِن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُوْلَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلاَ يُظْلَمُونَ نَقِيرًا» (همان، 124)
ترجمه: و كسانى كه كارهاى شايسته كنند- چه مرد باشند يا آن- در حالى كه مؤمن باشند، آنان داخل بهشت مىشوند، و به قدر گودى پشت هسته خرمايى مورد ستم قرار نمىگيرند.
«وَمَنْ أَحْسَنُ دِينًا مِّمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لله وَهُوَ مُحْسِنٌ واتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَاتَّخَذَ اللّهُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلاً» (همان، 125)
ترجمه: و دينِ چه كسى بهتر است از آن كس كه خود را تسليم خدا كرده و نيكوكار است و از آيين ابراهيم حقگرا پيروى نموده است؟ و خدا ابراهيم را دوست گرفت.
کلمات کلیدی:
اعتقادی معاد