ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: از مهمترین دلایل انحرافات اعتقادی، فکری و اندیشهای که منجر به انحرافات رفتاری و تغییر مواضع میگردد، همین تفسیر به رأیها و تحریف در معنانی، مفاهیم و مصادیق میباشد.
تحریف الزاماً این نیست که ساختار صوری جملات را تغییر دهند، گاهی مفاهیم را تغییر میدهند، گاهی مصادیق را تغییر میدهند، چنان چه خداوند متعال فرمود:
«أَفَتَطْمَعُونَ أَن يُؤْمِنُواْ لَكُمْ وَقَدْ كَانَ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلاَمَ اللّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِن بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمْ يَعْلَمُونَ»
ترجمه: آيا طمع داريد كه [اينان] به شما ايمان بياورند؟ با آنكه گروهى از آنان سخنان خدا را مىشنيدند، سپس آن را بعد از فهميدنش تحريف مىكردند، و خودشان هم مىدانستند.
تحریف:
گاهی که سخن از تحریف به میان میآید، عدهای که خودشان معتقد به تحریف شدن همین صورت ظاهر قرآن کریم را دارند، شیعه را متهم میکنند که اعتقاد به تحریف دارد! در حالی که تشیع اعتقادی به تحریف صورت و ظاهر قرآن ندارد، اما تردیدی نیست که تحریف در مفاهیم، معانی، تفاسیر و مصادیق صورت میپذیرد. مثل این که معاویه را مصداق خلیفةالله و یزید را مصداق امیرالمؤمنین بخوانند. اغلب "موضع و مواضع" کلمه را تحریف میکنند:
«يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لاَ يَحْزُنكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُواْ آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِن قُلُوبُهُمْ وَمِنَ الَّذِينَ هِادُواْ سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِن بَعْدِ مَوَاضِعِهِ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هَـذَا فَخُذُوهُ وَإِن لَّمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُواْ وَمَن يُرِدِ اللّهُ فِتْنَتَهُ فَلَن تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللّهِ شَيْئًا أُوْلَـئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللّهُ أَن يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ» (المائده، 41)
ترجمه: اى پيامبر، كسانى كه در كفر شتاب مىورزند، تو را غمگين نسازند [چه] از آنان كه با زبان خود گفتند: «ايمان آورديم»، و حال آنكه دلهايشان ايمان نياورده بود، و [چه] از يهوديان: [آنان] كه [به سخنان تو] گوش مىسپارند [تا بهانهاى] براى تكذيب [تو بيابند]، و براى گروهى ديگر كه [خود] نزد تو نيامدهاند، خبرچينى [جاسوسى] مىكنند، كلمات را از جاهاى خود دگرگون مىكنند [و] مىگويند: «اگر اين [حكم] به شما داده شد، آن را بپذيريد، و اگر آن به شما داده نشد، پس دورى كنيد.» و هر كه را خدا بخواهد به فتنه درافكند، هرگز در برابر خدا براى او از دست تو چيزى بر نمىآيد. اينانند كه خدا نخواسته دلهايشان را پاك گرداند. در دنيا براى آنان رسوايى، و در آخرت عذابى بزرگ خواهد بود.
امر به معروف و نهی از منکر:
امر به معروف و نهی از منکر، نه زمان معاویه باب شد و نه زمان امام حسین علیه السلام، بلکه یک اصل عقلی در اصلاح و کمال فرد و جامعه میباشد و حتی اختصاصی به اسلام عزیز نیز ندارد، بلکه "سنّتالله" است و لازمه و ضرورت اجتناب ناپذیر نیل به هر کمالی میباشد؛ و البته اسلام در آیات کریمه و نیز آموزههای معصومین علیهمالسلام، بسیار بر آن تأکید نموده است.
امر به معروف و نهی از منکر [که در تمامی جوامع بشری نیز رواج داشته و دارد]، به هیچ وجهی قید "دولت بر مردم" یا "مردم بر دولت" یا "مردم به مردم" ندارد؛ بلکه یک اصل تربیتی همگانی است. همین که پدر و مادری به فرزند خود – معلمی به متعلم خود و ...، «امر و نهی» میکند، این اصل را اجرا مینماید، منتهی دعوا بر سر "معروف"ها و "منکر"ها و تعیین و تعریف کنندهی آنهاست. آیا فراعنه، طواغیت، ثروتمندان، قدرتمندان، مستکبرین، کفار و ملحدین و ...، تعیین و تعریف کنند، یا خداوند متعال.
معروف و منکر و نهضت امام حسین علیهالسلام:
وقتی امام حسین علیهالسلام در نامهی به دستخط خود و مهمور شده به برادرش محمد حنفیه، اهداف سلبی و ایجابی خروجش را مرقوم نمودند و نوشتند: «اُرِیدُ اَن آمِر بِالمَعروفِ وَ اَنهَی عَنِ المُنکَرِ وَ اَسِیرُ بِسِیرةِ جَدِّی وَ اَبِی عَلِّی بن ابی طالب (علیه السلام)» - قصد کردهام که امر به معروف و نهی از منکر کنم، به سیرهی (روش) جدم و پدرم علی بن ابیطالب علیهالسلام»، هنوز مردم کوفه از ایشان دعوت نکرده بودند، بلکه وقتی متوجه این خروج شدند، نامه نوشتند که پس تشریف بیاورید به کوفه.
اما «معروف و منکر» مدّ نظر حضرتش چه بود؟ آیا بیان شده است یا رها شده تا هر کس هر طوری که میخواهد و مطابق میل، نفس و منافعش میباشد، تفسیر نماید؟
وقتی میفرماید به سیرهی جدم و پدرم، هم هدف بیان میشود و هم تکلیف روشن میشود، چرا که "معروف و منکر" نزد آنان، منطبق با وحی و قرآن است و اختصاص به یک معنا و یا یک قشر خاص (دولت یا ملت) نیز ندارد.
آغاز تحریف نوین:
تحریف اهداف قیام و نهضت ابا عبدالله الحسین علیهالسلام، ریشهی دیرینهای دارد، چرا که اصلش قابل تکذیب، انکار و یا پرده پوشی نمیباشد، اما با تحریف اهداف و مقاصد، ایجاد انحراف ممکن است.
اما در هر دورهای، این تحریف شکل جدیدی به خود میگیرد. در این برهه، آقای روحانی در زنجان گفتند که: بالاترین معروف "توسعه" و بدترین منکر "فقر" است! حال آیا واقعاً امام حسین علیهالسلام برای توسعه طلبی و فقر زدایی خروج نمودند و به سمت کوفه عازم شدند؟! یا مصداق آن در امروز ما، "توسعه و فقر زدایی" و نگاهی مادی به این معناست.
اینجا کلید تحریف نوین زده شد. دیگر با انتقادها نیز کاری ندارند و طبق یک برنامهی تعیین شده، در دانشگاهها (توسط برخی از اساتید) و مجامع دیگر، این تحریف به اشکال متفاوت صورت میپذیرد.
حقیقت معروف و منکر نهضت امام حسین علیهالسلام:
همه معروفهای الهی باید محقق و جاری شود و همه منکرهای الهی نیز باید رخت بربندد، اما وقتی قیامی برای تحقق این مهم صورت میپذیرد، آن هم توسط یک امام معصوم (ع)، هیچگاه اصل و ریشه را رها نمیکنند و به تفرعات نمیپردازند.
در زیارت ناحیه مقدسه، به وضوح تصریح دارد:
... ثُمَّ اقْتَضاک َ الْعِلْمُ للأِنْکارِ،
پس ازآن علم و دانشت اقتضاى انکارِ آشکار نمود،
وَ لَزِمَک َ أَنْ تُـجـاهِدَ الْـفُجّـارَ ،
و برتو لازم گشت با بدکاران رویاروى و جهادکنى،
فَـسِـرْتَ فـی أَوْلادِکَ وَ أَهـالیـکَ ، وَ شیعَـتِک َ وَ مَوالیک
بنابراین درمیان فرزندان و خانوادهات، وپیروان ودوستانت روانه شدى،
وَ صَدَعْتَ بِالْحَـقِّ وَ الْبَـیّـِنَـةِ ،
وحقّ و برهان را آشکار نمودى،
وَ دَعَوْتَ إِلَى اللهِ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ،
و با حکمت و پند و اندرزِ نیکو (مردم را) بسوىِ خدا فراخواندى،
وَ أَمَرْتَ بِإِقامَةِ الْحُدُودِ ، وَ الطّاعَةِ لِلْمَعْبُودِ،
وبه برپادارىِ حدودِ الهى ، و طاعتِ معبود امر نمودى،
وَ نَهَیْتَ عَنِ الْخَبآئِثِ وَ الطُّـغْیانِ،
و از پلیدى ها و سرکشى نهى فرمودى،
پس بالاترین امر به معروف، اطاعت معبود و اقامه حدود الهی است و بدترین منکر نیز مقابله با خباثتها و رذایل و نیز طغیانها و گردنکشیها میباشد، نه توسعه و فقر یا ... .
وظیفهای همگانی:
چنان چه بیان شد، امر به معروف و نهی از منکر، وظیفهای همگانی است و رشد فرد و جامعه نیز مرهون عمل به این اصل میباشد، منتهی اقشار و صنوف متفاوت، هر کدام وظایف و حدودی دارند. نه دولت میتواند مثل دولت معاویه بگوید: "بهشت و جهنم شما به دولت ربطی ندارد، من فقط آمدهام که بر شما حکومت کنم" – نه مردم میتوانند بگویند: "دولت حاکم مطلق است و هر چه کرد، کرد" – نه کسی میتواند بگوید که "مردم حق ندارند به یک دیگر امر به معروف و نهی از منکر کنند" – اینها همه تحریف است. آیات قرآنی تصریح دارد که "امر به معروف و نهی از منکر"، امری همگانی و تمام شمول است، امتها (مردم) به آن قیام میکنند و از برجستهترین صفات مؤمنین است.
«التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدونَ الآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ» (التوبه، 112)
ترجمه: [آن مؤمنان،] همان توبهكنندگان، پرستندگان، سپاسگزاران، روزهداران، ركوعكنندگان، سجده كنندگان، وادارندگان به كارهاى پسنديده، بازدارندگان از كارهاى ناپسند و پاسداران مقرّرات خدايند. و مؤمنان را بشارت ده .
مرتبط:
امروز، با تحریفهایی ریشهایتر و خطرناکتر از گذشته، در تبیین نهضت امام حسین (ع) مواجه هستیم
کلمات کلیدی:
گوناگون قیام