ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: عادت بسیاری از ما مردم این گونه است که به اوامر الهی، آموزههای اسلامی و احکام شرعی توجه و عمل نمیکنیم و وقتی کار خراب شد، میگوییم: «چرا خدا برایم چنین و چنان نکرد» یا «چرا رهبری دخالت مستقیم نکرد»، یا «چرا مراجع حکم نمیدهند»؟! بدیهی است که اگر به همین آموزهها و احکام موجود توجه و عمل میشد، وضعیت ازدواج طلاق تا این اندازه در کشورمان اسفبار نمیشد.
آیا مراجع احکام شرعی را مبتنی بر آموزههای اسلامی در قرآن کریم، سنت و سیره و بیانات اهل عصمت علیهم السلام، مبنی بر این که "زود ازدواج کنید" – "ازدواج را آسان بگیرید" – "از اسراف و چشم و هم چشمی بپرهیزید" – "از تجملگرایی خودداری کنید" و ...، بیان ننمودهاند؟
شرط تحصیل یا کار در ازدواج:
ازدواج برای هر شخصی امری ضروری میباشد، اما در عین حال شاخصههای انتخاب همسر در آن اختیاری است. اگر کسی دلش بخواهد با تحصیلکرده، شاغل، ثروتمند، خوشتیپ، همشهری، ساکن در فلان شهر و ...، ازدواج کند، آزاد و مختار است و کسی نمیتواند او را به هیچ حکمی مجبور به ایجاد تغییر در شاخصههایش بنماید.
البته هیچ الزامی ندارد که اگر دختر یا پسر کارشناسی یا ارشد یا دکترای رشتهای را به اتمام رسانده باشند، حتماً با هم مدرک خود ازدواج کنند، اما در عین حال، شرطی اختیاری است.
معضل تحصیل برای دختران:
متأسفانه تحصیل علم که در اسلام برای مرد و زن یک فضیلت است، به خاطر دلایل متفاوت، آفتی برای دختران جوان شده است. در سن هجده تا بیست سالگی که بهترین سن ازدواج است، ازدواج نمیکنند که میخواهیم به دانشگاه برویم – بعد ازدواج نمیکنند که کارشناسی به پایان رسد و مدرک بگیرند – اگر ادامه ندهند، میگویند: این همه درس برای چه خواندهام، میخواهم شاغل شوم – خلاصه سن میرسد به 25 و 27 و حتی 30 و 32 سال، و چشم به در برای خواستگار مناسب میمانند.
کار کردن زن:
اسلام با کار کردن زن نیز هیچ مخالفتی ندارد، و البته حفظ و رعایت حدود شرعی در جوانب مختلف کار، بر هر مرد و زنی واجب است. منتهی اسلام ازدواج را یک تعهد متقابل میداند که در آن کار اصلی زن، حفظ نظام خانواده، همسری و مادر است. از این رو آن را منوط به توافق و اجازه همسر کرده است.
حال برخی قبل از ازدواج "شرط" میکنند، خب مرد میتواند نپذیرد و ازدواج نکند. این دیگر «سنّتی و امروزی» ندارد. یکی مشکلی ندارد که همسرش نیز شاغل باشد، دیگری مایل است که همسرش شاغل نباشد. پس هر کسی با دختر یا پسری ازدواج کند که مطابق میل و شرایطش میباشد.
سنّتی و امروزی:
سنّتی یا امروزی یعنی چه؟ گاه بحث از سنّتهای رفتاری مردم است که ممکن است در هر عصری و یا در قشری و یا حتی در هر کسی متفاوت باشد، گاه بحث از "سنّتالله" است، یعنی همان آموزههای اسلامی و احکام. دین خدا (اسلام) که دیروزی و امروزی ندارد، برای همگان در تمامی اعصار است.
یک حقهای را (به ویژه به بهانه و در عرصه موسیقی) به اذهان عمومی زدهاند، مبنی بر این که گمان میکنند که لفظ «سنّتی» یا «امروزی»، حلال را حرام و حرام را حلال میکند. مثلاً میگویند: "موسیقی سنّتی" و گمان میکنند که با این لفظ، موسیقی را ذبح شرعی کردهاند! در حالی که گذشت تاریخ، حرامی را حلال نمیکند. اگر موسیقی و آوازی از نوع "طرب و غنا" بوده باشد، به روزش حرام بوده و صد هزار سال هم بگذرد، باز هم حرام است. فرهنگ ازدواج نیز همینگونه است. حکم شرعی و حلال و حرام یک مقوله است، اما آداب و رسوم ملتها و فرهنگها متفاوت است، پس حدود در احکام بیان میشود و در چارچوب احکام، هر کسی در آداب و رسوم خود مختار است.
خرید سرویس طلا:
آن چه در ازدواج از هر چیزی پسندیدهتر است، حاکمیت عقل، شعور، برنامهریزی، اخلاص، مودتی که به محبت و عشق بیانجامد، وفاداری، عفت، حیا ...، و در یک کلام، ملزومات حفظ و تداوم کیان مقدس خانواده میباشد.
پس خرید سرویس طلا، نه ممدوح است و نه مذموم. اگر کسی توان مالی دارد بخرد، اگر ندارد از ابتدا بگوید که نمیتوانم بخرم. اگر دختر نپذیرفت، با او ازدواج نکند، تا هر کدام با کُفو (همتای) خود ازدواج کند.
نکته:
تمامی مواردی که در سؤال بیان شد، یک جانبه و مردانه بود. حالا عکس آن نیز صادق است. مثلاً جهیزیه چند ده میلیونی و آن هم با اقلام و برند خارجی نخواهید – آخر کی در خانهاش گوشت چرخ کرده، آب میوه گرفته، خیاطی صنعتی کرده، روی تختخواب مدل هخامنشی یا بودایی خوابیده و ...، که به هنگام خرید جهیزیه، چنین انتخابها و انتظارهایی دارد؟ کی در خانهی خودش، انواع حولههای دستی، پالتویی، استخری، سونایی و ... دارد؟
دختر مورد نظر را جایگزین مادر برای پخت و پز، ظرفشویی و رختشویی خودتان نبینید، به خواستگاری کسی نروید که به لحاظ تقوا، اخلاق، علم، مدرک تحصیلی، شغل و احیاناً ثروت یا درآمد، بسیار از شما بالاتر است. در یک جمله: «چتربازی نکنید».
این منطقی ندارد که یک آقاپسر محترمی، درس نخوانده باشد، کار نداشته باشد، اصلاً حوصله کار هم نداشته باشد، تنبل باشد، خودسازی نکرده باشد، کمترین شرایط را برای تشکیل و آغاز یک زندگی مشترک فراهم نکرده باشد، بعد به دنبال یک دختر خانم آفتاب ندیده، متقی، محجبه، فارغ التحصیل، شاغل با حقوق مکفی، زیبا، خوش هیکل و ... برود و اگر دختر ازدواج با او را نپذیرفت، دنبال حکم شرعی مراجع بدود و اسمش را نیز بگذارد «حکم شرعی برای برطرف کردن مشکلات ازدواج»!
خیر؛ بلکه حکم شرعی در اینگونه موارد، همان حکم عقل است. برای هر دو طرف.
کلمات کلیدی:
گوناگون ازدواج