ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: ابتدا به آیهی مورد بحث و ترجمهی آن دقت کنیم و بعد چند سؤال را در ذهن خود مرور نماییم:
«وَكَذَلِكَ أَعْثَرْنَا عَلَيْهِمْ لِيَعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَأَنَّ السَّاعَةَ لَا رَيْبَ فِيهَا إِذْ يَتَنَازَعُونَ بَيْنَهُمْ أَمْرَهُمْ فَقَالُوا ابْنُوا عَلَيْهِم بُنْيَانًا رَّبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قَالَ الَّذِينَ غَلَبُوا عَلَى أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيْهِم مَّسْجِدًا» (الکهف، 21)
ترجمه: بدينسان كسانى را از آنها مطلع كرديم تا بدانند كه وعده خدا حق است، و در رستاخيز ترديدى نيست، وقتى كه ميان خويش در كار آنها مناقشه مىكردند، گفتند بر غار آنها بنائى بسازيد پروردگار به كارشان داناتر است، و كسانى كه در مورد ايشان غلبه يافته بودند گفتند بر غار آنها عبادتگاهى خواهيم ساخت.
چند سؤال:
یک – در کجای این آیه آمده که یگ گروه میخواستند بنایی مثل امامزادههای امروزی بسازند؟!
دو – چرا بنای مورد نظر آنها، با بناهای "یادبود" مقایسه نشده و با امامزاده مقایسه شده است؟ این تطبیق از کجای این آیه مبارکه استنباط گردید؟!
سه – کجای آیه آمده که خدا گروه اول را تأیید کرده است؟ اگر چه در آیه، گروه اول آنانی هستند که قصد بناسازی داشتند و گروه دوم قصد بنای مسجد داشتند.
نتیجه: پس مشاهده میفرمایید که هدف از این ترجمهی من درآوردی که بدون رجوع به آیه و ترجمه آن صورت گرفته و نیز تفسیر به رأی، با مثالها و تطبیقهای غلط، فقط ضد تبلیغ علیه تعمیر و آباد کردن حرمهاست که خار چشم دشمنان بوده و هست؛ به همین جهت از گذشته تا کنون، از یک سو حرمها را تخریب کرده و میکنند و از سوی دیگر علیه بازسازی یا آباد کردن آنها ضد تبلیغ میکنند.
واقعیت ماجرا:
خواب سیصد ساله اصحاب کهف، معجزهی از جانب پروردگار عالم بود تا شک و تردید مردم نسبت به معاد و قیام و حشر مردگان برطرف گردد. چنان چه در ابتدای آیه فرمود: «وَكَذَلِكَ أَعْثَرْنَا عَلَيْهِمْ لِيَعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَأَنَّ السَّاعَةَ لَا رَيْبَ فِيهَا - بدينسان كسانى را از آنها مطلع كرديم تا بدانند كه وعده خدا حق است، و در رستاخيز ترديدى نيست».
خبر این گروه با ورود یکی از آنان، در شهر پیچید و به همه ثابت شد که این عده در غار کهف بوده و پس از سیصد سال از خواب بیدار شدند. جماعت بسیاری به طرف غار هجوم بردند، با آنها صحبت کردند، از آنها اخبار گرفتند، سپس خداوند متعال آنان را قبض روح نمود.
میان مؤمنین و مشرکین اختلاف افتاد. مشرکان گفتند: ما قانع نشدیم که آخرت و قیامت و زنده شدنی هست، پس بهتر است که یک بنای یاد بود جلوی غار آنها بسازیم و آنها را به حال خود رها کنیم که خدا به احوالشان عالمتر است. اما مؤمنین (موحدین) گفتند که خیر؛ امر ایشان کاملاً روشن شد و دیگر هیچ جای شک و شبههای باقی نمانده است، لذا بنای یادبود نمیسازیم، بلکه عبادتگاه میسازیم تا در آن خدا عبادت شود.
شاید پرسیده شود که از کجا معلوم یک گروه مشرک یا در هر حال منکر معاد بودند و گروه دیگر موحد، مؤمن و معتقد به معاد بودند؟
پاسخ این است که وقتی فرمود: یک گروه که با خبر شده بودند گفتند: «ابْنُوا عَلَيْهِمْ بُنْياناً»، یعنی یک ساختمان بر ایشان بنا میکنیم (بناید یادبود)، و گروه دیگر که به امر آنان غلبه یافته بودند (غلبه علم، آگاهی و اشراف به حقیقت این حادثه یافته بودند) گفتند که خیر، بلکه «لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيْهِمْ مَسْجِداً» یعنی بر ایشان مسجدی میسازیم، معلوم میشود که این دو گروه در مقابل یک دیگر بودند و اگر هر دو اهل ایمان بودند، مقابل یک دیگر قرار نمیگرفتند و رأی به بنا سازی نمیدادند.
نکته:
*- دقت شود که مسجد، امامزاده، ساختمان و ...، همه «بنا» است؛ منتهی هر بنایی اختصاص به "عبادت" ندارد، از این رو بین "بناسازی" و "عبادتگاه سازی" را جدا نمود.
پس اگر بنایی برای عبادت خدایان کاذب ساخته شود، "معبد" نام میگیرد و اگر برای عبادت خداوند متعال ساخته شود، "مسجد" نام میگیرد.
تمامی حرمهای امامان و امامزادگان علیهم السلام، مسجد قلمداد میشوند، چرا که برای عبادت پروردگار عالم ساخته شدهاند. حالا این که برای یک قطعه از کل حرم یا مسجد، خطبهی مسجد میخوانند، برای مترتب شدن احکام اسلامی مسجد بر آن قطعه است. همان گونه که امروزه مساحت و زیربنای مساجد بسیار بزرگ است، اما فقط برای یک قطعه آن خطبه مسجد خوانده میشود تا مردم بتوانند به راحتی و بدون معذوریت در محیط مسجد قرار گیرند و اگر واجد شرایط هستند، در آن قطعه نیز حضور یابند.
*- حال دقت نمایید که از چه راههایی جهت ضد تبلیغ و القای مقاصد خود وارد میشوند!
تذکر:
خداوند متعال در آیه بعد میفرماید که به زودی مشرکان امت تو نیز وارد بحثها و جدلهای بیمورد در این موضوع میشوند. یک گروه میگویند: آنها سه نفر بودند، یک گروه میگویند: چهار نفر یا پنج نفر بودند ... – در آخر نیز خداوند حکیم تعداد آنان را نمیفرماید، چرا که مردم باید توجه کنند که مسئله اصلاً تعداد آنها نمیباشد؛ هر چند نفر که میخواهند باشد، مهم این است که با دیدن این معجزهی الهی، به معاد و حشر ایمان بیاورند.
اکنون نیز همینطور است، به جای توجه به اصل موضوع و مقصود از این واقعه و حکایت آن در قرآن کریم، [که خود فرموده: هدف زدودن شک و ریب از معاد است]، مدعی میشوند که یک گروه میخواستند بنایی مثل امامزادههای ما بسازند؟!
کلمات کلیدی:
قرآن سوره کهف