باز هم از دعا کردن بگویید، حاجتها (گرفتاریها) بسیار است، اما دعایمان نیز مستجاب نمیگردد! چرا و چه کنیم؟! (لطفاً حوصله کنید و پاسخ را کامل و با تأمل بخوانید تا ...)
ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: هم دعا مسئلهی بسیار مهمی است و فرمود اگر این دعاهای شما نبود، خداوند نظر لطفی به شما نداشت؛ و هم استجابت دعا از سوی پروردگار عالم، مبحث بسیار جدی و مفصلی است که هر چه در این زمینه سخن گفته شود، باز هم کم است. این طور نیست که از این طرف به صورت وِرد الفاظی بیان شود و دستورالعملی صادر شود، و از آن طرف یهویی "کُن فَیکون" گردد. عالم نظاممند و حکیمانه خلق شده است.
بدیهی است که انسان، غنی و بینیاز نیست، پس همیشه فقیر، نیازمند و سراسر حاجت است. چنان که در کلام وحی به انسان متذکر گردید: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاء إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ - اى مردم، همه شما به خدا نيازمنديد و خداست كه بىنياز و ستوده صفات و افعال است /فاطر 15» - و هم چنین روشن و مبرهن است که استجابت کنندهی دعا، خداوند منّان است، چرا که به جز او کسی چیزی ندارد که به انسان بدهد، همه خودشان مخلوق، مرزوق و نیازمند به او هستند و «وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ»؛ و هم چنین تردیدی نیست که هر حاجتی که برآورده شود نیز انسان غنی نمیگردد، بلکه به حاجتهایش افزوده میشود. هر دارایی، امکان و توانی، خودش نیازهای دیگری را به همراه میآورد. پس، در دعا و عرض حاجات، به نکات بسیاری باید توجه شود، از جمله:
باور (حسن ظنّ):
ابتدا این حدیث قدسی و ترجمهاش را بادقت بخوانید:
«أَحْسِنِ الظَّنَّ بِاللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ أَنَا عِنْدَ ظَنِّ عَبْدِيَ الْمُؤْمِنِ بِي إِنْ خَيْراً فَخَيْراً وَ إِنْ شَرّاً فَشَرّا» (كافى، ج 2، ص 72)
به خداوند خوش گمان باش، زيرا خداى عز و جل مىفرمايد: من نزد گمان بنده مؤمن خويش هستم، اگر به من خوش گمان باشد، به خوبى با او رفتار مىكنم و اگر به من بدگمان باشد، به بدى با او رفتار مىكنم».
شاید شرح این قصه مفهوم و مقصود را روشنتر کند. آیت الله حائری شیرازی گفتند در یک کتاب انگلیسی خواندهاند: در انگلیس مرد ثروتمندی بود که طلبهای بسیاری از مردم داشت (البته در گذشته که معمولاً طلبها را مینوشتند و هر بدهکار نیز خودش سیاههای داشت).
روزی این مرد اعلام کرد که در فلان روز به مدت دو ساعت در دفترم هستم، هر بدهکاری با صورتحسابش بیاید، تمامی بدهیهایش را میبخشم. خب، کسی باور نکرد. هر کس چیزی گفت؛ یکی گفت: دروغ میگوید - یکی گفت: لابد حساب از دستش در رفته و میخواهد بدینوسیله به دست آورد – دیگری گفت: میخواهد یقهی ما را بگیرد و ...؛ اما یک نفر با خود فکر کرد که او تا به حال به من کمک کرده که من بدهکارش شدم، دروغ هم تا به حال نگفته، در ضمن من بدهکار او هستم و نه او بدهکار من، پس من میروم ببینم قضیه چیست؟ خلاصه او سر موعد رفت و یکی یکی بدهیهایش را شمرد و آن ثروتمند خط زد و بخشید، تا تمام شد. دو ساعت وقت هم سپری شد. او بیرون آمد و سایر بدهکاران از او پرسیدند که چه شد؟ او هم گفت: همه را بخشید. اما دیگر آن روز و وقت گذشته بود. یکبار از خودش پرسیدند: قضیه چه بود؟ این چه حکایتی بود؟ گفت: خواستم به شما درس ایمان بدهم، او مرا باور کرد، من هم بخشیدم، شما باور نکردید، پس مورد بخشش قرار نگرفتید.
حالا این وضع بسیاری از ما مردمان میباشد. بسیاری از مردم، هم دعا میکنند، هم باور ندارند و هم بد بیراه میگویند! خدا سرش شلوغه – اونقدر نیازمند هست که به ما نمیرسه – انگار صدای منو نمیشنوه – با من قهر کرده ...؛ خب این حرفها، به غیر از بدگمانی، افترا و دروغ بستن به خدا و قرار گرفتن در صف ظالمترینهاست «وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لاَ يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ - و كيست ستمكارتر از آن كه بر خدا دروغ بسته يا آيات او را تكذيب نموده؟! بىترديد ستمكاران رستگار نخواهند شد / الأنعام، 21» - بعد انتظار دارند که دعایشان بالا رفته و مستجاب هم بشود! هر چند او رحمان و رحیم و جواد است و باز هم به همه بندگانش لطف دارد و حتی ناخواسته نیز میدهد. در دعاهای رجب میخوانیم:
«یا مَنْ یُعْطی مَنْ سَئَلَهُ؛ ای عطا کننده به هر کس که از تو بخواهد - یا مَنْ یُعْطی مَنْ لَمْ یَسْئَلْهُ، وَمَنْ لَمْ یَعْرِفْهُ – ای عطا کننده به کسی که نه از تو میخواهد و نه تو را میشناسد».
تعامل طرفینی:
ما به خداوند متعال نیازمندیم و حاجاتمان را از او مسئلت مینماییم. حاجاتی که به گمان خودمان به خیر ما میباشد و فرض میکنیم که اگر برآورده شود، رشدی حاصل میشود. اما متقابلاً خداوند متعال نیز ما را دعوت کرده و باورها و کارهایی را از ما خواسته است؛ با این تفاوت که او هیچ نیازی به ما ندارد. پس اگر او دعای ما را مستجاب کند، رفع مشکل و نقص ما میشود و اگر ما دعوت او را اجابت کنیم، خودمان رشد میکنیم. لذا فرمود: من در آسمانها و یا جای خاص و دور از دسترسی نیستم، نزدیک خودتان هستم، من دعای کسی که مرا بخواهند را اجابت میکنم، پس شما هم با باور و ایمان، دعوت مرا استجابت کنید:
«وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لِي وَلْيُؤْمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ» (البقره، 186)
ترجمه: و چون بندگان من از تو درباره من بپرسند (بگو كه) من حتما (به همه) نزديكم، دعاى دعاكننده را هنگامى كه مرا بخواند اجابت مىكنم، پس دعوت مرا بپذيرند و به من ايمان آورند، شايد كه راه (رشد) يابند.
پس باید یک مقدار رابطهی عبد و معبود قویتر شود. تلاشی برای تقویت معرفت و ایمان صورت پذیرد، محبت بنده به خالقش بیشتر شود، در تقوا بکوشد تا نزدیکتر شود و ... – نمیشود یک سویه از پایین به بالا دستور و سفارش داد و نامش را نیز دعا گذاشت.
زمان، مکان و کلام خاص:
در هر کار و تجارتی، فرصتشناسی و بهرهوری بهینه از فرصتها لازم است.
زمان و مکان: ما انسانها محصور و مقهوردر "زمان و مکان" هستیم، نه کسی میتواند از زمان خارج شود و نه کسی میتواند "لا مکان" باشد. تمامی زمانها و مکانها نیز خَلق و مُلک خداست، مال اوست؛ اما برای بندگانش، زمانها و مکانهایی را خاص [ویژه] کرده است. برای آنها "حرمت" و ارج ویژهای قرار داده است و بالتبع در این زمانها و مکانها، تعامل ویژهای با بندگانی دارد که برای آنها حرمت ویژه قائل باشند؛ و البته زمان و مکان ویژه، تعامل و پاداش ویژهای هم دارد که زمانها و مکانهای دیگر آن را ندارند.
در زندگی روزمره بسیار دیدهاید که گاهی فروشگاهها (که مکان خاص هستند)، برای دورهای خاص حراجی میزنند، یا بانکها تبلیغ میکنند که هر کس در این مدت سپردهای یا وجهی واریز کند، در قرعهکشی شرکت میکند و ...، اینها همه تقلید از خداست.
مکانها - خدا فرمود: تمامی مساجد دنیا، "بیتالله" است. در رأس همه مسجدالحرام و سپس مسجد النبی صلوات الله علیه و آله، و سپس کلیه مساجد و حرمهایی که مخصوص عبادت و ذکر خداست؛ حتی یک بیابانی مثل عرفات را در زمان خاص، ویژه میگرداند. پس، استجابتی که در درون مسجد و حرم صورت میگیرد، در بیرون آن طور نیست. هر چند که خداوند متعال همیشه و در همه جا، با بندگانش هست و دعای آن را میشنود و استجابت مینماید.
زمانها - همین طور فرمود: زمانهایی خاص عبادت و دعا هستند. مثل اول وقت نمازهای یومیه، نیمه شب و سحرگاه، ماههای رجب و شعبان و رمضان، و به ویژه لیالی قدر در ماه مبارک رمضان و ....
پس باید این فرصتها را مغتنم شمرد، به ویژه فرصتهای زمانی در طول شبانه روز و نیز در طی سال.
کلام خاص: عبادت، ذکر، بیان حاجت نیز باید ابتدا در قلب که "بیتالله" است شکل بگیرد و سپس به زبان بیان شود. اما در هر حال، هر نوع بیانی، نمود و گواهی برای ادبِ حضور است. از این رو خداوند متعال، هم در آیات قرآن کریم و هم در لسانِ اهل عصمت علیهم السلام، بهترین و کاملترین دعاها را به انسان تعلیم داده است.
چه دعایی که ما از خود بگوییم، کاملتر و جامعتر است از «اهدِنَــــا الصِّرَاطَ المُستَقِيمَ»؟ - چه دعایی بهتر و شاملتر از «رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ» میباشد؟ - چه دعایی برای خود و نزدیکان و همگان خیرخواهانهتر است از:
«رَبِّ اجْعَلْنِي مُقِيمَ الصَّلاَةِ وَمِن ذُرِّيَّتِي رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَاء * رَبَّنَا اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِلْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِسَابُ» (ابراهیم ع، 40 و 41)
ترجمه: پروردگارا! مرا بپا دارنده نماز قرار ده، و از فرزندانم نيز، پروردگارا دعاى مرا مقبول كن * پروردگارا! روزى كه حساب بپا شود من و پدر و مادرم را با همه مؤمنان بيامرز.
دعاهای بسیاری در کلام وحی نازل و تعلیم شد و دعاهای معصومین صلوات الله و آله نیز "قرآن صاعد" است. پس در دعا باید ادب حضور و ادب کلام داشت و البته دعا با همان الفاظ، جملات و ترتیب، که انسانهای کامل (معصومین علیهم السلام) نموده و تعلیم دادهاند، در هر زمان و مکان، همان "کلام خاص" میباشد که موجب استجابت سریعتر است.
گشودن تنگناها:
میدانیم که خداوند منّان، منزه (سبحان) است، پس حرص و بخل و حسد و ... مخصوص بندگان است. از این رو اگر دعایی بالا نرفت و یا اجابت آن برایمان محقق نشد، معلوم میشود که نقص و تنگنا از این طرف است. دعاهای ما معمولاً مثل کسی میماند که یک کاسهی کوچک گرفته و به خیّری که طعام میدهد، با التماس میگوید: من پنج نفر عائله دارم، لطفاً به من بیشتر بده. خب او هم میگوید: برو ظرف بزرگتری بیاور.
پس باید ظرفیت را بالا ببریم – باید درهایی که به دست خودمان بستهایم را بگشاییم – باید گرههای کوری که خودمان زدهایم را باز کنیم و ... .
بیفکری، بی بصیرتی، بیبرنامه بودن و بینظمی در امور، گناهان بزرگی است که راهها را مسدود میکند – تنبلی و بیرغبتی به نماز، سبب بالانرفتن دعا میشود – نیکی نکردن (و گاه تندی و بی ادبی کردن) به والدین، از محکمترین سدهای استجابت دعاست – بد اخلاقی با همسر و فرزندان و همسایگان و ... – قطع صله ارحام – به فکر دیگران نبودن، و خدایی ناکرده گناهان دیگری چون دروغ، غیبت، تهمت، شایعهپراکنی، سخنچینی، طرفداری از ظالم و ... ؛ اینها همه دعا را نگه میدارد و مانع از استجابت میشود.
طلب مغفرت و توبه:
خواهیم گفت: خدایا! ما اینها را نیز نمیتوانیم، مگر این که باز خودت کاری کنی. میفرماید: اراده کردن که میتوانی – همت کردن که میتوانی – طلب کردن و حرکت که میتوانی، تو مغفرت بخواه، تا من همه را پوشش دهم و ببخشم – تو اراده بازگشت (توبه) بکن و گام بردار، تا من تو را برگردانم - تو دعا کن و بخواه (نه این که وِرد بخوان)، تا من مستجاب کنم «ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ». – گاهی ما فقط لفظمان با خداست، اما چشم امیدمان به دست دیگری است؛ دلمان معبودها و معشوقهای دیگری دارد؛ و عملمان نیز خلاف رضایت اوست و برای خوشنودی نفس خودمان و دیگران است. این دیگر «ادْعُونِي» نیست که وعدهی «أَسْتَجِبْ لَكُمْ» به آن تعلق گیرد.
*- در هر حال گام اول، طلب "مغفرت" است یا همان "استغفار" و گام دوم "توبه" یا همان بازگشت است. چرا که تا زندانها، زنجیرها و زنگارهای قبلی باشد، در بندیم.
خب، خودمان که در بندیم و کاری نمیتوانیم بکنیم، لذا دائم و بسیار و مکرر باید "استغفار" کنیم و از او مسئلت کنیم که پوشش دهد و ببخشد، و سپس توبه کنیم. این ترتیب یادمان نرود. اول استغفار، بعد توبه. اول باید زنجیر برداشته شود، تا امکان بازگشت میسر گردد.
«وَاسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي رَحِيمٌ وَدُودٌ» (هود، 90)
ترجمه: و از پروردگارتان (درباره گذشتهها) آمرزش بخواهيد، سپس به سوى او (با عملهاى صالح) بازگرديد، كه همانا پروردگار من مهربان و دوستدار (بندگان توبهكار) است.
تفویض امر، بهترین دعا:
ما همه نیازمندیم و نیازها و حاجتمان را به درگاه آن کریم عرضه میداریم، در حالی که نمیدانیم واقعاً و حقیقتاً آن چه خواستهایم به نفع ماست و یا به ضرر ما؟ انسان اغلب به خاطر سطحیبینی و هوس عجولانه، شرّ خودش را نیز به التماس و دعا میخواهد!
«وَيَدْعُ الإِنسَانُ بِالشَّرِّ دُعَاءهُ بِالْخَيْرِ وَكَانَ الإِنسَانُ عَجُولاً» (الإسراء، 11)
ترجمه: و انسان (از روى جهل به واقع، و يا در حال غضب) شرّ و ضرر را (از خدا) مىطلبد همان گونه كه خير را مىطلبد، و انسان (ذاتا) شتابزده است (هر چه را هواى نفسش اقتضا كرد بدون تأمل در عاقبت آن مىطلبد).
از این رو لازم است که ضمن استمرار در دعا و طلب حاجت (به شرحی که بیان شد)، خدا را باور کنیم، توکل خود را تقویت کنیم، و کار را به او بسپاریم. از این رو از والاترین مقامات، مقام متوکل است و از بهترین دعاها این است که امورمان را (واقعاً، نه فقط در کلام) به او "تفویض" کنیم. از دعاهای ارزشمند، پس از نماز صبح، همین دعایی است که با تفویض امر به او آغاز میشود: «وَ أُفَوِّضُ أَمْری إِلَی اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصیرٌ بِالْعِبادِ – و امر خود را به خداوند واگذار کردم، همانا خداوند به بندگانش بصیر است».
پس، حاجت را عرضه داشته و بخواهیم، اما "امر" را به او واگذار کنیم، اوست که خیر ما را میداند.
آغاز با صلوات و مقدم داشتن دیگران:
فرمودهاند که دعاهایتان را با صلوات بر محمد و آل محمد آغاز کنید و به انجام رسانید، چرا که صلوات دعای مستجاب است، پس دعای بین آنها نیز مستجاب میشود.
و اما مقدم داشتن دیگران در دعا، که مبین انسانیت، عقل، شعور، جامعیت، بصیرت و خیرخواهی و مدنیت انسانی است، از عوامل مؤثر در استجابت دعا میباشد. گفتهاند: سیدة النساء، حضرت فاطمه علیهاالسلام در تهجدهایشان، آن قدر دیگران را نام برده و دعا میکردند که صبح میشد و نوبت به خودشان نمیرسید؛ و در احادیث دیگر بسیار بیان شده که هر چه برای دیگران دعا کنید، خودتان را نیز شامل میشود و هفتاد برابر به خودتان میدهند.
خداوند متعال بندهای که نگاهش محدود به خودش نباشد، جهانش و دغدغههایش هدفمند و بزرگتر از نیازهای شخصیاش باشد را بسیار دوست دارد.
کسی که دعا برای ظهورت حضرت مهدی علیه السلام را مقدم میدارد، شیعهای است که دغدغه تحقق این وعده الهی را دارد، با امام زمانش مرتبط است و مشمول دعای متقابل او نیز میگردد - کسی که نابودی دشمنان اسلام، مسلمین و بشریت را مقدم میدارد، انسان والامقام، بصیر و دردمندی است - کسی که شفای بیماران و رفع گرفتاری دیگران را در نظر دارد، خداوند کریم او را بیشتر مشمول نظرِ لطف و مرحمت خویش مینماید.
مرتبط:
چرا خدا دعای ما را مستجاب نمیکند و اگر مصلحت نیست، چرا به مصلحت نمیکند؟ (29 آبان 1391)
دعا و توکل و راضی بودن به قضا و قدر الهی را توضیح دهید، آیا در بعضی مصداقها و یا در مقامهای بالای عرفانی در تعارض نیستند؟ (22 خرداد 1393)
- تعداد بازدید : 5119
- 7 اردیبهشت 1394
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: گوناگون دعا