ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: چه کسی گفته (به چه دلیل) فرزند کم حتماً صالح میشود؟ چه کسی گفته که فرزند زیاد حتماً ناصالح میشود؟! مگر فرزند آوری خودش "اصلاح" در تشکل و استحکام بنیان خانواده و جامعه نیست؟
برای این که به ما القا کنند جمعیت شما نه تنها نباید زیاد شود، بلکه باید رشد منفی هم داشته باشید، همه چیز میگویند و گاه به فلسفه و کلام و حتی آیات قرآن کریم (البته با سوء تعبیر و تفسیر به رأی) نیز متوسل میشوند. و حال آن که «قلّت و کاهش جمعیت، یعنی فنا و هلاکت یک جامعه»، حال خواه اسلامی باشند یا نباشند.
الف – "کیفیت و کمیت"، دو واژهای است که هر کدام به معنا و مفهومی اشاره دارد؛ کیفیت به "چگونگی" اشاره دارد و کمیت به "فراوانی"؛ پس هر کدام موضوعیت و اهمیت خودش را دارد و این طور نیست که حتماً مغایر هم باشند، یا همیشه با هم قیاس شوند و الزاماً به یکی از آنها اکتفا گردد.
آیا میتوان گفت: برای یک جامعه 80 میلیونی، یک تن برنجِ با کیفیت کافیست و نیاز نیست برنجی که آن کیفیت را ندارد صدها هزار تن کشت شود و حتی بیش از این مقدار وارد شود؟ آیا میتوان گفت: برای یک کشور و یک جامعه، یک دانشگاه خوب، یک رشته خوب، یک استاد خوب و یک کتاب خوب کافیست؟
ب – اسلام، هم به کیفیت کار دارد و هم به کمیّت. چه موضوع کثرت ملت باشد، چه تولید و چه حتی عبادت. نمیشود گفت: یک رکعت نماز با کیفیت ظهر، بهتر از چهار رکعت نماز با کیفیتی کمتر است، پس ما نماز ظهر را یک رکعت میخوانیم.
نمیشود گفت: برای کشوری پهناور و کهن و نقشآفرینی چون ایران، یک یا ده میلیون جمعیت با کیفیت کافیست؟ این حرف یعنی چه؟! نمیشود گفت: برای جامعه اسلامی، ده تا مثل آیت الله علامه طباطبایی رحمة الله علیه کافیست. نمیشود گفت: چون رجوع به قرآن مردم باید کیفی باشد، پس یا همه علامه جعفری و امام خمینی و شهید مطهری شوند، یا همین چند نفر که رجوع کیفی فوق العاده دارند کافیست و بقیه مردم و مسلمانان نباشند هم طوری نیست.
ج - در کدام آیه آمده است که «تعلیم مقدم بر علم است؟» بالاخره تا علم نباشد که تعلیمِ علم معنایی ندارد. بلکه فرمودهاند: «تهذیب» بر هر امری مقدم است، علم هم برای تهذیب است و اگر تهذیب نباشد، ممکن است علم چراغ روشنی برای دزد شود. کسی که تهذیب (خودسازی و تقوا) ندارد، علم و ثروت و قدرت و سایر استعدادها و امکانات، موجب ظلم بیشتر به خودش و جامعه میشود. اما این چه ربطی به جمعیت دارد؟! و معنای تهذیب نیز این نیست که همه ابوذر غفاری شوند.
تهذیب شدت و ضعف مرتبه دارد و در هر حال و کاری، معنا و مفهوم و مصادیقی دارد. معنایش این نیست که برای یک جامعه و یک کشور، دهتا سلمان فارسی کافیست و دیگر جمعیت نمیخواهند. نانوای مهذب، کشاورز و دهقان مهذب، پزشک و مهندس مهذب، راننده تاکسی و متروی مهذب، معلم و استاد و شاگرد مهذب ...، خلاصه انسان باید تهذیب و تقوا را سرلوحه قرار دهد، نه این که به بهانهی تهذیب، جمعیت را کاهش دهد و کل جامعه را با تمامی دانشمندان و مهذبیناش به هلاکت بکشاند.
د – آیات سوره انفال که اشاره نمودید به شرح ذیل است:
«يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَسْبُكَ اللّهُ وَمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ * يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ إِن يَكُن مِّنكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُواْ مِئَتَيْنِ وَإِن يَكُن مِّنكُم مِّئَةٌ يَغْلِبُواْ أَلْفًا مِّنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ يَفْقَهُونَ»
ترجمه: اى پيامبر خدا و كسانى از مؤمنان كه پيرو تواند تو را بس است * اى پيامبر مؤمنان را به جهاد برانگيز اگر از [ميان] شما بيست تن شكيبا باشند بر دويست تن چيره مىشوند و اگر از شما يكصد تن باشند بر هزار تن از كافران پيروز مىگردند چرا كه آنان قومىاند كه نمىفهمند.
*- همانطور که مشهود است، آیات در خصوص طرح نبوت و نیز مقابله با دشمنان است و نه بحث جمعیت یک کشور یا ملت و ضرورت کثرت آن.
میفرماید: در مقابله با دشمن، الزاماً کثرت جمعیت، تنها عامل و تنها اسباب و علت پیروزی نیست که اگر تعداد شما کمتر بود بترسید و تسلیم گردید – میفرماید: پشتیبانی نیز الزاماً به کثرت جمعیت نیست. پس اگر تعداد شما کمتر بود، تسلیحات و امکانات شما کمتر بود، اقتصاد شما ضعیفتر بود و ...، این را بدانید که شما باید در اصل به خدا تکیه و توکل کنید و اهل اتحاد و ایستادگی باشید، نه این که چشم امید به کفار داشته باشید. میفرماید: اسب، شمشیر، توپ، تانک، هواپیما، انواع بمبهای نترونی ... و بالاخره نیروی نظامی، همه وسایل و لجستیکی هستند، اما "صبر و استقامت" حرف اول را میزند. یک نفر که مؤمن و صابر است، با ده نفر کافر مسلح برابری میکند. مگر در جنگ هشت ساله خودمان این را تجربه نکردیم؟
حال این درس ایمان و توکل و استقامت، چه ربطی به بحث "جمعیت" دارد؟ معنایش این نیست که مثلاً اگر کشور انگلیس و آلمان و فرانسه که با شما دشمنی میکنند، هر کدام 80 میلیون جمعیت دارند، برای شما هشت میلیون کافیست!
ضد تبلیغ علیه کثرت جمعیت کشور، با تمسک به این آیات، اوج عوامفریبی است، اگر چه از همین راهی که گمان کردند احتجاج میکنند نیز میشود پاسخ داد. میشود گفت: جمعیت امریکا و متحدین اروپایی بیش از یک و نیم میلیارد است، پس ما اگر بخواهیم ده به یک نیز باشیم، باید دست کم صد و پنجاه میلیون جمعیت داشته باشیم، تا بتوانیم مقابل آنها ایستادگی کنیم.
آیهای دیگر و صریحتر:
اگر اهل تفکر، تأمل و استناد به آیات قرآن کریم در موضوع تحدی یا کثرت نسل هستند، چرا به یک آیهای که در خصوص مخاصمه است رجوع کردند تا به نوعی آن را متصل و مربوط کنند، خداوند متعال که صریحاً فرموده است، امدادهای من به شما مؤمنین از طرق مختلفی میرسد، یکی از آنها ملائک است، اما دیگری «اولاد و اموال» است. یعنی جمعیت و توان مالی، اقتصادی، فنی، تسلیحاتی، زیرساختها، دانشگاهها ... و هر چه که بشود نامش را "اموال" گذاشت، مثل کشاورزی، رودها، دریاها یا راههای آبی و ...:
«وَيُمْدِدْكُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَيَجْعَل لَّكُمْ جَنَّاتٍ وَيَجْعَل لَّكُمْ أَنْهَارًا» (نوح، 12)
ترجمه: و شما را به اموال و پسران يارى كند و برايتان باغها قرار دهد و نهرها براى شما پديد آورد.
حدیثی روشن:
اگر میخواهند موضوع کثرت یا قلّت جمعیت را از نظر اسلام مطالعه کنند، احادیث روشن بسیار است، از جمله آن که پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله به صراحت فرمودند:
«تَزَوَّجُوا فَإِنِّي مُكَاثِرٌ بِكُمُ الْأُمَمَ غَداً فِي الْقِيَامَةِ ... » (وسائل ج 15 ابواب اولاد باب 1)
ترجمه: ازدواج کنید که من در قیامت به کثرت شما بر امتهای دیگر مباهات میکنم.
ﻫ – کاهش جمعیت در هر کشوری، یعنی کاهش نیروی کار از یک سو و افزایش نیروی از کارافتاده (بازنشسته یا سالخورده بیکار) از سوی دیگر – یعنی حداکثر تا بیست سال دیگر، دو سوم این جمعیت مصرف کننده هستند و کشور ورشکسته است. کاهش جمعیت، یعنی کاهش نیروی متخصص، یعنی کاهش تمامی قوا و استعدادهای مادی و معنوی در کلیه زمینهها، در واقع یعنی اضمحلال و نابودی یک کشور و یک ملت. و دشمنان ما همین را میخواهند.
و – پس هم کمیّت مهم است و هم کیفیت، به ویژه در بحث "جمعیت". هر کس هم به حد امکان و توان، وظیفه دارد که خودش را اصلاح کند و صالح بار بیاورد، چه فرزند داشته باشد و چه نداشته باشد. نه این که بگوید: بنده چون حوصلهی رشد ندارم، پس فرزند نیاورم بهتر است! اینها همه فریب است.
دامنهی اصلاح و تربیت بسیار گسترده است و به این نیست که مثلاً هزار نفر اهل نماز شب بار بیاورند. خانوادهای که به تک فرزندی قناعت میکند، هر چقدر هم برای تعلیم و تربیت فرزندش تلاش کند، او را از مواهب بسیار محروم کرده است. نمیفهمد برادر و خواهر و خانواده یعنی چه؟ تنها زندگی میکند، تنها رشد میکند، عقدهای و بیمار روانی میشود، کمبود دارد، در آینده تنها میشود، فرزندانش نیز عمو، عمه، دایی، خاله و فامیل برایشان مفاهیمی غیر قابل درک میشود، به ناچار همه خودگرا و خودخواه میشوند و ... .
و در یک جمله، رشد منفی یک جمعیت، یعنی نابودی کامل یک ملت که البته دشمنان آن ملت را امیدوارتر و حریصتر نیز مینماید.
کلمات کلیدی:
گوناگون سوره انفال علم