بسم الله
میگویند بسته به شأن نزول آیات، برخی آیات قرآن ناسخ (ضد) آیات دیگرند.
از طرف دیگر میگویند لیلةالقدر شبیست که در آن شب یا شبها قرآن بصورت یکجا بر پیامبر نازل شده است. پرسش اینجاست که پس چگونه در یک شب و فرآیند ناگهانی نزول، برخی آیات ناسخ (ضد) آیات دیگر شدند؟
پاســـخ: برای پاسخ به این شبهه باید دو مسئله را مورد بررسی قرار دهیـم تا سپس به فرجام پاسخ برسیـم: 1. نزول دفعی یا تدریجی قرآن کریم 2. نسخ و فلسفهی آن.
دربارهی نزول دفعی یا تدریجی قرآن دو گونه دیدگاه وجود دارد که یک بخش از آن ها به تنها یک بار نزول قرآن در دهه آخر ماه مبارک رمضان به صورت یکجا و یک بخش هم به دو بار نزول قرآن کریم یک بار بصورت دفعی و یک بار بصورت تدریجی دلالت میکنند. نظر برتر و موافق تر با خودِ قرآن این است که اهداف و مقاصد کلی و معارف و حقائق کلی قرآن کریم در شب قدر بر بیت المعمور نازل شده است که فرمود : «والکتاب المبین إنا أنزلناه فی لیلة مبارکة؛ سوگند به این کتاب روشنگر، ما آن را در شب مبارکی نازل کردیم » [سوره دخان، آیات 2 و 3] ؛ چون از فعل « أنزل » استفاده شده است به معنای یک بار نزول است و قطعا این نزول، همان نزول دفعی قرآن بصورت مفاهیم و معارف کلی بوده است وگرنه قرآن برای بیان نزول تدریجی از فعل « نزل » در باب « إفعال » استفاده نمیکند و به این صورت بیان مینماید :
«و قرآنا فرقناه لتقرأه علی الناس علی مکث و نزلناه تنزیلا ؛ و قرآن را به تفاريق نازل كرديم تا تو آن را با تأنى بر مردم بخوانى و نازلش كرديم، نازلكردنى به كمال » [سوره اسراء آیه 106]
«تنزیل» از باب « تفعیل » است و یکی از معانی باب «تفعیل»، تدریجی بودن امر مورد نظر است. قرآنی که در شب قدر بر بیت المعمور یا بر قلب مقدس پیامبر نازل شده است به صورت الفاظ و واژگان نبوده است و مفاهیمـی کلی از قرآن کریم بوده است که حقیقت و کیفیت آن برای ما روشن نیست و البته هیچ کس نیز ادعا نکرده است که قرآن در شب قدر به صورت الفاظ و مبسوط نازل شده است ؛ اگر این چنین بود قطعا این شبهه به صورت یک پرسش کاملا درست درمیآمد که چگونه قرآن در شب قدر به صورت مبسوط و در قالب الفاظ نازل شده است حال آنکه اتفاقاتی مانند جنگ بدر و اتفاقات دیگری که آیات برای آن نازل شده است معارض این نزول است و میبایست فعلها دربارهی این حوادث بصورت مستقبل میآمد که این چنین نشده است؛ پُر واضح است که این گونه نبوده و قرآنی که در آن شب مبارک نازل شده، حاوی معارف و مفاهیمی کلی بوده است نه الفاظ و واژگان.
شیخ صدوق رحمهُ الله در کتاب « الإعتقادات » باب «الاعتقاد فی نزول القرآن فی لیلة القدر» در این باره میگوید : «اعتقادنا فی ذلک أن القرآن نزل فی شهر رمضان فی لیلة القدر جملة واحدة إلی البیت المعمور ... و أن الله عزّوجلّ أعطی نبیه صلی الله علیه و آله و سلم العلم جملة ؛ اعتقاد ما در این باره این است که قرآن در ماه رمضان و در شب قدر به صورت دفعی و یکباره به بیت المعمور نازل شد ... و اینکه خداوند به پیامبر خودش دانش [فهم قرآن] را یکجا اعطا فرمود. » [الإعتقادات، ص 81]
همچنین علامه بلاغی در کتاب شریف « آلاء الرحمان فی تفسیر القرآن » می گویند : « قرآن در ماه رمضان به بیت المعمور در آسمان نازل گردید، سپس جبرئیل آن را به تدریج بر رسول خدا نازل می کرد. » [آلاء الرحمان، ج1، ص 160].
بنابراین صحبت کردن از آیات ناسخ و منسوخ درباره چنین نزولی کاملا بی اعتبار است. اما « نسخ در لغت به معنای استکتاب است، یعنی کتابت و نوشتن چیزی از روی چیز دیگر ... نقل و تغییر دادن ... نیز به معنای ازاله و از بین بردن ... و در اصطلاح عبارتست از برداشته شدن امری ثابت در شریعت مقدس اسلام به سبب پایان یافتن زمان و سپری شدن وقت آن، خواه آن امر برداشته شده از احکام تکلیفی باشد یا وضعی. » [آیت الله خویی، البیان فی تفسیر القرآن، ص 368 و 370] « نسخ یک حکم به این معناست که امتداد زمانی آن حکم تا این حد معین بوده و اکنون عمرش به سر آمده است و حکم جدیدی به جای آن می نشیند. » [آیت الله جوادی آملی، قرآن در قرآن، ص 167] « گاهی ممکن است آن حکمی که بر اساس یک مصلحت واقعی تشریع شده است پس از مدتی نسخ شود، این بدین معنی نیست که آن حکم برای همیشه تشریع شده بود بعد بر اثر کشف مصلحت واقعی یا برخورد با اشکال در مقام اجرا، به ناچار از طرف شارع تغییر پیدا کرده است، تا بر خداوند حکیم و عالم به حقایق و واقعیات محال باشد، بلکه بدین معنی است که مدت آن حکم در علم خدا از روز اول کوتاه و موقت بوده گرچه مردم از موقت بودن آن حکم هیچ اطلاعی نداشتند و پس از سپری شدن آن مدت، تغییر حکم و یا رفع آن اعلام شده است. » [البیان، ص 373]
نتیجه: با توجه به روشن شدن معنای نسخ و نیز نوع نزول قرآن در شب قدر در قالب مفاهیم و معارفی کلی و بدون لفظ و جزئیات، صحبت کردن از آیات ناسخ و منسوخ در قرآن نازل شده در شب قدر امری به غایت بی اعتبار و اشتباه است.
کارشناس الهیات و معارف اسلامی
کلمات کلیدی:
قرآن آیات قرآن