مقام معظم رهبری در بیانات امروز خود در حرم مطهر رضوی علیه السلام، به تبیین «اهداف پنهان و پشت پردهی تفکر تسلیم» و نیز اصول و مبانی شعار امسال مبنی بر «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» پرداختند و از مردم به ویژه جوانان خواستند که با تعمق و تدبر و نگاه منطقی و استدلالی، بحث و گفتگو در این امور مهم داخلی و خارجی را در ادبیات خود گسترش دهند.
فرازهایی از بیانات ایشان در تزریق این تفکر انحرافی، به شرح ذیل میباشد:
●- در مقطع کنونی، آمریکاییها به دنبال تزریق تفکر خاصی در میان نخبگان جامعه و سپس افکار عمومی کشور هستند مبنی بر اینکه ملت ایران بر سر یک «دو راهی» قرار دارد و چاره ای جز انتخاب یکی از این دو راه ندارد!
●- دو راهی که آنها ادعا می کنند این است که ملت ایران یا باید با آمریکا کنار بیاید و یا بطور دائم تحت فشارهای آمریکا و مشکلات ناشی از آن باشد.
●- براساس این تفکر خاص، با دولتی همچون آمریکا باید کنار آمد و با قبول تحمیل های آن، از برخی «مواضع، اصول و خطوط قرمز» صرف نظر کرد.
●- در توافق اخیر هستهای نیز که مورد تأیید قرار گرفت و مذاکره کنندگان کشورمان نیز مورد قبول بودند، همین اتفاق افتاد و در مواردی، وزیر محترم امور خارجه به من گفت: «ما نتوانستیم برخی خطوط قرمز را حفظ کنیم».
●- این یعنی وقتی طرف مقابل دولتی مثل آمریکاست، کنار آمدن با او به معنای صرف نظر کردن از برخی مسائلی است که انسان به آنها پای میفشارد.
ایشان با تأکید بر اینکه عدهای نیز در داخل کشور این تفکر خطرناکِ وجود دو راهی دروغین را قبول دارند و به دنبال قبولاندن آن به دیگران هستند، خاطرنشان کردند:
●- این افراد میگویند اقتصاد ایران دارای ظرفیتهای فراوان است که استفاده از این ظرفیتها، فقط با توافق هستهای امکانپذیر نیست، بلکه مسائل دیگری نیز با آمریکا وجود دارد که ملت ایران و مسئولان کشور باید در مورد آنها تصمیم بگیرند و اقدام کنند.
●- این افراد میگویند همانطور که توافق هستهای، «برجام» نام گرفت، گفتگو با آمریکا در موارد دیگر و حتی موضوع قانون اساسی کشور میتواند «برجام های ۲ و ۳ و ۴» باشند تا با این گفتگوها و توافقها، مردم راحت زندگی کنند و مشکلات آنان حل شود.
●- معنای حقیقی این تفکر خطرناک این است که جمهوری اسلامی ایران بتدریج از مبانی قدرت و امنیت خود و از مسائل اساسی که به حُکم اسلام و در چارچوب نظام اسلامی، به آنها پایبند است همچون مسئله حمایت از مقاومت و پشتیبانی سیاسی از ملت های فلسطین، یمن و بحرین، صرفنظر و مواضع خود را به خواسته های آمریکا نزدیک کند!
●- بر اساس این تفکر خاص، جمهوری اسلامی ایران باید همچون برخی دولتهای عربی که با کمال وقاحت دست دوستی به سوی رژیم صهیونیستی دراز کردند، در نهایت با دشمن صهیونیستی کنار بیاید.
●- اگر بر اساس خواست و میل آمریکا عمل شود، جمهوری اسلامی ایران باید از ابزارهای دفاعی خود نیز صرفنظر کند و دائماً در مقابل چراهای مختلف و زیاده خواهانه آمریکا پاسخگو باشد.
●- در ادامه این روند تدریجی، جمهوری اسلامی ایران طبعاً باید به آمریکاییها توضیح دهد که چرا سپاه پاسداران و نیروی قدس را تأسیس کرده است، چرا باید سیاستهای داخلی با موازین شرع تطبیق داده شوند، چرا باید سه قوه براساس شریعت اسلامی عمل کنند و چرا شورای نگهبان قوانین مغایر با شرع را تأیید نمیکند؟
●- اگر در مقابل آمریکا کوتاه بیاییم، دشمن گام به گام جلو می آید و کار به جایی می رسد که جمهوری اسلامی ایران از محتوا تهی می شود و تنها صورت ظاهری آن محفوظ خواهد ماند.
●- بر مبنای این «تحلیل و تفکرِ دشمن خواسته»، اگر ملت ایران بخواهد از شر آمریکا راحت شود باید از محتوای جمهوری اسلامی، مفاهیم اسلامی و امنیت خود دست بردارد.
●- (آسیبشناسی) از مواردی که در این تحلیل نادیده گرفته می شود این است که هرگونه توافق با آمریکا به معنای ناگزیر بودن ایران به انجام تعهدات و بد عهدی و خدعه و تقلب آمریکا در انجام تعهدات این کشور است که این مسئله را اکنون به عینه می بینیم و این یعنی «خسارت محض».
●- در همین توافق نیز آمریکاییها به آنچه وعده داده بودند، عمل نکردند و به تعبیر وزیر محترم امور خارجه، بر روی کاغذ تعهداتی را انجام دادند اما در عمل و از طریق راههای انحرافی مانع از تحقق آن تعهدات شدند.
●- اکنون با وجود توافق هستهای، همچنان معاملات بانکی ما دچار مشکل است و پولهای ایران نیز بازگردانده نشده است زیرا کشورهای غربی و کشورهای تحت تأثیر آنها، از آمریکاییها هراس دارند.
●- آمریکاییها عامل اصلی شکست سیاست «تشکیل خاورمیانه بزرگ» و مسلط کردن رژیم صهیونیستی بر امور منطقه و همچنین ناکامیهای خود در یمن، سوریه، عراق و فلسطین را، جمهوری اسلامی ایران می دانند، بنابراین دشمنی آنها با ملت ایران اساسی و عمیق است و هنگامی این دشمنی به پایان می رسد که آنها بتوانند سلطه خود را بر ایران احیا کنند.
●- انگلیسیها و آمریکایی ها در این کشور سنگرهایی را ایجاد کرده بودند که بواسطه آن سنگرها، ادامه سلطه خود را امکان پذیر می کردند اما انقلاب اسلامی بدست جوانان انقلابی، این سنگرها را نابود کرد و سنگرهای جدیدی برای حفاظت از جمهوری اسلامی و منافع ملت بوجود آورد.
●- آمریکاییها اکنون با برنامه ریزی و با استفاده از ابزار دیپلماسی، به دنبال آن هستند تا سنگرهایی را که تخریب شده بود، ترمیم کنند و سنگرهای انقلاب را از بین ببرند.
●- سیاستمداران آمریکایی و وزارت خزانه داری این کشور از یک طرف تحریم را با روشهای خاص و پیچیده، عملاً حفظ میکنند و با دشمنی محض از تهدید به تحریم سخن میگویند و از طرف دیگر در کاخ سفید سفره هفت سین میاندازند و با روشهای «بچه گول زن»، در پیام نوروزی برای اشتغال جوانان ما دلسوزی میکنند!
●- علت این رفتار دوگانه آن است که مقامات آمریکایی، هنوز ملت هوشیار ایران را نمی شناسند و نمی دانند این ملت فهیم، اهداف و شیوه های پیدا و پنهان دشمنان خود را به خوبی درک می کند.
●- چند ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، نامزدهای انتخابات، با یکدیگر در بدگویی به ایران، مسابقه گذاشته اند، ضمن اینکه هیچ تضمینی وجود ندارد که دولت بعدی به همین تعهدات اندک برجام هم پایبند باشد، آن وقت هر گاه از دشمنی آمریکا سخن گفته می شود عده ای در داخل پریشان و مضطرب میشوند.
●- آمریکاییها، سه ابزار اساسی و تأثیرگذار دارند: «تبلیغات»، «نفوذ» و «تحریم».
●- در برههای در داخل، ضررها و ضربات تحریم را بزرگنمایی کردیم، همچنانکه در مقطعی درباره آثار برداشته شدن تحریمها هم بزرگنمایی شد در حالی که تاکنون اتفاقی در این زمینه نیفتاده و اگر وضع به همین منوال پیش رود، اتفاقی هم نخواهد افتاد.
●- البته یک دو راهی واقعی در این زمینه وجود دارد. یا مشکلات تحریم را صرفاً تحمل کنیم یا با تکیه بر اقتصاد مقاومتی، ایستادگی کنیم و بر مشکلات فائق آییم.
- تعداد بازدید : 1596
- 1 فروردین 1395
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: رهبری