... لايَقُولَنَّ اَحَدُكُمْ: «اللَّهُمَّ اِنّى اَعُوذُ بِكَ مِنَ الْفِتْنَةِ»
... و آن حضرت فرمود: كسى از شما نگويد: «الهى! از امتحان به تو پناه مىبرم»
لاِنَّهُ لَيْسَ اَحَدٌ اِلاّ وَ هُو مُشْتَمِلٌ عَلى فِتْنَة.
چه اينكه كسى نيست مگر اينكه مشمول امتحان است.
(یعنی کسی بر این تصور و اندیشه نباشد که بگوید: "خدایا به تو پناه میبرم که مرا امتحان نکنی"؛ چرا که تا انسان زنده است، هر نفسش امتحان است و امتحان با مرگ به پایان میرسد).
وَلكِنْ مَنِ اسْتَعاذَ فَلْيَسْتَعِذْ مِنْ مُضِلاّتِ الْفِتَنِ،
اما اگر كسى خواست از خدا پناه جويد، بايد از فتنههاى (امتحانات) گمراه كننده پناه جويد،
فَاِنَّ اللّهَ سُبْحانَهُ يَقُولُ: «وَ اعْلَمُوا اَنَّما اَمْوالُكُمْ وَ اَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ. / الأنفال، 28»
همانا خداوند سبحان مىفرمايد: «بدانيد كه اموال و فرزندانتان مايهی امتحانند».
وَ مَعْنى ذلِكَ اَنَّهُ سُبْحانَهُ يَخْتَبِرُهُمْ بِالاْمْوالِ وَ الاْوْلادِ لِيَتَبَيَّنَ السّاخِطَ لِرِزْقِهِ وَالرّاضِىَ بِقِسْمِهِ،
و معنىاش اين است كه خداوند آنان را به اموال و فرزندان آزمايش مىكند تا ناخشنود از رزق او و راضى به نصيب (قسمت) او را معلوم سازد،
وَ اِنْ كانَ سُبْحانَهُ اَعْلَمَ بِهِمْ مِنْ اَنْفُسِهِمْ،
اگر چه خداوند سبحان از خود آنها به آنها آگاهتر است،
وَلكِنْ لِتَظْهَرَ الاْفْعالُ الَّتى بِها يُسْتَحَقُّ الثَّوابُ وَالْعِقابُ،
ولى آزمايش براى اين است كه كارهايى كه سزاوار ثواب و اعمالى كه موجب كيفر است آشكار گردد، (افعال، استحقاق ثواب یا عقاب را آشکار میسازند)
لاِنَّ بَعْضَهُمْ يُحِبُّ الذُّكُورَ وَ يَكْرَهُ الاْناثَ، وَ بَعْضَهُمْ يُحِبُّ تَثْميرَ الْمالِ وَ يَكْرَهُ انْثِلامَ الْـحـالِ.
زيرا بعضى از مردم فرزند پسر را دوست دارند و از دختر داشتن بدشان میآید، و برخى دوستدار افزايش مال و ناراحت از نقصان ثروتند.
نکته: گفته شده این از تفاسیر اعجابآور امیرالمؤمنین علیه السلام میباشد. دقت شود که مال و اولاد، همیشه اسباب امتحانات گوناگون برای هر کسی میباشند، اما چگونگی واکنش، ریشهای دارد که به "حبّ" بر میگردد. لذا اصل این که پسر را دوست دارد و از دختر داشتن بدش میآید، ریشه و ابتدایی است که اندیشهها و رفتارهای بعدی را شکل میدهد و اصل این که دوست دارد مالش افزایش یابد و حبّ مال دارد، یا مال و افزایش آن "محبوب" اوست، اندیشهها و رفتارهای بعدی را شکل میدهد. کیست که ضمن انجام تکلیف، ببیند خدا چه را حکمت دانسته و چه را دوست دارد، تا او نیز به همان راضی باشد و دوست داشته باشد؟
کلمات کلیدی:
نهج البلاغه