پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): ما نمیدانیم که ایشان گفتهاند یا خیر، اما هر کس که چنین گفته و میگوید، آیا افاضات خودشان مستند است و شاهد تاریخی دارد؟! چرا ارائه نمیدهند؟!
مقصود گویندگان چنین سخنانی، رد بیان مقام معظم رهبری است که خیلی برایشان گران تمام شده است:
یک عدّهای در قضیّهی مذاکره و مسئلهی مذاکره سهلانگاری میکنند، سهلاندیشی میکنند، مطلب را درست نمیفهمند. حالا بعضیها بیخیالند - بیخیالان جامعه، که هرچه پیش بیاید برایشان اهمّیّتی ندارد، مصالح کشور از بین برود، منافع ملّی نابود بشود - که حالا با آنها کاری نداریم، امّا بعضی بیخیال هم نیستند لکن سهلاندیشند، عمق مسائل را نمیفهند. وقتی صحبت مذاکره میشود، میگویند آقا شما چرا با مذاکرهی با آمریکا مخالفت میکنید؟ خب امیرالمؤمنین هم مذاکره کرد با فلانکس، امام حسین هم مذاکره [کرد].
خب اینها نشاندهندهی سهلاندیشی است، نشاندهندهی نرسیدن به عمق مسئله است. اینجور نمیشود مسائل کشور را تحلیل کرد؛ با این نگاه عامیانه و سادهاندیشانه نمیشود به مصالح کشور رسید. اوّلاً امیرالمؤمنین که با زبیر یا امام حسین که با ابنسعد حرف میزند، او را نصیحت میکند؛ بحث مذاکرهی به معنای امروزی نیست؛ مذاکرهی امروزی یعنی معامله، یعنی یک چیزی بده، یک چیزی بگیر. امیرالمؤمنین با زبیر معامله میکرد که یک چیزی بده، یک چیزی بگیر؟! امام حسین با ابنسعد معامله میکرد که یک چیزی بده یا یک چیزی بگیر؟! [هدف] این بود؟! تاریخ را اینجور میفهمید؟ زندگی ائمّه را اینجور تحلیل میکنید؟!
امام حسین رفت نهیب زد، نصیحت کرد، گفت از خدا بترس؛ امیرالمؤمنین زبیر را نصیحت کرد، خاطرهی زمان پیغمبر را یادش آورد، و گفت از خدا بترس؛ اتّفاقاً اثر هم کرد، زبیر خودش را از جنگ کنار کشید. امروز مذاکره به این معنا نیست؛ برای اینکه ما با آمریکا که شیطان بزرگ است، باید مذاکره کنیم، یک عدّهای واقعاً با نگاه سهلاندیشانه و عوامانه و بدون فهمِ حقیقتِ حال مثال میآورند و در روزنامه مینویسند، در سایت مینویسند و در سخنرانی میگویند که چرا امیرالمؤمنین با زبیر مذاکره کرد، شما با آمریکا مذاکره نمیکنید؟ یعنی اینقدر اشتباه در فهم مسئله [وجود دارد]. این که حالا به این معنا مذاکره نبود. (15/7/1394)
*- چه آقایی به نام محلاتی و چه هر گویندهی دیگری که چنین گفته باشد و یا بگوید، نه این که ناآگاه است و به خطا سخن گفته، بلکه به عمد تحریف کرده است، چرا که اهداف و مقاصد حضرت سیدالشهداء، امام حسین علیه السلام، طی این دهههای اخیر مطرح نشده، بلکه از همان آغاز حرکت، توس خودشان اعلام و تشریح شده است، تا بعدها دیگران به نفع خود تبیین نکنند!
*- بنابر این، جدیداً چیزی تغییر نیافته است، بلکه سیاستبازانِ عوامفریب، مترفین و همسویان آنها و در نهایت جیرهخواران، هر کاری که میکنند را برای مسلمانان به سیاست یا حرکتی از امامان توجیه میکنند، برای اهل ادب به شعر حافظ و سعدی! و برای دگر اندیشان و قرائت جدیدیها، به اسلام مدرن؛ و برای خارجیها، به روشنفکری بر اساس تعاریف و چارچوبهای بینالمللی.
*- بسیار دیده و شنیدهاید که برخی از اهل سیاست (به معنای رایج آن)، جهت توجیه یکی از سیاست و عملکردهای غلط خود، اگر سخن از امیرالمؤمنین علیه السلام باشد، میگویند: «ایشان نیز دقیقاً همین کار را کردند» - «اگر سخن از امام حسین علیه السلام باشد، میگویند: «ایشان نیز قصد داشت چنین کند» - «و اگر به مشهد مقدس بروند، میگویند: «عین سیاست و عملکرد امام رضا علیه السلام میباشد»! در حالی که این سه سیاست، در مقابل سه شرایط متفاوت بوده و با هم تفاوتهای بسیاری دارند و هر سه بر یک عمل تطبیق نمیکند!
*- در این میان، سیاست سیدالشهداء امام حسین علیه السلام در مقابل یزید و سیاستهای یزیدی، برخی را بسیار ناراحت میکند، چرا که کاملاً آشکار بوده و نتیجهاش آشکارتر. از این رو، مقاصد و نیات ایشان را تحریف میکنند [که مثلاً قصد مذاکره داشتند!]
*- بیتردید اگر امام حسین علیه السلام، مذاکره را برای آن شرایط مفید میدانستند و قصد مذاکره داشتند، با همان یزید ملعون باب مذاکره را میگشودند، نه با عُمّال دست چندم وی. آن که با امام حسین علیه السلام دشمن بود و یا تسلیم و بیعت ایشان را میخواست و یا سر مبارکشان را، یزید بود نه عبیدالله بن زیاد، عمر سعد یا شمر!
از کجا فهمیدند ایشان قصد مذاکره داشتند؟
الف - امام حسین علیه السلام، در همان مدینه و قبل از تصمیم به هر حرکتی، در پاسخ به والی مدینه (وليد بن عتبه) که به امر یزید از ایشان بیعت خواسته بود، فرمودند:
«اَيُّهَا اْلاَ ميرُ اِنّا اَهْلُبَيْتِ النُّبُوَّةِ وَمَعْدِنُ الرِّسالَةِ وَمُخْتَلَفُ الْمَلائكَةِ وَمَهْبَطُ الرَّحْمَةِ بِنافَتَحَاللّه وبِنا خَتِمُ.
وَيَزيدُ رَجُلٌ شارِبُ الْخَمْرِ وَقاتِلُ النَّفْسِ الْمُحْتَرَمَةِ مُعْلِنٌ بِالْفِسْقِ وَمِثْلى لايُبايِعُ مِثْلَهُ وَلكِنْ نُصْبِحُ وَتُصْبِحُونَ وَنَنْظُرُ وَتَنْظُرُونَ اَيُّنا اَحَقُّ بِالْخِلافَةِ وَالْبَيْعَةِ»
ترجمه: اى امير (به معنای ای حاکم است)! ماييم خاندان نبوت و معدن رسالت، خاندان ما است كه محل آمد و رفت فرشتگان و محل نزول رحمت خداست ، خداوند اسلام را از خاندان ما شروع و افتتاح نموده و تا آخر نيز همگام با ما خاندان به پيش خواهد برد. اما يزيد، اين مردى كه تو از من توقع بيعت با او را دارى مردى است شرابخوار كه دستش به خون افراد بىگناه آلوده گرديده، اوشخصى است كه حريم دستورات الهى را درهم شكسته و علنا و در مقابل چشم مردم مرتكب فسق و فجور مىگردد. آيا رواست شخصيتى همچون من باآن سوابق درخشان و اصالت خانوادگى، با چنين مرد فاسد بيعت كند و بايد در اين زمينه شما و ما آينده را در نظر بگيريم و خواهيد ديد كه كداميك از ما سزاوار و لايق خلافت و رهبرى امت اسلامى و شايسته بيعت مردم است.
●- و قابل تأمل آن که بدانیم، امام حسین علیه السلام، با سی نیروی کاملاً مسلح، به دارالخلافه رفت تا ببیند حاکم چه میگوید و چه پیامی برایشان دارد؟
ب – ایشان پس از پاسخ منفی قاطعانه، مستقیم به زیارت قبر شریف جدشان، حضرت رسول اکرم صلوات الله علیه و آله رفتند و در مناجات با پروردگار عالمیان چنین بیان داشتند:
« اَللّهُمَّ اِنَّ هذا قَبْرُ نَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ صلّى اللّه عليه و آله وَاَنَا ابْنُ بِنْتِ نَبِيِّكَ وَقَدْ حَضَرنى مِنَ اْلا مْرِ ما قَدْ عَلِمْتَ ؛ اَللّهُمَّ اِنِّى اُحِبُّ الْمَعْرُوفَ وَاُنْكِرُ الْمُنْكَرَ واءساءلُكَ ياذَاالْجَلالِ وَالاْ كْرامِ بِحَقِّ الْقَبْرِ وَمَنْ فِيهِ اِلاّ اخْتَرْتَ لى ما هُو لَكَ رِضىً وَلِرَسُولِكَ رِضىً »
ترجمه: خدايا! اين قبر پيامبر تو محمد صلى اللّه عليه و آله است و من فرزند دختر پيامبر تو و براى من پيشامدى رخ داده است كه خود مىدانى. خدايا! من معروف و نيكى را دوست دارم و از بدى و منكر بيزارم، اى خداى ذوالجلال و كرامت بخش! به احترام اين قبر و كسى كه در ميان آن است از تو درخواست مىكنم راهى را در پيش روى من بگذارى كه مورد رضا و خشنودى تو و مورد رضاى پيامبر تو است.
ج – ایشان قبل از آغاز حرکت از مدینه، در پاسخ نگرانی برادرشان محمد حنفیه، فرمودند: « يا اَخِى لَوْلَمْ يَكُنْ فِى الدُّنْيا مَلْجَاء وَلا مَاءْوىً لَما بايَعْتُ يَزيدَبْنَ مُعاوِيَةَ – ای برادر! اگر در تمام اين دنياى وسيع هيچ پناهگاه و ملجاء و ماءوايى نباشد، باز هم من با يزيد بن معاويه بيعت نخواهم كرد / خوارزمى ، ج 1، ص 188».
***- تازه این دو جمله، قبل از آغاز حرکت از مدینه بوده، و فرمایشات آن حضرت به هنگام حرکت، در طول راه، در کربلا و ... که بسیار روشنتر میباشد. البته برای کسانی که حتی اگر قصد پیروی از ایشان را ندارند، دست کم قصد شناخت دارند، و برای کسانی که اگر دین ندارند، دست کم آزاده هستند.
***- حال این آقایان، در [به قول خودشان دههی اخیر] و به ویژه در این چند سال اخیر که بازار مذاکره خواهی با امریکا و چند متحدین اروپاییاش، [که نامش را "جامعه جهانی" گذاشتهاند]، داغ شده است، از کجای این بیانات فهمیدند که ایشان قصد مذاکره داشتند و دیگران خجالت میکشند بگویند! و لابد یک عده از روی بیحیایی، هیچ خجالت نمیکشند که اهداف این حرکت عظیم را تحریف کنند و بگویند: «ایشان قصد مذاکره داشته است»؟!
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
میگویند: در دهههای اخیر گویا علمای ما خجالت میکشند بگویند که امام (ع) قصد مذاکره داشت و این که امام موعظه کردند، سندیت ندارد؟!
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8164.html
کلمات کلیدی:
سیاسی امام حسین(محرم)