پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): اگر چه معنای "سلطه" همیشه قدرت و غلبه سیاسی و حکومتی نیست، بلکه به معنای "دلیل و حجت قاطع" نیز به کار میرود، اما در مورد "سلطهی حاکمیتی" نیز فرمود: کفار سلطهای بر مؤمنین ندارند.
آغاز و راه هر سلطهای، "نفوذ" است و خداوند متعال در آیات بسیاری تصریح نموده است که ابلیس رجیم، سایر شیاطین جنّ و انس، کفار، مشرکین و ...، راه نفوذ و تسلطی بر مؤمنان و متوکلان به خداوند منّان ندارند؛ چنان که در مورد ابلیس لعین [که سایر شیاطین انس و جنّ را نیز شامل میگردد] فرمود:
« إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ » (النّحل، 99)
ترجمه: چرا که او، بر کسانی که ایمان دارند و بر پروردگارشان توکّل میکنند، تسلّطی ندارد.
و همچنین در مورد کفار نیز تصریح نمود به این که « ... وَلَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا - و خداوند هرگز کافران را بر مؤمنان [راه نفوذ و تسلّطی] نداده است / النساء، 141»
اما (همان گونه که در سؤال اشاره شد، اشخاص و جوامع مسلمان بسیاری را میبینیم که هم تحت سلطهی ابلیس رجیم قرار گرفتهاند و هم تحت سلطه، استعمار و استثمار کفار، مستکبرین و ظالمین قرار گرفتهاند!
نکات:
یک - نکتهی اول اینجاست که نفرمود «شیاطین یا کفار، بر هر کس که نام اسلام را حمل میکند و خود را مسلمان مینامد، تسلطی ندارند»، بلکه فرمود: «بر مؤمنین» تسلطی ندارند. پس اول باید دید مؤمن هستیم یا خیر؟!
دو – بنابر این، سؤال فوق، مثل این است که بپرسند: مگر خداوند منّان نفرموده که به انسان، عقل، چشم و گوش ظاهری و باطنی (سمع و بصر) داده است، پس چرا یک عده عقل خود را به کار نمیاندازند و یا نمیبینند و نمیشوند؟!
سه – ایمان، مانند لباس و سپر است. اگر کسی لباس غواصی را نشان دهد و بگوید: «آب از آن نفوذ نمیکند – یا سپر ضد گلوله را نشان دهد و بگوید: «گلوله از آن رد نمیشود»؛ نمیشود معترض شد که پس چرا یک عده که از آنها استفاده نکردند، لباسشان و بدنشان در آب دریا خیس شد و یا با اصابت گلوله، مجروح یا کشته شدند؟!
همه چیز مشروط است:
نظام علّی و معولی از یک سو، و قوه عاقله و نیز اختیار و اراده [قدرت انتخاب] انسان از سوی دیگر، خود دلیلی بر ضرورت "مشروط" بودن تمامی احوالاتی است که بر انسان عارض و حاکم میگردد.
"اگر" درس بخوانید، با سواد میشوید – "اگر" تلاش هدفمند و برنامهریزی شده بنمایید و در کارتان نظم و جدیت داشته باشید، رشد میکنید – "اگر" حول محور حبلالله (ولایت) وحدت کنید، به قدرت و پیروزی میرسید – "اگر" خوشاخلاق باشید، محترم و عزیز میگردید و ... .
از این رو در قرآن کریم و تمامی آیات مربوط به انسان و سرنوشت دنیوی و اخروی او، بارها و بارها تأکید و گوشزد شده است، که همه چیز مشروط است؛ هدایت خدا مشروط است – پذیرش استغفار و توبه مشروط است – استجابت مشروط است– نصرت خدا مشروط است - موفقیت، پیروزی و فلاح مشروط است ... و بالاخره آن که "بهشت و جهنم" نیز مشروط است و همه "اگر" دارد.
*- « يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ » (محمد صلوات الله علیه و آله، 7)
ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید! اگر (آیین) خدا را یاری کنید، شما را یاری میکند و گامهایتان را استوار میدارد.
*- « وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِن شَكَرْتُمْ لأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ » (ابراهیم علیه السلام، 7)
ترجمه: و آن گاه كه پروردگارتان اعلام كرد كه "اگر" واقعاً سپاسگزارى كنيد، [نعمت] شما را افزون خواهم كرد، و "اگر" ناسپاسى نماييد، قطعاً عذاب من سخت خواهد بود.» [دقت: شکر یعنی شناخت مُنعم و استفاده درست و بهینه از نعمت الهی و ضایع نکردن آن].
ایمان و عمل:
ایمان و عمل نیز مشروط هستند. "ایمان"، وقتی حقیقی و کامل میشود که در عمل تبلور و تجلی یابد و عمل نیز وقتی مقبول و مرضی خدا و منتج به نتیجهی مطلوب برای عاملش میگردد که مبتنی بر ایمان باشد.
دقت: اسلام و ایمان، فقط " کلمه و اسم" نیستند، مضافاً بر این که «کلمه و اسم» به خودی خود تأثیری ندارند. آیا هر کسی که نامش "علی" باشد، به مراتب اعلا راه یافته یا مییابد؟ آیا نام هر کس که فاطمه باشد، از هر گونه شر و بدی بری میگردد (فَطَمَت مِنَ الشّر) ؟!
اسلام و ایمان نیز چنین است. هیچ کس با اسم اسلام، موحد، مؤمن، متوکل، مسلمان، اهل ولایت (شیعه) و اهل قرآن کریم نمیگردد، بلکه "اسم" باید "مسما" هم داشته باشد و در انسان تجلی کند. مثل این است که کسی نام خودش را "هنرمند" بگذارد و یا پول بدهد به مطبوعات و رسانهها تا او را "هنرمند" بخوانند، اما هیچ هنر قابل توجه و ویژهای نداشته باشد و از او بروز نکرده باشد! اسم مسلمانی، گام نخست است؛ اما کسی که یک گام بردارد (یا برده شود) و دیگر متوقف بماند که فلج میشود.
از این رو فرمود: به صرف این که مدعی شدید و گفتید: «ما مسلمان و مؤمن هستیم، رها نمیشوید و حتماً در بوته آزمایشات گوناگون قرار میگیرید تا صدق گفتار شما معلوم شود.
سلطه:
نفرمود: « ابلیس لعین یا سایر شیاطین از انس و جنّ، به طور کلی و بر هیچ کسی سلطه ندارند»، بلکه فرمود: بر یک عده (مؤمنین) سلطه ندارند و بر یک عدهی دیگر – که خودشان ولایت و سلطهی او را پذیرفتهاند – سلطه دارد، چنان که در آیهی بعد از ذکر عدم سلطه بر مؤمنین، میفرماید:
« إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ » (النّحل، 100)
ترجمه: تسلّط او تنها بر کسانی است که او را به سرپرستی خود برگزیدهاند، و آنها که نسبت به او [= خدا] شرک میورزند (ابلیس، شیاطین، طواغیت، هوای نفس و ... در عبادت و اطاعت، شریک میگردانند).
*- بله، « [شیطان بزرگ] امریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند» چرا که سلطهای بر مؤمنین ندارد، اما مشروط به این که مردم مؤمن باشند؛ ولی اگر طاغوتگرا یا دنیاگرا، سطحیبین، الکی خوش و بیبصیرت شوند، نه تنها امریکا هر غلطی که بتواند میکند، بلکه نوکرانش نیز به هوس سلطه و چنگ انداختن میکنند.
*- به تاریخ گذشته و حال مسلمانان جهان نگاهی کنیم، از صدر اسلام تا کنون؛ و علل نفوذها، شکستها و سلطهی کفار را بررسی نماییم؛ آیا برهه و یا واقعهای را مییابیم که در آن کفار قصد جان، مال و مُلک مسلمانان را نموده باشند، و علت غلبه و سلطهی آنان، ضعف ایمان، سستی، بیبصیرتی، دنیاگرایی، خودفروشی، نفاق، ترس و ... در میان مردمانی که فقط اسم اسلام را حمل میکنند، نباشد؟!
علت سقیفه، حکومت معاویه، واقعهی تلخ کربلا ... و سایر حوادث چه بود؟ علت سلطه انگلیس، فرانسه، پرتغال و اکنون امریکا، چه بود و چه هست؟!
از سویی دیگر، به جوامع واقعاً اسلامی و ایمانی بنگریم. علت شکست دشمنان، اگر چه "ابر قدرت جهان" بوده باشند و با هم متحد شوند (مانند جنگ تحمیلی هشت ساله)، چه بوده و چه هست؟!
فقط "ایمان واقعی که در عمل صالح تجلی دارد"؛ چرا که آنها هیچ راه نفوذ و تسلطی بر مؤمنین ندارند.
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
خداوند فرمود که برای کفار، راه نفوذ و سلطه بر مؤمنین قرار نداده است؛ پس چرا اکنون مسلمانان زیر سلطه استکبار هستند؟!
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8231.html
کلمات کلیدی:
سیاسی جنگ و جهاد