پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): این که سؤال میکنیم: «چرا این آیه در اینجا و آن آیه در آنجا آمده است؟ بسیار خوب است، چون سبب تحقیق و نیز علم و شناخت بیشتر از حکمتها میگردد»؛ اما این که میگوییم: «آیا بهتر نبود که به جای این کلمه، آن کلمه، به جای این آیه، آن آیه و به جای اینجا، جای دیگر میآمد»، خطاست. آیا ما بندگان میخواهیم به خداوند علیم و سبحان و رسولش صلوات الله علیه و آله یاد دهیم که "بهتر بود چه مطلبی و چگونه بیان میداشتی»؟!
متن کامل آیه و ترجمهی آن و بخش مورد سؤال، به شرح ذیل میباشد:
« حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّيَةُ وَالنَّطِيحَةُ وَمَا أَكَلَ السَّبُعُ إِلَّا مَا ذَكَّيْتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلَامِ ذَلِكُمْ فِسْقٌ الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ » (المائدة، 3)
ترجمه: گوشت مردار، و خون، و گوشت خوک، و حیواناتی که به غیر نام خدا ذبح شوند، و حیوانات خفهشده، و به زجر کشته شده، و آنها که بر اثر پرتشدن از بلندی بمیرند، و آنها که به ضرب شاخ حیوان دیگری مرده باشند، و باقیمانده صید حیوان درنده -مگر آنکه (بموقع به آن حیوان برسید، و) آن را سرببرید- و حیواناتی که روی بتها (یا در برابر آنها) ذبح میشوند، (همه) بر شما حرام شده است؛ و (همچنین) قسمت کردن گوشت حیوان به وسیله چوبههای تیر مخصوص بخت آزمایی؛ تمام این اعمال، فسق و گناه است - امروز، کافران از (زوال) آیین شما، مأیوس شدند؛ بنابر این، از آنها نترسید! و از (مخالفت) من بترسید! امروز، دین شما را کامل کردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم - امّا آنها که در حال گرسنگی، دستشان به غذای دیگری نرسد، و متمایل به گناه نباشند، (مانعی ندارد که از گوشتهای ممنوع بخورند؛) خداوند، آمرزنده و مهربان است.
الف - آیا معنا، مفهوم، مقصود، شأن نزول و اهمیت موضوع « الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ ...» در همین جایی که هست، برای کسی در ابهام میباشد؟!
مخاطب و خوانندهی آیه، یا اصلاً موحد و مسلمان نیست، که باید ابتدا به اصل دین (توحید، معاد و حقانیت، خاتمیت و ...) توجه کند، نه به اتمام و اکمال دین در ولایت و امامت؛ و یا مسلمان و اهل قرآن و سنت رسول اعظم صلوات الله علیه و آله میباشد، که هیچ کدام از شیعه و سنّی، در موضوع و اهمیت این آیه تردید نکردهاند. روایات بسیاری از اکابر اهل سنت نیز در کتب و منابع معتبر آنها در مورد شأن نزول این آیه آمده است که مطابق دیدگاه اهل تشیع میباشد.
ب – اگر چه در برخی از تفاسیر (مانند تفسیر نمونه)، به قرار دادن یک اصل و مقصود مهم در لابلای مباحث دیگر و از جمله حلال و حرام، برای حفظ آن از دستبرد، حذف و تحریف اشاره شده و درست هم هست؛ اما دقت کنیم که این روش، سیاق، تاکتیک (و یا هر چه نامش را بگذاریم) چه در آیات قرآنی، چه در احادیث، چه در سایر نوشتهها و گفتارهای از سوی افراد دیگر و به زبانهای دیگر، متداول میباشد.
ج – انسان متشکل از "روح و جسم" است و امر هدایت نیز شامل "هدایت تکوینی = نظام خلقت" و "هدایت تشریعی = قوانین و احکام که در اسلام منطبق با نظام خلقت است" میباشد. پس نه تنها هیچ منع و اشکالی ندارد که به هر دو مورد در یک بیان اشاره گردد، بلکه حاکی از تمامیت، کمال و جامعیت میباشد و نمونههای آن در آیات، احادیث، سایر گزارهها و حتی اشعار نیز بسیار است. چه به صورت مستقیم باشد و یا اشاره و استعاره و ... .
د – میدانیم که «بقیة الله»، لقب مبارک آخرینِ حجج الهی، حضرت مهدی عجّ الله تعالی فرجه الشریف میباشد و میدانیم که آیهی مبارکهی « بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ » در مورد ایشان میباشد، اما آیه، پس از دستور تشریعی به رعایت میزان، قسط و کیلو در داد و ستد آمده است، آن هم از قول حضرت شعیب علیه السلام، به امت خودش (که در مورد همگان صادق است):
« وَيَا قَوْمِ أَوْفُوا الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ * بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ وَمَا أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ » (هود، 85 و 86)
ترجمه: و ای قوم من! پیمانه و وزن را با عدالت، تمام دهید! و بر اشیاء (و اجناس) مردم، عیب نگذارید؛ و از حق آنان نکاهید! و در زمین به فساد نکوشید! * آنچه خداوند برای شما باقی گذارده (از سرمایههای حلال)، برایتان بهتر است اگر ایمان داشته باشید! و من، پاسدار شما (و مأمور بر اجبارتان به ایمان) نیستم!
●- بنابر این، اشاره و تصریح به اصول و فروع، پشت سر هم و یا "هدایت تکوینی و تشریعی" در کنار هم و یا غذای روح و جسم، با یک دیگر، نه تنها هیچ اشکالی ندارد، بلکه مبین جامعیت سخن در هدایت میباشد.
احادیث (مشهورترین خطبهها)
در خطبهی غدیر خم، پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، ابتدا یک بحث مفصل توحیدی را مطرح میکنند، سپس بحث کلانی دربارهی تکوین و خلقت زمین و آسمان و شب و روز دارند، و سپس اعلام میدارند که "من مأمور به ابلاغی شدهام و چرا ابلاغ نکنم؟!"
به خطبههای مشهور امیرالمؤمنین، امام علی، خطبه فدکیه حضرت سیدة النساء فاطمة الزهراء، یا خطبههای حضرات امام سجاد و حضرت زینب سلام الله علیهم در مباحث ولایی دقت کنید، همه ابتدا از توحید و به تناسب از نبوت و امامت بحث نمودند و سپس به واجبات و محرمات و سپس به حلال و حرام (شراب، قمار، گوشت حرام و ...) اشاره نمودند، و سپس وارد مبحث اصلی خود دربارهی "ولایت، امامت، مالکیت فدک، حقانیت امام حسین علیه السلام و ..." شدهاند؛ به ویژه در خطبه فدکیه، که ابتدا به همین حلال و حرامها تصریح دارند و سپس حق مالکیت خود در فدک را مطرح مینمایند؛ چرا که اگر چشمها، گوشها و قلوب مملو از حرامهای معادی و معنوی شوند، «ختم الله» میگردند و دیگر سخن حق را فهم، درک و قبول نخواهند کرد؛ و اگر بفهمند نیز باور و عمل نخواهند نمود.
ملاحظه:
●- ورود عملی به اصول، در انجام فروع شکل میگیرد – شناخت و رعایت اولیه، از ظاهر است، چنان که وضو میگیرید، لباس و جایگاه نماز را تطهیر میکنید، با ظاهر بدن، رو به قبلهی ظاهر (کعبه) میایستید، تا به "معراج" بروید. بنابر این، طهارت باطن، مستلزم طهارت ظاهر است.
●●●- کسی که طهارت و نجاست و حلال و حرام جسم را (به ویژه در خوردن و آشامیدن و تأمین معاش) رعایت نکند، به نحو اولی، حلال و حرام روح را نیز رعایت نخواهد کرد.
حضرت زینب علیهاالسلام، از امام حسین علیه السلام پرسیدند: «چرا این مردم سخن تو را گوش فرا نمیدهند و نمیفهمند؟!» نفرمود: چون ایمان ندارند، شناختشان ضعیف است، مطالعات ندارند و ...، بلکه فرمود: «به خاطر گوشتهای حرامی است که زیر پوست آنهاست – به خاطر لقمههای حرامی است که خوردهاند» (مضمون).
چقدر این بیان سیدالشهداء، امام حسین علیه السلام، منطبق با سیاق همان آیه است. آنجا فرمود که حرام نخورید و سپس به امر ولایت و امامت تصریح نمود، اینجا نیز فرمود: حرف حق را نمیفهمند و به حق نمیگروند، چون حرام خوردهاند.
چقدر این بیان سیدالشهداء، امام حسین علیه السلام، منطبق با سیاق همان آیه است. آنجا فرمود که حرام نخورید و سپس به امر ولایت و امامت تصریح نمود، اینجا نیز فرمود: حرف حق را نمیفهمند و به حق نمیگروند، چون حرام خوردهاند.
نتیجه:
بنابراین، قرار گرفتن « الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ »، پس از بحث از حلال و حرام گوشت خوک و حتی هر گوشت حلالی که ذبح اسلامی نشده باشد، نه تنها هیچ اشکالی ندارد، بلکه امتداد ظاهر و باطن، هدایت تکوینی و تشریعی، مدیریت جسم و مدیریت روح در تعلقات و ولایتپذیریاش میباشد.
درس و اشاره:
در تمامی این آیات و احادیث، یک درس مهم و اشارهی ظریف وجود دارد مبتنی بر این که: همان که گوشت حلال و حرام، خوردنیها و نوشیدنیهای حلال و حرام، و به طور کلی "واجبات و محرمات" را برای شما تشریع کرده است، ولایت و امامت امیرالمؤمنین علیه السلام و فرزندان او را نیز در هدایت تکوینی و تشریعی شما، معین نموده است و همان که آن آیات و احکام را از سوی خدا به شما ابلاغ نموده است، این معارف و بایدها و نبایدها را به شما ابلاغ کرده است. پس چرا آنها را از هم جدا (تجزیه) میکنید، به برخی ایمان میآورید و به برخی دیگر کفر میورزید؟! چرا به جای آن که ایراد بگیرید «چرا یک جا آمده و در جایی دیگر و به صورت جدا نیامده؟» به صورت یکجا به هر دو ایمان نمیآورید؟! مگر هر دو در یک آیه بیان نشده است؟ چرا حلال و حرام گوشت و ذبح را فهمیدید و ایمان آوردید و به آن عمل میکنید، اما حلال و حرام دین، حدود دین، ولایت و امامت را نمیخواهید بفهمید، باور و عمل کنید؟! چرا دین خدا و آیات او را تجزیه میکنید؟!
دقت:
حلال و حرام گوشتها، خوردنیها، نوشیدنیها و کارهایی چون قمار و ...، امر جدیدی نبود و همه میدانند که نه دین خدا با این احکام کامل و تمام میشود و نه دشمنان خدا با خطراتی چون حرام شدن گوشت خوک و ...، از شکست دادن اسلام و قرآن ناامید میشوند؛ بلکه بقای دین خدا، قرآن، اسلام، حلال و حرامهای مادی و معنوی آن، که به استمرار ولایت و امامت محقق میگردد، دین را کامل و دشمنان را مأیوس میسازد.
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
چرا آیه "الیوم اکملت لکم ..."، در بین آیات خوردنیهای حلال و حرام آمده؟ آیا بهتر نبود به صورت مستقل و در جایی دیگر میآمد؟
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8246.html
کلمات کلیدی:
قرآن ولایت (امام علی)