وظیفه شرعی ما در برابر این همه مسئولین بی کفایت و کاخ نشین چیست؟ (میگویند:) آیا حکومت جمهوری اسلامی به حکومت علوی نزدیکتر شده یا حکومت یزید؟
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): آیا این مسئولین بیکفایت و کاخ نشین، از آسمان نازل شدهاند؟! آیا یک موجود خارجی، به نام "جمهوری اسلامی ایران"، آنان را در یک جعبه و یا بستهی ریاضتی، بر مردم تحمیل کرده است، یا مردم خودشان انتخاب کردهاند؟! طبع بشر اینگونه است که وقتی کار را خراب میکند و با عواقب سوءاش مواجه میگردد، دیگران (حتی خداوند سبحان) را متهم میکند!
●- سؤال گاهی جهت کسب معلومات و رسیدن به پاسخ مطرح میگردد و گاهی فقط و فقط جنبهی شعاری و ضد تبلیغی و هوچیگری دارد که در این صورت اصلاً سؤال یا شبهه نیست که متقابلاً پاسخ بخواهد. بلکه فقط شعار است و پاسخش شعارهای متقابل میباشد. به عنوان مثال: میدانید چرا میگوید: «حکومت یزیدی؟!» چون میخواهد نفرت پراکنی کند، وگرنه میگفت: «به سمت رضایت امریکا و غرب»! بیتردید اگر نظام جمهوری اسلامی ایران، به سمت و سوی حکومت یزیدی میرفت، یزیدهای زمان (امریکا، انگلیس، اسرائیل و کلاً صهیونیسم بینالملل) از آن حمایت میکردند و حال آن که همه جانبه با آن میجنگند.
بنابراین، فرض بر این است که هدف و مقصود از این قبیل سؤالها که از سوی کاربران گرامی برای این پایگاه ارسال میشود، حقیقتاً سؤال میباشد و یا در جایی خواندهاند و پاسخش را میخواهند؛ وگرنه نیازی به پاسخ ندارد و البته هیچ پاسخی نیز هیچ نتیجهای ندارد، چرا که سؤال کنندهی اصلی (شایع کننده در فضای مجازی)، از قبل پاسخ معینی را برای خود در نظر گرفته و سعی دارد که آن را در قالبهای گوناگون، تبلیغ و القا نماید؛ بنابر این برایش هیچ فرقی ندارد که مخاطبش چه پاسخی دهد! چنان که فرمود:
خط سیر معاند:
●- ابتدا معاند در مقابل دعوت به حق، به دعوت کننده میگوید:
« قَالُوا سَوَاءٌ عَلَيْنَا أَوَعَظْتَ أَمْ لَمْ تَكُنْ مِنَ الْوَاعِظِينَ » (الشعراء، 136)
ترجمه: آنها گفتند: «برای ما تفاوت نمیکند، چه ما را انذار کنی یا نکنی؛ (بیهوده خود را خسته مکن)!
●- خداوند متعال نیز به پیامبر رحمتش صلوات الله علیه و آله میفرماید:
« إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ » (البقره، 6)
و سپس آنان را چون بر عناد و لجاج اصرار و دوام دارند و در ضمن مواضع و روش منافقانه نیز دارند، از شمول رحیمیت خود خارج نموده و به پیامبر رحمتش صلوات الله علیه و آله میفرماید:
« سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ » (المنافقون، 6)
ترجمه: برای (به حال) آنها تفاوت نمیکند، خواه استغفار برایشان کنی یا نکنی، هرگز خداوند آنان را نمیبخشد؛ زیرا خداوند قوم فاسق را هدایت نمیکند!
●- و در نهایت خداوند متعال آنان را به آتش درآورده و میفرماید: حالا دیگر فرقی نمیکند که بر عذاب صبر بکنید یا نکنید!
« اصْلَوْهَا فَاصْبِرُوا أَوْ لَا تَصْبِرُوا سَوَاءٌ عَلَيْكُمْ إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ » (الطّور، 16)
ترجمه: در آن (در آتش جهنم) وارد شوید و بسوزید؛ میخواهید صبر کنید یا نکنید، برای شما یکسان است؛ چرا که تنها به اعمالتان جزا داده میشوید!
الف – از کسی که میپرسد: « آیا حکومت جمهوری اسلامی به حکومت علوی نزدیکتر شده یا حکومت یزید؟ » بپرسید: از اسلام، حکومت اسلامی، جمهوری اسلامی ایران، امیرالمؤمنین علی علیه السلام، یزید ملعون، خوارج، منافقین و ... چه میدانی؟! اگر جز چندتا اسم، کلمه و شعار چیزی نمیدانی، پس چگونه قیاس میکنی و من چگونه پاسخی به تو دهم؟!
ب – هر حکومتی، منطبق با هویت و اهدافش، اسم و تعریفی دارد؛ اما معنایش این نیست که به محض نامگذاری، یک دفعه محقق گردد. نه حکومتهای موسوم به دموکراتیک چنین هستند و نه جمهوری اسلامی ایران چنین است و نه کسی در ایران چنین ادعایی دارد. بلکه ادعا این است که مردم، نظام حکومت اسلامی را برگزیدند، پس باید همه سعی کنند که محقق گردد؛ و هر کسی باید از خودش آغاز نماید.
ج – بدیهی است که در هر حکومت و جامعهای، همانطور که آحاد راستگو، درستکار، پر تلاش، صبور، با اخلاق، با هویت، بصیر و ... وجود دارد، دشمن، ستون پنجم، مفتخور، منافق و ... نیز وجود دارد. امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام و سایر امامان علیهم السلام، همگی توسط همین منافق صفتانِ تنبل، مفتخور، بیبصیرت، بیتقوا، نوکر اجنبی، خادم قدرت و عاشق کمی چرب و شیرینی که صاحبان قدرت و ثروت جلوی آنها پرت کنند، ترور شده و به شهادت رسیدهاند.
جمهوری اسلامی ایران نیز مستثنی نمیباشد. اگر یک جنگ خارجی (البته با مشارکت بیش از شصت کشور خارجی) بر این نظام و ملت تحمیل شد؛ نه تنها هزاران نفر توسط ستون پنجمیها، معاندین و منافقین ترور شدند، بلکه جنگ نیابتی سیاسی، فرهنگی، امنیتی و حتی اقتصادی از ناحیهی آنان هم چنان ادامه دارد، مضافاً بر این که افراد بیبصیرت، غربزده، خودباخته و ... نیز هم در میان مسئولین وجود داشته و دارد و هم در میان اقشار گوناگون مردم؛ که البته همانها همیشه زمینهی نفوذ را مساعد میگردانند.
تکلیف چیست؟!
تکلیف عقلی و شرعی ما (مردم)، یکی و دوتا و دهتا نیست. تکالیفی است که عقل به آن حکم میکند، مانند ضرورت برخورداری از "ّبصیرت"، تکالیفی است که شرع به آن حکم میکند، مانند حضور مستمر در میدان و تلاش مخلصانه و دفاع از اسلام، مسلمین و نظام اسلامی و کشور.
اما اگر بخواهیم این تکالیف را به صورت تشکیلاتی و عملیاتی بیان داریم، باید بگوییم: «کار ولی فقیه این است که با رصد جمیع جوانب مثبت و منفی در شرایط فعلی و آیندهی ایران و جهان (دوست و دشمن و ...) و منطبق با اهداف و برنامهها، رئوس خطوط را تبیین و بیان نماید [اگر چه در گفتارها، شرحی نیز داده میشود].
پس از تبیین، ابلاغ، رهنمود، وعظ، گوشزد و ... توسط حجت خدا، یا امام، یا در همان راستا ولی فقیه، دیگر تکلیف بر مردم میباشد که با دقت و بصیرت تمام گوش کنند - در مقام اجرا و عمل تبعیت کنند - اگر احیانا در مورد یا برههای خطایی کردند و نتیجهاش را دیدند - ضمن توجه به سوء استفادههای دشمنان داخلی و خارجی، درس و عبرت بگیرند و تکرار نکنند – خواستهای به حق خود را از دولت، مجلس و تمامی برگزیدگان و کارگزاران خود، به صورت منطقی مطالبه نمایند و فریب شعارها را نخورند و ... .
به عنوان مثال: چه در برههی انتخابات (مجلس - دولت و شورای شهر و ...) و شاخصههای اصلح، ولی فقیه چه فرمودند و مردم چقدر با بصیرت عمل کردند؟! در حوزهی سیاستهای خارجی – مذاکرات با دشمنان خارجی، مذاکرات و تعاملات با کشورهای دیگری که موضع خصمانه ندارند، مذاکرات هستهای و ...، ایشان چه گفتند؟ دولت و مجلس چه کردند؟ و موضع مردم چه بود؟ - در عرصه اقتصاد مقاومتی، ضرورت تقویت واحدهای کوچک تولیدی و ...، نهادها و مدیران مسئول چه کردند؟ در عرصه فرهنگ، سبک زندگی، الگوی مصرف، پرهیز از اسراف، خودداری از واردات و مصرف جنس خارجی و غیر ضروری [در سطح کلان مجلس و دولت و در سطح خُرد مردم] چه کردند و چه میکنند؟! در مورد مبارزه با کالای قاچاق چه شد؟! در مقابله با رانت، رشوه، حقوقهای نجومی، پورسانتهای فضایی، مشارکت و جذب سرمایههای خارجی که بسیار جای تأمل دارد، چه فرمودند و چه شد و چه میشود؟!
آیا رهبری باید و میتواند که تمامی نهادها، قوانین اجرایی، مسئولین و اکثریت یک مردم را کنار بگذارد و یک قشونی از آسمان بیاورد و کارهای را خودش انجام دهد؟! نه چه مسئول و چه غیر مسئول، همه همین مردم هستند.
نکته:
بسیار دقت نماییم که مانند خوارج و امثال آنها نشویم. خوارج مردمانی بودند که بسیار شعار اسلام میدانند، اما نه تنها تابع امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام، حتی در زمان حکومت ایشان که تبعیت را بر خود فرض میدانستند – نگردیدند، بلکه به شدت مخالفت هم کردند و وقتی با عواقبش و مکرهای معاویهای مواجه شدند، به جای سرزنش خود و بالتبع پشیمانی، درس و عبرت برای جبران و آینده، ایشان را متهم و محکوم کردند که چرا با ما مخالفت جدی نکرد و در آخر نیز ترورش نمودند؟!
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
وظیفه شرعی ما در برابر این همه مسئولین بی کفایت و کاخ نشین چیست؟ این نظام به حکومت علوی نزدیک شده یا یزیدی؟
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8323.html
- تعداد بازدید : 9343
- 13 دی 1395
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: سیاسی