مقام معظم رهبری، در پاسخ «آشتی ملی» فرمودند که «مگر مردم با هم قهر بودند»، اما خودشان دو سال را به نام «همبستگی و مشارکت عمومی» و « اتحاد ملی انسجام اسلامی» نام گذاشتند؟! (منتشر شده در فضای مجازی)
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): چه در بیانات مقام معظم رهبری و چه در بیان هر حکیم دیگری، کلمات و واژگان، معنا و مفهوم خودشان را دارند؛ بنابراین اگر کسی عمداً یا سهواً به آنها توجه ننموده و خلط نیز بنماید، به طور قطع دچار بدفهمی و کج فهمی میگردد؛ و اگر دشمنی داشته باشد، بفهمد نیز گونهای دیگر ترجمه و تفسیر میکند، حتی اگر کلام وحی باشد.
اتحاد، همبستگی، مشارکت، انسجام:
هیچ کدام از واژگان [اتحاد، همبستگی، مشارکت و انسجام]، معنای قهر و آشتی ندارند. آیا نمیشود بین دو نفر، یا دو گروه، و یا حتی دو ملت، قهری نباشد و آشتی باشد، اما با هم اتحاد، همبستگی، مشارکت و انسجام نداشته باشند؟ چرا میشود.
اتحاد – دعوت به "وحدت"، دعوتی است که چه در مملکت وجود (توحید) و چه در مملکت جغرافیایی و بین یک ملت (ایران اسلامی)، و چه در حوزهی دینی و اهداف سیاسی، باید به صورت مستمر انجام پذیرد و از تفرقه و اختلاف و شکاف، پرهیز داده شود. اتحاد، یکی شدن است.
همبستگی – دعوت به همبستگی، چنان که از نامش پیداست، دعوت به پیوند آحاد جامعه، در اهداف و آرمانها و نیز در عمل میباشد. فرض کنید که چشم، گوش، دست و پا با هم همبستگی نداشته باشند؛ در و پنجره در یک ساختمان همبستگی نداشته باشند، یا در یک کشور، فرهنگ و سیاست و اقتصادش همبستگی نداشته باشند، و یا اقشار متفاوت در ملتش همبستگی نداشته باشند!
مشارکت – دعوت به مشارکت، همان دعوت به «تعاون» است که در قرآن کریم فرمود: در خیر و نیکی با هم تعاون داشته باشید و در شرّ و بدی، تعاون نداشته باشید. مشارکت، یعنی مجلس، دولت و اقشار متفاوت مردم، در تحقق اهداف، سازندگی، ایستادگی و ... با هم مشارکت کنند. تعاونشان، در سطح مشارکت باشد. همه خود را سهیم ببینند.
انسجام – یعنی قطعات یک نماد [به قولی یک پازل]، ضمن این که بیربط با یک دیگر نیستند، ضمن این که هر کدام مربوط به نقشه و طرح جداگانهای نیستند، در کنار یک دیگر قرار گیرند و یک حرکت را به سوی هدف یا اهداف مشخصی روان و جاری کنند. به قول معروف، هارمونی و هماهنگی داشته باشند؛ نه این که هر کدام به گوشهای پرت شوند و ساز خود را بنوازند. انسجام، یعنی همان سازماندهی تمامی قوا، استعدادها، برنامهها و عملکردها در یک جهت. و دقت شود که «انسجام اسلامی» و سپس «اتحاد ملی» را بیان نمودند.
قهر و آشتی:
قهر - اما "قهر" به معنای جداییِ همراه با دشمنی است که هر کدام از طرفین، تمامی نیرو و امکانات (قهریه) خود را علیه دیگری به کار میگیرد. ابتدای "قهر"، قطع ارتباط دوستانه و صمیمانه است و امتداد آن، کدورت و دشمنی به طرق گوناگون میباشد.
آشتی – اما "آشتی"، یعنی آن "قهر و دشمنی" کنار گذاشته شود، اما هیچ دلیلی ندارد که حتماً وحدت، همبستگی، مشارکت و انسجام را نیز به دنبال داشته باشد. مثل این است که بگویید: من با فلان آقا یا خانم، در آن طرف دنیا قهر نیستم، بنابراین آشتی هستم؛ اما هر کدام در گوشهای از دنیا، به کار خودتان مشغول هستید.
توطئهی طرح و شعار آشتی ملی:
عادت متکبرانه و البته عوامفریبانهی دشمنان داخلی این مملکت و این ملت، همیشه این بوده که خود را «ملت» میخوانند، اگر چه جمعشان صد نفر یا یک میلیون نفر هم نشود.
●- ریشهی درونی این گمان باطل، همان وسوسههای شیطانی است که القا میکند: «تو بهترینی و همه با تو هستند» و ریشهی برونی آن، تقلید از جهان استکبار در روشهای القای تبلیغاتی در سلطه است که اگر پنج دولت دور هم جمع شوند، خود را «جامعه جهانی» میخوانند.
●- واژهی «آشتی ملی»، چند معنا را القا میکند: اول آن که "من، با چند نفر دیگر و تعدادی هوادار، خودمان یک بخش بزرگی از ملت هستیم!" – دوم آن که القا میکنند: "دشمنی و قهر آنها با اصل نظام و بالتبع بدنه نظام که اکثریت این ملت بزرگ را تشکیل میدهد، به مثابهی دشمنی و قهر ملت با یک دیگر میباشد!"؛ سوم آن که اختلاف افکنان، خودشان را محور، رهبر و پرچمدار دعوت به آشتی مطرح میکنند!".
●- شعار "آشتی ملی"، اگر چه برای فریب، با به کاربردن کلمهی «آشتی»، رنگ آشتی به خود داده است، اما در واقع القای «قهر» است؛ چرا که «آشتی» در مقابل «قهر» میباشد؛ حالا یکی بیاید بین اعضای خانواده یا ملتی که با یک دیگر قهر نیستند، مرتب فریاد زده و بگوید: «چرا با هم قهرید، بیایید با هم آشتی کنید»؟!
و دقت نمایید که اهداف، سیاست و عملکرد این جریان، از همان اول انقلاب، ایجاد اختلاف و القای دشمنی و انفکاک و قهر بین ملت بوده و میباشد.
نکته و سؤال:
ملت، با یک دیگر قهر نیستند که اکنون به دعوت اختلاف افکنان و فتنهگران، آشتی کنند! پس یا باید بگوییم که این شعار "احمقانه و بیمعنا و مصداق" است، یا بگوییم که "هدفدار" است که معلوم است هدفش باز هم القای دشمنی و قهر میباشد.
●- میدانیم که "وحدت" اولاً یک عزم جمعی است و نه فردی، و ثانیاً محقق نمیگردد، مگر حول یک محور واحد، چنان که فرمود: « وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا - و همگی به ریسمان خدا [= قرآن، اسلام، ولایت و هرگونه وسیله وحدت]، چنگ زنید، و پراکنده نشوید / آلعمران، 103 ». پس وحدت کار جمعی است و "حبل الله" که همان "ولایت" است، محور وحدت میباشد.
بنابراین، ملت، با یک دیگر آشتی هستند، و وحدت و همبستگی نیز دارند و اگر اینها هم هدف، همسو و همراه بودند که اختلاف و قهری پیش نمیآمد. اگر چه اختلاف سلیقه در روشهای اجرایی همیشه بوده، هست، خواهد بود و باید باشد.
●- پس، حال سؤال این است که "ملت، با چه اشخاص یا گروههایی که نام خود را ملت گذاشتهاند، آشتی کنند؟!" آنان که با اختلاف زاویه با ملت خودشان قهر کردند؟ به کدام سو رفتهاند؟! اگر میخواهند با ملت آشتی کنند، چرا بر نمیگردند؟ (توبه یعنی بازگشت).
●- ملت، با چه کسی آشتی کند؟ با امریکا، انگلیس، اسرائیل، نظامات استکباری و صهیونیستی، بنیادهایی چون سوروس ... و بالاخره عُمّال آنها در داخل کشور؟! آیا نام این کار خودزنی و خودکشی است یا «آشتی ملی»؟!
●- آشتی این ملت، با خدا، اسلام، قرآن و ولایت بود که به انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران انجامید و انصافاً همیشه ثابت کردند که در این عهد، پیمان، محبت، مودت و وحدت، راسخ و وفادارند. قهر این ملت نیز با دشمنان خدا، رسول، قرآن، ولایت، نظام اسلامی، مملکت و ملت ایران میباشد. حال آیا تغییر عقیده و هدف دهند؟!
●- اشخاص، گروهها، احزاب، جریانها، دولتها و ...، همه نمودها و مصادیق ظهور و بروز این قهر و آشتی میباشند. تولا و تبرا، یعنی همین.
اگر ملت ما عاشق امام خمینی و مقام معظم رهبری بوده و هستند، علاقمند و محافظ کشور و وطنشان، شهدا و رزمندگانشان و سرمایههای مادی و معنوی خود و بالاخره دوستدار یکدیگرند، همه به خاطر همان عشق به خدا، اسلام، قرآن، ولایت و معاد است؛ و اگر با اشخاص، گروهها، احزاب یا دولتهایی در داخل یا خارج قهر و دشمن باشند، همه به خاطر دشمنی سرسختانهی جنود شیطان، با این حقایق است؛ پس حتی اگر پدر و مادر یا برادر خودشان نیز اختلاف زاویه و جهت پیدا کنند و طریق ظلم و خدمت به ظالم را پیشه کنند، آنها را نیز به حکم عقل و وحی کنار میگذارند:
« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا آبَاءَكُمْ وَإِخْوَانَكُمْ أَوْلِيَاءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْكُفْرَ عَلَى الْإِيمَانِ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ » (التوبة، 23)
ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید! هرگاه پدران و برادران شما، کفر را بر ایمان ترجیح دهند (کفر و کفار را بیشتر دوست داشته باشند)، آنها را ولیّ (یار و یاور، تکیهگاه و سرپرست) خود قرار ندهید! و کسانی از شما که آنان را ولیّ خود قرار دهند، ستمگرند!
●- حال چطور این ملت، آشتی کنند با اشخاص یا جریانهایی (به ویژه در داخل) که مظهر خفت، وابستگی به غیر و دشمنی با اعتقادات، اهداف، آرمانها، نظام، کشور و هموطنان خود هستند و سوابق برخی از آنها نیز در ارتباط با دشمنان، در فتنه و آشوب و یا رهنمود برای فشار به این ملت، آشکار شده است؟!
●- بدیهی است که صرف شناسنامهی ایرانی داشتن، به مثابهی هموطن بودن نمیباشد، بلکه اتحاد، همبستگی و انسجام لازم است؛ در هر کشوری و میان هر ملتی، منحرف، نادان، ستون پنجم، نان به نرخ روز خور، منافق، سخیف، وابسته به غیر و حتی خودزن [که فقط گل به خودی میزند]، وجود دارد.
مشارکت و همافزایی (سؤال و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
مقام معظم رهبری، در پاسخ «آشتی ملی» فرمودند: «مگر مردم با هم قهر بودند»، اما خودشان «همبستگی، انسجام اسلامی و اتحاد ملی» را طرح نمودهاند؟
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8434.html
- تعداد بازدید : 2226
- 3 اسفند 1395
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: سیاسی