بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ - اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
سلام دوستان؛
به ویژه در این ایّام (فاطمیه)، شهادت مظلومانهی بانوی بزرگ دو عالم، حضرت فاطمه علیهاالسلام را تسلیت عرض مینمایم و فرصت را برای کمی توجه بیشتر به یک جمله بسیار کوتاه و در عین حال بسیار ژرف و در عین حال بسیار راهگشا در ساختار نظام یک ملت، مغتنم میشمارم: « جَعَلَ اللهُ ... إطاعَتَنا نِظاما لِلمِلَّةِ - خداوند اطاعت از ما را برای نظم یافتن ملت قرار داد».
نظم:
نظم، یعنی پیوند و ارتباط منطقی، علیمانه، حکیمانه و موزون بین اجزا، برای تحقق هدفی معین. حال خواه این پیوند و ارتباط بین اجزای یک ملکول (یا مولکول) باشد، یا بین زمین و سیارات یک کهکشان، یا تمامی کهکشانها ...، یا بین اجزا و رفتارهای یک آدم با خودش یا با دیگران.
در یک تقسیم بندی کلی، میتوانیم عالم هستی و هر چه در آن وجود دارد و اتفاق میافتد را از دیدگاه نظم به سه دسته تقسیم کنیم:
یک – نظم در عالم طبیعت؛
دو – نظم در عالم ماورای طبیعت (غیر مادی)؛
سه – نظم در عالَم روابط اختیاری انسان و جامعه.
●- نظم موجود در دو عالم اول، نظمی تکوینی است که خالق زمین و آسمانها و هر چه بین آنهاست، آن را بر اساس علم و حکمت خود ایجاد نموده و ربوبیّت مینماید. این عوالم و نظم آنها، نه قابل انکار عقلی هستند و نه قابل دخالت بشر؛ و البته نظریه پردازیها نیز اگر مطابق با آن چه هست نباشند، هیچ حقیقتی را تغییر نمیدهند. اگر در روزگاری گفتند: زمین مستطیل یا مربع میباشد و بعد گفتند که دایره و بیضی میباشد، شکل زمین مبتنی بر نظریات آنها تغییر نیافته و همان که بود، هست.
●- اما در نظم روابط انسان با خودش، جسمش، عقلش، قلبش، نفسش، ذهن و تخیلاتش، اهداف و آمال و برنامههایش ... و در همین راستا، روابط تک به تک آحاد یک جامعه کوچک با خودش و یا جوامع بزرگتر (از خانواده تا مدرسه، روستا، شهر، کشور و جامعه جهانی)، وضیعت متفاوت است، چرا که اختیار انسان، تا آنجایی که به او اختیار داده شده، کاملاً مؤثر و تعیین کننده میباشد.
نظم ملت:
"نظم"، از یک سو حافظ موجودیت هدفدار است و از سویی دیگر، هموار کنندهی راه رسیدن. بنابراین، همانگونه که یک ماده یا یک مصنوع (ساخته شده)، به نظم خود محتاج است، یک جامعه یا یک ملت نیز محتاج نظمی منطقی، علیمانه، حکیمانه و هدفدار میباشد.
اشتراک دوم بین نظم در روابط انسانی و نظم در کائنات این است که هیچ نظمی، به خودی خود پدید نمیآید و حتماً از یک سو ایجاد کننده، مدیر، مدبر و محور (ناظم) میخواهد و از سویی دیگر مستلزم تبعیت اجزا از آن ناظم میباشد؛ وگرنه نظم به هم میریزد.
در طبیعت نیز همینطور است، اگر اجزای یک بدن از مغز فرمان نگیرند، ناهماهنگی، بینظمی و عقبافتادگی هلاک کنندهای پیش میآید و اگر این فرمانهای اجرایی که توسط مغز به اعضا برای عمل و به خاطر رسیدن به اهداف و آمال انسان صادر میشود، از عقل، قلب و وحی فرمان نگیرند، صدها فرمانده دیگر بر آنان فرماندهی خواهند نمود و بینظمی حاکم میشود. عقل و وحی فرمانی میدهند، اربابان مملکت درون (نفس شهوت، قدرت، ثروت و ...) فرمانهای دیگری میدهند، اربابان کاذب بیرونی (حکومتها و قدرتهای فرهنگی، تبلیغاتی، نظامی، سیاسی، اقتصادی و ...)، فرمانهای مغایری میدهند و انسان هر کدام را اطاعت و تبعیت نماید، مورد توبیخ، تنبیه و اذیت بقیه قرار میگیرد. بنابراین، نظم مستلزم اطاعت از یک فرمانده و ناظم میباشد.
إطاعَتَنا نِظاما لِلمِلَّةِ:
سیدة النساء العالمین، حضرت فاطمة الزهراء علیهاالسلام، فرمودند: « جَعَلَ اللهُ ... إطاعَتَنا نِظاماً لِلمِلَّةِ - خداوند اطاعت از ما را برای نظم یافتن ملت قرار داد ».
مگر میشود که خالق دیگری باشد، مالک دیگری باشد، معین کنندهی قَدرها (اندازهها) و نتایج حتمی هر حرکتی (قضاء) دیگری باشد، اما نظم را دیگرانی تبیین، تدوین و مدیریت کنند که خودشان محتاج به نظم و مدیریت دیگری هستند؟!
« قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكَائِكُمْ مَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ قُلِ اللَّهُ يَهْدِي لِلْحَقِّ أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ » (یونس علیه السلام، 35)
ترجمه: بگو: «آیا هیچ یک از معبودهای شما، به سوی حق هدایت میکند؟! بگو: «تنها خدا به حق هدایت میکند! آیا کسی که هدایت به سوی حق میکند برای پیروی شایستهتر (مُحقّ) است، یا آن کس که خود هدایت نمیشود مگر هدایتش کنند؟ شما را چه میشود، چگونه داوری میکنید؟!»
●- بنابراین، هم تدوین و تبیین نظم در یک جامعه و نظام در یک ملت، کار خداست، نه بندگانی که خودشان نیاز به هدایت و نظم دارند، و هم برگزیدن مدیران، مدبران و ناظمان کار خداست و هم ابلاغ دستور العمل کار خداست. از اینرو فرمود: «جَعَلَ اللهُ» - خدا چنین قرار داده است، چنان که در کلام وحی فرمود از آنان اطاعت کنید و اگر به اختلافی برخوردید (که اختلاف بینظمی میآورد) به آنان ارجاع دهید (که محور و مدیر واحد، نظم میآورد) و شرط ایمان به خدا و قیامت را نیز در همین اطاعت از آنها قرار داد.
« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا » (النساء، 59)
ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید! اطاعت کنید خدا را! و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولی الأمر [= صاحبان ولایت الهی] را! و هرگاه در چیزی نزاع داشتید، آن را به خدا و پیامبر بازگردانید (و از آنها داوری بطلبید) اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید! این (کار) برای شما بهتر، و عاقبت و پایانش نیکوتر است.
اطاعت:
●- بیان شد که نظم یک ملت، نظم میان رفتارهای فردی و اجتماعی و تعامل آنها در تمامی شئون خُرد و کلان زندگی میباشد و "رفتار" همیشه با "اطاعت" شکل میگیرد و نه با تئوری یا نظریه یا حتی تعاریف عقلی و ثبت در کتابهای علمی.
آدمی، مبتنی بر "اطاعت و تبعیت" عمل میکند، حال خواه به نیرو و نور عقل و وحی، از خداوند علیم و حکیم اطاعت کند، یا از هوای نفس خودش و یا دیگران.
اما شخص یا جامعهای که میخواهد هدایت شود، رشد یابد و به نظمی کمال بخش برسد، نگاه میکند که خالق و مالک و ربّ او چه الگویی را برای اطاعت قرار داده است؟ و البته هر کس به غیر از این عمل کند، غیر عالمانه عمل کرده است:
« ثُمَّ جَعَلْنَاكَ عَلَى شَرِيعَةٍ مِنَ الْأَمْرِ فَاتَّبِعْهَا وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ » (الجاثیه، 18)
ترجمه: سپس تو را بر شریعت و آیین حقّی قرار دادیم؛ از آن پیروی کن و از هوسهای کسانی که آگاهی ندارند پیروی مکن!
حضرت فاطمة الزهراء علیهاالسلام نیز در یک جملهی کوتاه، تنها طریق حق، برای نظام یک ملت را بیان نموده و متذکر شدند:
« جَعَلَ اللهُ ... إطاعَتَنا نِظاماً لِلمِلَّةِ - خداوند اطاعت از ما را برای نظم یافتن ملت قرار داد ».
بنابراین، نظام یک ملت، مبتنی بر اطاعت از "ولایت" میباشد.
مشارکت و همافزایی (سؤال و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
تبیین تنها راهکار نظام یافتن یک ملت، در یک جملهی کوتاه، از بانوی بزرگ دو عالم، حضرت فاطمة الزهراء علیهاالسلام
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8452.html
کلمات کلیدی:
یادداشت فاطمیه مادر