پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): مگر تمامی مسلمانان (به ویژه در کشور خودمان) که هم با اسلام آشنا هستند و هم امکانات گسترده برای شناخت بیشتر و ایمان راسخ‌تر دارند، اهل پژوهش و تحقیق هستند؟! چرا ناآگاه‌ترین مسلمانان به قرآن کریم و دین مبین اسلام (وهابیت)، در همین سرزمین وحی (حجاز یا عربستان سعودی فعلی) قرار داشته و دارند؟! مگر اسلام به گوش کوفیان و شامیان، نرسیده بود، در حالی که بسیاری از آنان حتی پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله و نیز حضرات امیرالمؤمنین و فاطمه و حسنین علیهم السلام را از نزدیک دیده بودند. مگر امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام، چهار سال و نیم، حاکم جهان اسلام نبود و مرکز حکومتش همان کوفه نبود؟!

پس تمامی بی‌دینی‌ها و اختلافات، به خاطر نرسیدن خبر و ندانستن نمی‌باشد.

●- وقتی در مورد انسان، استعدادها و امکانات رشد او؛ به ویژه در معرفت‌شناسی و ارتباط با دین و ایمان و ... سخن به میان می‌آید، به صدها و هزاران اسباب، علل و عوامل جبری، اختیاری، درونی، بیرونی و ... باید توجه نمود.

اگر دقت کنیم، می‌بینیم که این تفاوت‌ها، الزاماً به امر خداشناسی، معادشناسی و دین‌شناسی اختصاص ندارد، بلکه در سایر عرصه‌های فرهنگی، اقتصادی، امنیتی و ... نیز صادق می‌باشد.

به عنوان مثال بپرسیم:

چرا فقیرترین، مستضعف‌ترین و گرفتارترین و بالتبع عقب‌افتاده‌ترین مردمان جهان (دست کم به لحاظ زندگی مادی و دنیوی)، در غنی‌ترین سرزمین‌های روی زمین زندگی می‌کنند؟! و یا «چرا اهالی غنی‌ترین سرزمین‌ها، فقیرترین مردمانند؟!»

*- آفریقا دارای ذخایر زیر زمینی بسیار زیادی می‌باشد که از جمله می‌توان به نفت و معادن سنگ‌های گرانبهایی چون الماس و نیز معادن گسترده‌ی طلایش اشاره نمود. اما اکثریت جمعیت یک میلیاردی این قاره، فقیر مادی و فرهنگی هستند؟!

*- آسیا و به ویژه جنوب غربی آسیا (که در فرهنگ استعماری به آن خاورمیانه می‌گویند)، از هر لحاظ غنی‌ترین منطقه دنیا می‌باشد. همین ایران عزیز خودمان، اگر چه بسیار کوچک شده، اما هم چنان کشوری پهناور، چهار فصل، از شمال متصل به بزرگترین دریاچه دنیا (خزر) و از جنوب متصل به خلیج فارس و دریای عمان و بدینوسیله به اقیانوس می‌باشد. ذخایر نفتی آن کلان و ذخایر گازی آن بی‌بدیل می‌باشد، هم چنین به لحاظ جغرافیایی، در نقطه‌ای بسیار استراتژیک به لحاظ اقتصادی و سیاسی قرار دارد؛ از معادن سرشار فلزاتی چون مس و سنگ‌هایی چون "مرمر" برخوردار است، چنان که در دنیا سنگ مرمر برای کاخ‌ها و ساختمان‌های گران استفاده می‌شود، اما در ایران برای روکار هر بنایی و حتی سنگ قبر نیز استفاده می‌شود! و همین طور است وسعت مناطق حاصلخیز آن و آب راه‌ها ... و از همه مهمتر، مردمانی باهوش و نجیب. اما وضع اقتصاد ما چگونه است؟!

افغانستان، معدن سنگ‌های قیمتی و حتی اورانیوم می‌باشد، اما اقتصادش با کشت خشخاش و برداشت تریاک می‌چرخد! عراق، جزو ثروتمندترین کشورهای دنیا می‌باشد و هم چنین است مصر یا ... . اما این وضع مردم این منطقه می‌باشد که می‌بینیم!

دین الهی:

از 124 هزار نبی الهی، فقط نام کمتر از 40 نفر (ظاهرا 36 نفر) در آیات قرآن کریم و احادیث آمده است که همگی در مرکز تجمع انسانی و ثروت زمینی و میدان ارتباط جهانی، یعنی همین منطقه ظهور داشته‌اند و بیشتر آنان، در سرزمین فلسطین متولد شده و سپس با سفر خود و یا اعزام نمایندگان به مصر، سرزمین حجاز، ایران و ...، دامنه‌ی دعوت خود را گسترده نمودند.

حضرت ابراهیم علیه السلام، در عراق (ظاهراً شهری به نام اور) که مرکز تمدن سومریان بود به دنیا آمده و سپس به حجاز رفته و کعبه را در شهر مکه بنا می‌کند و همین‌طور است زادگاه حضرت موسی علیه السلام در سرزمین مصر آن موقع و قبله قرار گرفتن بیت المقدس ... و همین طور است محل تولد حضرت محمد صلوات الله علیه و آله، در مکه، قبله قرار دادن کعبه، هجرت به مدینه و گسترش جهانی اسلام به عنوان آخرین دین الهی.

بنابراین، مردمان این منطقه، از جنوبی‌ترین نقطه‌ی فلسطین گرفته تا شمالی‌ترین نقطه ایران آن زمان، تا مصر و عراق آن موقع، به لحاظ دینی، غنی‌ترین مردمان جهان بوده و هستند؛ اما وضعیت دینداری آنان، حتی در سرزمین حجاز و عربستان سعودی که مرکز اسلام بوده، چگونه است؟! آیا بدتر از سایر کشورهای اسلامی نیست؟! پس مسئله فقط علم، آگاهی و با خبر شدن نمی‌باشد.

استعمار:

بنابراین، چه در موضوع دین الهی و چه در موضوع سرمایه‌های طبیعی و چه در موضوع تاریخ تمدن و ...؛ شاهدیم که مردمان این سرزمین‌های غنی را فقط غفلت خودشان و استعمار دیگران به این روز انداخته است!

خوی مستکبر، گردنکشی است و کار گردنکش، زیاده خواهی است؛ چه نامش را گسترش شعاع سلطه بگذارند و چه با کلمه‌ی زیبای "توسعه" و جایگزینی آن به جای "رشد"؛ آن را پوشش دهند.

زیاده‌خواهی نیز جز با ظلم، تعدی و جنایت از هر نوعی به نتیجه نمی‌رسد که یا با جنگ سخت و خونریزی مستقیم حاصل می‌شود و یا با جنگ نرمِ فرهنگی، اقتصادی، امنیتی، تبلیغاتی و ... .

پس، همانگونه که مستکبران و ظالمان، راه رشد اقتصادی ملت‌ها را با استعمار و استثمار آنها می‌بندند، راه رشد فکری، فرهنگی، علمی و اخلاقی آنها را نیز می‌بندند و در نتیجه چنین جوامع عقب‌افتاده، بی‌خبر و فقیر مادی و معنوی نیز پدید می‌آیند.

« إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ قَدْ ضَلُّوا ضَلَالًا بَعِيدًا » (النساء، 167)

ترجمه: کسانی که کافر شدند، و (مردم را) از راه خدا بازداشتند، در گمراهی دوری گرفتار شده‌اند.

بنابراین، اگر چه مستضعفان واقعی، به نوعی معذور باشند، اما ظالمان و مسببین استضعاف آنان مقصرند و مجازات خواهند شد. چنان که اگر نوزادی به واسطه شرابخواری پدر یا مادرش، کور و یا معلول به دنیا آید، خودش مستضعف است و بی گناه، اما والدین او مقصر و ظالمند و مجازات خواهند شد.

پس نه می‌توان گفت: «چرا یک عده بیمار، کر، کور و ... به دنیا می‌آیند» و نه می‌توان گفت: «چرا یک عده بی‌خبر از اسلام در دنیا وجود دارد»؟

اتمام حجت:

اتمام حجت خداوند متعال، الزاماً با گسیل انبیا و اولیای الهی و اهل عصمت علیهم السلام به هر نقطه‌ای از جهان نمی‌باشد، اگر چه مردان خدا، ناصحان، دعوت کنندگان به حق و ...، همیشه در بین مردمان بوده‌اند.

بلکه اولین اتمام حجت خدا، به وسیله "عقل" است که به همگان داده شده است. چنان که خداوند سبحان، پیامبران او و کتاب نیز با عقل شناخته می‌شوند، لذا فرمود: عقل حجت درونی است.

این حجت درونی، دیگر آفریقایی و امریکایی ندارد، بلکه در وجود "انسان" قرار داده شده است و البته کار استعمار، نفوذ برای تعطیلی عقل و نرسیدن علم و آگاهی می‌باشد. حال خواه این استعمار در داخل توسط نفس صورت گیرد و یا در خارج توسط مستکبران و ظالمان! و البته در نهایت استعمار پذیر، خود انسان است.

●- امروزه بیشترین "بت‌پرستان سنّتی"، که ساخته‌های خود از چوب و سنگ را می‌پرستند، در کشورهایی چون چین، ژاپن و هندوستان قرار دارند، در حالی که به لحاظ مدنی، اقتصادی، تکنولوژی و ...؛ از کشورهای پیشرفته‌ی دنیا محسوب می‌گردند! آیا به آنها خبر نرسیده است؟!

●- امروزه، در شمالی‌ترین نقطه امریکا، جنس چینی مصرف می‌کنند و جوانان در قلب چین و ژاپن، از الگوهای امریکایی و اروپایی تقلید می‌کنند! چطور اخبار آن رسیده است و فقط اخبار دین نرسیده است؟!

اتمام حجت دیگر خداوند متعال، فطرت آدمی است. همان بت‌پرست نیز بالاخره پرستش دارد؛ پس فطرتاً با پرستش آشناست و می‌فهمد که گریزی از آن ندارد؛ اگر خداوند سبحان را نپرستید، حتماً خدایان کاذب را می‌پرستد!

تمامی مردمان جهان، بدون استثنا، دین داشته و دارند. حال یا به دین الهی گرویده‌اند و یا از خودشان دین ساخته‌اند؛ «لَکُم دینکُم» خطاب به کافران می‌باشد، چرا که آنان نیز دین دارند. چنان که تمامی "ایسم"های عالم، دین هستند. پس به همه اتمام حجت شده است که حتی یک بی‌دین در این عالم وجود ندارد.

اتمام حجت دیگر خداوند متعال، آیات و نشانه‌هایش در زمین و آسمان‌هاست که برای همگان مشهود است؛ آن پشت کوهی، همان زمین و خورشیدی را می‌بیند و همان باران و کشاورزی و دامی را می‌بیند که فوق دکترای زمین‌شناسی، نجوم، کشاورزی و دامپروری می‌بیند.

آیا اکثر آیات قرآن کریم در اثبات توحید و معاد، با دعوت به مطالعه‌ی زمین و آسمان‌ها (علوم تجربی) و نتیجه‌گیری‌های علمی و عقلی از آن نمی‌باشد؟!

« إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْكِ الَّتِي تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِمَا يَنْفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ مَاءٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِنْ كُلِّ دَابَّةٍ وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَيْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ » (القمر، 164)

ترجمه: در آفرینش آسمانها و زمین، و آمد و شد شب و روز، و کشتیهایی که در دریا به سود مردم در حرکتند، و آبی که خداوند از آسمان نازل کرده، و با آن، زمین را پس از مرگ، زنده نموده، و انواع جنبندگان را در آن گسترده، و (همچنین) در تغییر مسیر بادها و ابرهایی که میان زمین و آسمان مسخرند، نشانه‌هایی است (از ذات پاک خدا و یگانگی او) برای مردمی که عقل دارند و می‌اندیشند!

اتمام حجت دیگر خداوند هادی، با وحی به هر کس می‌باشد که نامش "الهام" است، چنان که با یازده قسم، که آخرینش به جان انسان است، فرمود:

« وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا * فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا - و قسم به جان آدمی و آن کس که آن را (آفریده و) منظّم ساخته * سپس فجور و تقوا (شرّ و خیرش) را به او الهام کرده است / الشمس، 7 و 8).

هم یک امریکایی و انگلیسی می‌داند که قتل نفس مذموم است و هم یک بیافرایی یا چینی – هم یک آلمانی و فرانسوی می‌داند که ظلم، تجاوز و دزدی بد است و هم یک تبتی، یا غارنشین در هندوستان و ... .

نتیجه:

بنابراین، اتمام حجت فقط این نیست که حتماً قرآن کریم به همراه تفسیر علامه طباطبایی رحمة الله علیه، و نهج البلاغه با تفسیر علامه جعفری رحمة الله علیه، به همراه رساله‌ی مراجع تقلید به دست همگان برسد. اگر چه استکبار، ظلم و تعدی نیز موانع ایجاد کرده است؛ و البته هر کسی به تناسب آن چه به او داده شده، مکلف و مسئول (مورد سؤال و پاسخگو) می‌باشد و همان اندازه به کیفر یا پاداش می‌رسد.

 

مشارکت و هم‌افزایی (سؤال و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)

چرا باید در دنیا افرادی بی‌خبر از اسلام (مستضعف فکری) وجود داشته باشند، مگر خداوند حجت را بر بندگانش تمام نمی‌کند؟!

http://www.x-shobhe.com/shobhe/8482.html

 

 

 

کلمات کلیدی:  اعتقادی   جنگ و جهاد