آیا تخصص اولیت دارد یا تعهد و تقوا؟! این موضوع با توجه به مسئله انتخابات نیز مطرح میشود. میگویند سعید جلیلی، اصلح و مناسب نیست، چون تخصص کافی ندارد، بله تقوا و تعهد دارد اما چون تخصص ندارد پس به فکر گزینهی دیگری باشیم. بعد میگویند تخصص مهمتر است، حتی اگر آن شخص متخصص، یک لیبرال باشد، حتی اگر حسن روحانی باشد یا....!
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): ظاهراً واژهی «لیبرال»، تطهیر و توجیه کنندهی «بیتقوایی» شده است! به جای «بیتقوا»، واژهی "لیبرال" را به کار میبرند، تا زشتی آن پوشانده شود و قشنگ و مدرن نیز به نظر آید!
●- بحث در اولویت "تقوا یا تخصص" در پذیرش مسئولیت یک مقوله است و نام آوردن از مصادیق (دکتر جلیلی – دکتر روحانی)، یک مقولهی دیگری است و آنگاه که هر صفت را به یک شخص معینی نسبت داده و از دیگری سلب میکنند، معلوم است که قصد فقط "تبلیغ و ضد تبلیغ" میباشد و اصل سؤال به هیچ وجهی منظور و مورد بحث نمیباشد.
*- وقتی سخن از اشخاص (مصادیق) به میان میآید، باید راجع به خود آن افراد بحث نمود. به یکی نداشتن تخصص را نسبت دادند و به دیگری نداشتن تقوا را نسبت دادند و هر دو جای بحث دارد و باید اثبات شود!
*- فرض کنیم که در مورد یک طرف بگویند: مواضع، گفتارها، رفتارها، دروغها، سلوک و یا ...، نشان دهندهی بیتقواییاش میباشد؛ اما تخصص نداشتن طرف دیگر چگونه به اثبات میرسد؟!
●- به لحاظ تحصیلات، مگر آقایان جلیلی و روحانی، هر دو دارای مدرک دکترا نمیباشند؟! دکتر جلیلی، دکترای علوم سیاسی دارد که از از دانشگاه امام صادق علیهالسلام اخذ نموده است – دکتر روحانی نیز دکترایی به نام "حقوق اساسی در شریعت اسلام" دارد که از دانشگاهی به نام «کلدونیان گلاسکو» که گویا در انگلیس است اخذ کرده است. البته ظاهراً نام ایشان در فهرست دانشجویان آن دانشگاه، ابتدا به نام «حسن فریدون» ثبت شده است که گویا نام اصلی ایشان بوده است و سپس در سال 92 اصلاح شد.
دکتر جلیلی، به زبانهای عربی و انگلیسی مسلط است و قاعدتاً دکتر روحانی نیز به واسطه تحصیل علوم دینی و نیز تحصیل در خارج از کشور، باید به هر دو زبان تسلط داشته باشد.
موضوع پایاننامه دکتر روحانی [شریعت (حقوق) اسلامی – انعطاف پذیری شریعت] بود که از اولین مباحث فقهی دروس حوزوی میباشد؛ و موضوع پایاننامهی دکتر جلیلی «اندیشه سیاسی در قرآن – سیاست خارجی» بوده است.
●- به لحاظ سابقه تخصصی، روحانی عضو شورایعالی دفاع بود و جلیلی، دیدهبان لشکر نصر خراسان بود و در عملیات کربلای 5 مجروح شد و به خاطر عدم امکانات در داخل کشور، یک پای خود را از دست داد.
روحانی، نماینده مجلس شد و جلیلی در وزارت امور خارجه فعالیت نمود و معاون اروپا و امریکا شد. روحانی نماینده مقام معظم رهبری، در شورای امنیت ملی شد – و جلیلی، دبیر شورای امنیت ملی شد و ... .
تاریخچهی بحث "تقوا یا تخصص":
تاریخچهی این بحث بسیار قدیمی است و به ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی ایران میرسد، چرا که به اصطلاح روشنفکران، و در واقع ضد انقلابها، سعی داشتند به اذهان عمومی القا کنند که اگر چه روحانیون افراد بسیار با تقوا و بالتبع متعهد و دلسوزی به حال این ملت هستند، اما تخصصی در اداره کشور ندارند؛ و البته خودشان نیز هیچ سابقه و تخصصی نداشتند و تفاوت فقط در مدرک تحصیلی آنها بود – به نظر خودشان مدارج تحصیلات دانشگاهی، بیش از تحصیلات حوزوی بود! و البته بزرگانی چون: دکتر بهشتی، دکتر باهنر، دکتر مفتح و ...، که همگی ترور و شهید شدند، هم از تحصیلات حوزوی و هم از تحصیلات دانشگاهی، تا سطوح بالای آن برخوردار بودهاند.
ذکر این مهم نیز لازم است که امثال آیت الله شهید مطهری، و یا آیات عظام شهید دستغیب، شهید مدنی، شهید صدوقی و ...، که آنها نیز ترور و شهید شدهاند و یا سایر علما و آیاتی که در قید حیات هستند، به لحاظ علوم تخصصی، فوق دکترای حقوق، فلسفه، ادبیات، علوم سیاسی و سایر رشتههای علوم انسانی میباشند. مدرک که نباید حتماً از یک دانشگاهی ولو گمنام، یا به نام امریکایی یا انگلیسی باشد!
● - بله، اگر موضوع مسئولیت، "فنی و تخصصی" باشد، مثل «وزارت بهداشت»، البته که وزیرش باید پزشک باشد؛ اما چه کسی میتواند بگوید که کدام تخصص برای ریاست جمهوری که رأس مدیریت اجرایی کشور است، بهتر میباشد؟! رؤسای جمهوری، صدراعظمها و نخستوزیران امریکا و کشورهای اروپایی چه مدارک و تخصصی داشته و دارند؟!
●●●- سابقهی رسمی در بحث جنجالی و ژورنالیستی و تبلیغاتی در مورد "تقوا و تعهد یا تخصص"، به دوران بنیصدر بر میگردد که چون مدرک تحصیلیاش بالاتر از شهید رجایی بود، سعی میکرد همگان و از جمله ایشان را بیسواد، و خود را با سواد جلوه دهد! که دیدیم خودش پس از خیانتهای گسترده به این کشور و ملت، با آرایش زنانه به فرانسه گریخت و رجایی عزیز رییس جمهور شد و بلافاصله [توسط متخصصین] ترور و شهید گردید.
تقوا یا تخصص؟
این دو موضوع، از یک سنخ و مقوله نیستند که با یک دیگر مقایسه شوند، چه رسد به این که جای یک دیگر را بگیرند. بدون تردید یک مهندس ساختمانی با تقوا، نمیتواند دست به عمل جراحی پزشکی بزند – و یک متخصص جراحی بیتقوا نیز نمیتواند یک ساختمان بسازد و در تخصص خودش نیز آن به سر بیماران میآورد که میبینیم!
●- تقوا، یک صفت، یک ملکه و یک کمال انسانی است که بالتبع وظیفهشناسی، تکلیف و تعهد در قبال مسئولیت را به همراه دارد – اما تخصص، یک تبحر علمی یا فنی میباشد و به خودی خود، هیچ تکلیف و تعهدی را در پیندارد؛ و اگر متخصص، بیتقوا و بیتعهد باشد و به مسئولیت برسد، دقیقاً همان «دزد با چراغ» خواهد شد.
●- مگر رؤسای جمهوری مستکبر، ظالم، جنایتکار، فاسق و فاسد جهان، تخصص ندارند؟! مگر رؤسا، مدیران، کارشناسان و کارمندان سازمانهای مخوفی چون سیا در امریکا - اینتلیجنت سرویس در انگلیس – کاگب در روسیه و نیز موساد در اسرائیل، تخصص ندارند؟! مگر سرمایهداران و بانکداران کلان – صاحبان رسانههای خبری، شبکههای تلویزیونی و ماهوارهای، یا سایر شبکههای اجتماعی در فضای اینترنتی، که اذهان عمومی، اخلاق و تمامی ارتباطات را سازماندهی و کنترل میکنند، تخصص ندارند؟!
●- مگر در همین جمهوری اسلامی ایران، آن دسته از مسئولانی که وابستگی آنها به سرویسهای جاسوسی خارج از کشور افشا شده یا نشده، و یا آن دسته که رسماً وابسته نیستند، اما خودباختهی غرب هستند، و یا آن دسته که برای خوشرقصی مقابل اربابان خارجی، حتی بدتر از دوره قاجاریه، امتیازات گوناگون دادند و یا در یک جنگ نیابتی، اقتصادی داخلی را به نفع آنان به نابودی کشانده یا میکشند، و یا آن دسته که هیچ کدام نیستند، اما هدفی جز قدرت و ثروت را دنبال نمیکنند، تخصص ندارند؟! پس اینها همه تخصص دارند، اما ایمان، تقوا، اخلاق و تعهد ندارند.
دامنهی تقوا:
برخی گمان دارند که تقوا، یعنی رعایت حلال و حرام در خوردن و آشامیدن، محرم و نامحرم در روابط و نیز رعایت طهارت و اقامه نماز اول وقت و در نهایت نماز شب و تلاوت قرآن ... و خلاصه اینگونه رفتارهای شخصی! در حالی که اصلاً چنین نیست، چنان که اهل نماز و روزه و تلاوت قرآنِ امام کُش (خوارج یا کوفیان) داشتیم و هنوز هم داریم.
هر چند که اعتقادات و عمل، در یک دیگر تأثیر مستقیم دارند، اما دامنهی تقوا بسیار وسیعتر از انجام این اعمال شخصی میباشد. تقوا که صرفاً فردی نیست، لذا تقوای سیاسی، اداری، تولیدی و ... نیز از شاخههای آن محسوب میگردد.
●- دامنهی تقوا، آنقدر وسیع، پر اهمیت و تأثیر گذار در رشد است که خدواند متعال، صرف نظر از تخصصها، و حتی نژادها و زبانها، فرمود: «بزرگوارترین (رشد یافتهترین و مقربترین) شما نزد خداوند متعال، با تقواترین شماست - إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ / الحجرات، 13»
●- بنابراین، "عقلانیت" که مستلزم علم، حکمت و "بصیرت" میباشد؛ اولین شاخصهی تقواست. بسیاری هستند که علمی دارند، تخصصی هم دارند، اما "عقل" ندارند؛ بالتبع بصیر نیستند و مواضع حکیمانهای در قبال دوست و دشمن و نیز ادارهی تحت مدیریت خود اتخاذ نمینمایند. از این رو، در موضع مسئولیت، چه نسبت به خودشان، چه نسبت به جامعهی کوچکتر مانند خانواده و چه نسبت به جامعه و مسئولیت بزرگتر مثل اداره یک شرکت، یک شهر، یک سازمان ملی، یا یک کشور، حتماً شکست میخورند.
●- چرا خداوند علیم و حکیم در آیات قرآن کریم، و اهل عصمت علیهم السلام در بیانات نورانی و ژرف خود و بالتبع علما، دانشمندان و فقهای حکیم و باتقوایی چون مقام معظم رهبری، این همه بر ضرورت "بصیرت" تأکید میکنند؟!
انتخابات پیش رو:
در انتخابات پیش رو – چه ریاست جمهوری و چه شوراهای شهر و روستا – مردم و به ویژه جوانان عزیز، باید به دور از جوّسازیها، عوامفریبیها، وعدههای توخالی، پُزهای پوشالی، جریانسازیهای موجی و نمایشی، گرایشات نفسانی و ...؛ عقل، علم، آگاهی، شعور، تقوا، بصیرت و درایت خود را به نمایش بگذارند و اصلح (بهترین) را برگزینند.
●- برخی از نامزدها و سیاستگذاران تبلیغاتی آنها، چون تخصص دارند، ولی تقوا ندارند، برای عوامفریبی از هر راهی وارد میشوند! به آنان که تقید کمتری به دین و اخلاق دارند، میگویند: این نامزد موافق و حامی شماست – به آنها که ایمان و تقید بیشتری دارند، میگویند: این نامزد، اسلام را بهتر از همه شناخته است و اصلاً اسلام همین است که او میگوید – به آن دسته که خود را روشنفکر دانشگاهی قلمداد میکنند، میگویند: این نامزد فقط علوم آکادمیک و مدارک تحصیلی اهمیت میدهد و البته تخصص مهم است و نه تقوا و تعهد – به سرمایهدار میگویند: رشد اقتصادی بدون وابستگی و همسویی با منافع غرب ممکن نیست، بدون رانت و رشوه و بانکدای ربوی به دست نمیآید، و این نامزد به رغم ظاهرش، اینکاره است و ...!
●- اما، ضمن آن که ما از عقل، شعور برخورداریم و نباید اجازه دهیم که با این جوّ و جریانسازیها و شعارها به شعورمان توهین کنند؛ و ضمن آن که باید از هر حیث بر مبنای تقوا عمل کنیم؛ و ضمن آن که از علم، آگاهی و تجربهی گذشته نیز برخورداریم؛ و ضمن آن که باید به گذشته، حال و آینده با "بصیرت" نگاه کنیم؛ رهبری داریم که با اشراف و درایت کامل، شاخصههای "اصلح" را برایمان تبیین مینماید، چنان که فرموده بود: به آنها که مرزهای بین خودی و ناخودی، دوست و دشمن و بیگانگان را کمرنگ میکنند – و یا – به آنها که از بیت المال برای تبلیغ خود هزینه میکنند – و یا – به آنان که به زندگی اشرافی و تجملی راغب هستند و ... رأی ندهید، و همینطور مکرر بیان داشتند که برخورداران از چه ویژگیهایی رأی بدهید و در نهایت به کسانی رأی دهید که امتیازات قبلی را داشته باشد، اما ضعفهای او را نداشته باشد. (مضمون)
مشارکت و همافزایی (سؤال و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
آیا تخصص اولیت دارد یا تعهد و تقوا؟! میگویند: دکتر جلیلی، تقوا دارد، اما تخصص ندارد، پس باید به روحانی رأی دهیم، اگر چه لیبرال باشد.
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8492.html
- تعداد بازدید : 3799
- 11 فروردین 1396
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: سیاسی