پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): مباحث را خلط نکنیم. مقام «امامت» از مقام «نبوت» بالاتر است، هیچ ضرورتی ایجاب نمیکند که حتماً به امام نیز وحی نازل گردد. چرا که وحی برای کاری خاص نازل میشود و نه برای افراد – و کار نبوت جدای از کار امامت است؛ کار نبوت مستلزم نزول وحی است، اما کار امامت چنین نیست.
از اینرو، چه بسا انبیایی «چون حضرت ابراهیم علیه السلام و حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله»، ضمن آن که نبی و رسول خداوند منّان بودند، به مقام امامت نیز رسیدند؛ اما اگر وحی بر آنان نازل شد، از جهت «نبوت و رسالت» آنان بوده است، نه از جهت امامت آنان.
●- وحی نیز عام و خاص دارد. وحی عام، به همگان نازل میشود؛ چنان که فرمود: «بد و خوب هر کسی را به خودش الهام میکنم» و این الهام خودش نوعی "وحی" است.
« فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا - سپس پليدكارى و پرهيزگارى اش را به آن الهام كرد / الشمس، 8»
●- و هم چنین احادیث و روایات بسیاری دربارهی دیدن یا تکلم فرشتهی وحی و حتی حضرت جبرئیل علیه السلام [که به معدود رسولانی نازل میشد]، با اهل عصمت علیهم السلام وجود دارد.
●- چنین نیست که رویاهای صادقه حضرات یوسف و ابراهیم و سایر انبیای الهی علیهم السلام، وحی باشد، اما رویاهای صادقهی اهل بیت علیهم السلام، وحی نباشد.
شب قدر، ملائکه و روح به چه کسی نازل میشوند و از طرف حق تعال مقدرات عالم را به چه کسی نازل میکنند و چگونه؟! یا امر به قیام و ظهور حضرت امام مهدی علیه السلام، چگونه به ایشان ابلاغ میگردد؟ اینها همه اقسام وحی میباشد.
●- اما وحی خاص، یعنی همان آوردن «شریعت»، که کار انبیا است و نه امامان.
خداوند متعال وحی را مبتنی بر ضرورت و نیز مسئولیت نبی و رسول نازل مینماید، نه مبتنی بر مقام و مرتبهی اشخاص.
بنابراین، وقتی نبوت و رسالت، به حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله ختم شد؛ دیگر نیاز و ضرورتی برای نزول وحی بدین معنا باقی نمیماند. امامان که مأمور به آوردن شریعت و کتاب جدیدی نبودند که به آنان وحی نازل گردد.
کلمات کلیدی:
پاسخ های کوتاه