پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): اتفاقاً پاسخ در همان "حاشیه" است که شما فرمودید « بدون حاشیه پاسخ دهید »! مطالبه ادله و مستندات دینی نیز همان حواشی هستند، وگرنه باید در یک کلمه پاسخ داد: «خیر، ساقط نمیشود».
●- شرکت در انتخابات، قبل از شرعی بودن، یک تکلیف عقلی میباشد، چنان که خود نیز در سؤال مطالبهی «ادلهی لازم» را نمودهاید. اقامهی ادله در هر مقولهای، برای شناخت و تصدیق عقل میباشد.
●- تکلیف شرع نیز [در اسلام عزیز]، دقیقاً منطبق با تکلیف عقل میباشد، وگرنه عقل آن را تصدیق نمینماید.
●- از این رو، چه بسا افرادی باشند که متشرع و مقید به تکالیف شرعی نباشند، اما به خاطر حجت عقلی، در انتخابات شرکت مینمایند، چرا که برای خود ارزش قایلند و این رأی را حق خود میدانند.
شناخت نامزد انتخاباتی:
خودتان بیان نمودهاید که « شناخت کاندیدای مورد نظر یک ضرورت است »! حال حکم عقل و شرع چیست؟ آیا انسان باید به "ضرورت" عمل کند یا خیر؟! بدیهی است که اگر توجه و عمل ننماید، از یک امر ضروری غفلت کرده و از انجام آن سرباز زده است و به عواقبش دچار خواهد شد.
پس حکم عقل و شرع این است که انسان به ضرورت عمل کند. زحمت بکشد و نامزد انتخاباتی را بشناسد و بر اساس شناخت انتخاب نماید.
رفع تکلیف:
عدم شناخت، ضرورتاً رفع تکلیف [عقلی و شرعی] نمینماید. انسان وقتی وارد این عالم میشود، هیچ چیزی را نمیشناسد و نمیداند، آیا تکلیف از او ساقط میشود، یا باید سعی کند که شناخت و علم به دست آورد و بر اساس آن عمل نماید؟
این قاعده، هیچ اختصاصی به انتخابات سیاسی و اجتماعی ندارد، بلکه در تمامی امور شخصی و اجتماعی انسان نیز جاری و ساری میباشد.
آیا کسی میگوید: چون عرصهی علوم گوناگون را نمیشناسم، پس هیچ رشتهای را انتخاب نمیکنم – چون چند و چون مشاغل را نمیشناسم، پس هیچ شغلی را انتخاب نمیکنم – چون فرد مناسب را برای ازدواج نمیشناسم، اصلاً ازدواج نمیکنم – چون خیابانها را نمیشناسم، اصلاً از جایم حرکت نمیکنم و ...؟!
پس چرا باید گمان کنیم که چون نامزد انتخاباتی را نمیشناسیم، تکلیف ساقط میشود و میتوانیم در انتخابات شرکت نکنیم؟! خیر، بلکه تکلیف به قوت خود باقیست و باید در هر موردی (به ویژه موارد ضروری)، زحمت بکشیم و بشناسیم و بر اساس شناخت و علم و با بصیرت تمام و هدفمند عمل نماییم.
انتخابات سیاسی و اجتماعی:
کسی میتواند برای عدم تلاش جهت شناخت، انتخاب و گزینش (رأی)، دلیل و توجیه مقبولی داشته باشد که نشناختن و انتخاب نکردن او، هیچ تأثیری در سرنوشت دنیوی و اخروی او و جامعه نداشته باشد. اما، وقتی چه بشناسد و انتخاب کند و چه نشناسد و شرکت و انتخاب نکند، مستقیم در تمامی شئون فردی و اجتماعی او اثر تعیین کننده دارد، چه دلیل، حجت و توجیهی برای کنار کشیدن و عدم مشارکت و نقشآفرینی و انتخاب دارد؟! این که فقط نوعی خودزنی میباشد!
اتخاذ مواضع سیاسی، اختیاری نمیباشد:
سخن از اختیار، آزادی (دموکراسی)، انتخاب و گزینش بسیار است؛ اما حقیقت آن است که هیچ کس را در اصل "اتخاذ مواضع سیاسی" گریزی نیست، بلکه فقط در انتخاب، اختیار و آزادی دارد. من اهل سیاست نیستم – از سیاست خوشم نمیآید و ...، فقط دورغهایی جهت فریب و غفلت خود و دیگران میباشد.
موافقت، یک موضع سیاسی است – مخالفت نیز یک موضع سیاسی است – بیطرفی نیز یک نوع موضعگیری سیاسی میباشد.
حضور در میدان، یک موضع سیاسی است – عدم حضور در میدان نیز یک موضع سیاسی است – حضور نا بهنگام و یا دیر وقت نیز یک نوع موضع سیاسی است – بیتوجهی به هر کدام نیز یک نوع موضع سیاسی میباشد.
بنابراین، "خودداری از حضور و مشارکت، به هر بهانهای، از جمله عدم شناخت" نیز یک نوع موضعگیری، حضور منفی و مشارکت نامطلوب میباشد.
پس، حال که چنین است، باید از نعمت عقل، شعور، علم، بصیرت، اختیار، اراده و انتخابی که خداوند متعال به ما عطا نموده است، به نحو احسن بهره ببریم، تا رشد کنیم.
اقسام شناخت:
شناخت (به ویژه در شناخت افراد برای گزینش)، گاهی مستقیماً حاصل میگردد؛ یعنی یا انتخاب کننده، از قبل او را میشناخته و یا با تلاش اطلاعاتی راجع به او به دست میآورد. اما، گاهی نیز غیر مستقیم حاصل میشود، یعنی دیگرانی که اهل شناخت هستند، او را معرفی و تأیید میکنند.
این اصل نیز اختصاصی به انتخابات سیاسی ندارد، بلکه در تمامی شئون و امور چنین است. یا پزشک حاذق را میشناسید، یا به شما معرفی میکنند – یا فرد مناسب برای ازدواج را میشناسید و یا به شما معرفی میکنند – یا رشته تحصیلی و شغل مناسب را میشناسید، یا به شما معرفی میکنند – یا زیر مجموعه را برای خدمت میشناسید و یا به شما معرفی میکنند ...، در امر فقه، مرجعیت و تقلید نیز چنین است، یا "اعلم" را میشناسید و یا باید از کسانی که اهل شناخت و تشخیص هستند بپرسید.
شناخت نامزدهای انتخاباتی سیاسی و اجتماعی نیز مستثنی از این قاعده نمیباشد، یا خودتان میشناسید، یا باید به اهل شناختی که علیم، حکیم، سالم، متقی و بصیر هستند رجوع نمایید تا بهترین را انتخاب کنید.
●- بنابراین، نه تنها مشارکت در تقدیر سرنوشت سیاسی و اجتماعی، ضرورتی اجتناب ناپذیر است (عدم مشارکت نیز خودش نوعی موضعگیری و رأی میباشد، )؛ بلکه شرکت در انتخابات و رأی به نامزد اصلح در هر انتخاباتی، واجب عقلی و شرعی میباشد، و همین وجوب است که ضرورت شناخت را ایجاب مینماید.
مشارکت و همافزایی (سؤال و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
آیا در انتخابات (ریاست جمهوری و ....)، تکلیف شرعی و عقلی به واسطه عدم شناخت نامزدها و گزینهی اصلح، ساقط میگردد؟!
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8512.html
کلمات کلیدی:
سیاسی جنگ و جهاد انتخاب