در خصوص نقش اعداد در اجابت شدن دعا و ذکر، راهنمائی فرمائید. در فضای مجازی، اذکار و اعدادی را برای حوایج درج میکنند. آیا خداوند متعال، به این اعداد مینگرد؟! (لیسانس / نوشهر)
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): وقتی فضای مجازی، جایگزین هر منبع معتبری [قرآن، حدیث، مفاتیح، عقل، شعور، منطق و ...] شد و هر آن چه کسی در آن درج نمود، مانند یک قاعدهی عقلی و علمی و یا "وحی مُنزل» مقبول افتاد، همین مشکلات پیش میآید و در چنین فضا و شرایطی، یا ناباوری و شک و شبهه نسبت به همه چیز دست میدهد و یا عوامی و زودباوری (افراط و تفریط).
الف – خداوند متعال فرمود: مرا بخوانید و از من بخواهید، تا استجابت کنم شما را. بنابراین آن چه که از بندهاش انتظار دارد، همان تنها سبب رشد، تعالی و تقرب اوست؛ و آن چیزی نیست مگر «ایمان و اخلاص در عبادت». چنان که فرمود:
« هُوَ الْحَيُّ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ » (غافر، 65)
ترجمه: اوست [همان] زندهى (حقیقی) كه خدايى جز او نيست. پس او را در حالى كه دين [خود] را براى وى بىآلايش گردانيدهايد بخوانيد. سپاس[ها همه] ويژه خدا پروردگار جهانيان است.
ب – کسی نمیداند که حضرت یونس علیه السلام، هنگامی که در آن ظلمات مُهلک محبوس شد و فهمید که این درس و تذکری برای اوست، ذکر مشهور به «ذکر یونیسه» [وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ] را یک بار عرض نمود، یا چند بار، یا 400 بار؟ اما به یقین درک کرد که حقیقت چیست؟ مشکلش از چه بوده؟ راه خلاصی کدام است؟ و از چه کسی باید بخواهد و چگونه؟!
از اینرو، با ایمان و علم یقینی، و با اخلاص تمام، ابتدا به وحدانیت حق تعالی اقرار نمود « لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ » – سپس به منزه دانستن او (سبحان) اذعان نمود « سُبْحَانَكَ »، و سپس به خطای خودش اعتراف نمود « إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ » و لابد فهمیده بود که خطایش کجای کار بوده است [اگر چه ترک اولی بوده باشد].
●- حال اگر کسی صد شب و هر شب 400 بار این ذکر را بگوید، اما متوجه وحدانیت حق تعالی، به ویژه در الوهیت او نباشد و دائم مشغول بندگی إلههای دروغین – از هوای نفس خودش گرفته تا دیگران – باشد، خداوند متعال را نیز منزه و سبحان از شرک و خطا نداند و حتی گاه به خدای سبحان ایراد بگیرد و یا او را در گناه و مشکل خویش مقصر قلمداد نماید – و از روی جهل و تکبر، خود را بری از خطا و ظلم به خود و دیگران بداند و ...؛ چه فایده و نتیجهای را انتظار میبرد؟!
●- وقتی، هر نمازی نماز نیست و فرمود: - چه بسا بسیاری از روی عادت نماز میخوانند (امام صادق علیه السلام) - و اگر هزاران رکعت هم بخواند، نتیجهای جز ضرر نمیدهد – وقتی هر قرآن خواندنی، تلاوت قرآن کریم نیست و همین قرآن مجید، برای ظالمین جز افزودن بر خسرانشان نتیجهای ندارد « وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا »؛ دیگر از اذکار و اوراد و تکرار عددی آنها چه انتظاری میرود؟!
●- مگر همانگونه که درباره کفار فرمود: « فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا - پس واى بر كسانى كه كافر شدهاند / الذاریات، 60»، نفرمود:
« فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ * الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ * الَّذِينَ هُمْ يُرَاءُونَ * وَيَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ » (الماعون، 4 تا 7)
ترجمه: پس وای بر نمازگزارانی (که) * در نماز خود سهلانگاری میکنند * همان کسانی که ریا میکنند * و دیگران را از وسایل ضروری زندگی منع مینمایند (با بخل یا ... مانع از برخورداری آنان میگردند).
عقل عملی:
عقل انسان، منشعب به "عقل نظری و عقل عملی" میباشد. عقل نظری متکفل شناختهای علمی اوست و عقل عملی، متکفل انگیزه و ایمان اوست که منجر به عمل میگردد (برگرفته از دروس آیت الله جوادی آملی).
وقتی "عقل عملی" در کسی تعطیل شد، عقل نظری نیز به کارش نمیآید. مانند کسی که چشم دارد و میبیند، اما فلج است و نمیتواند راه برود – یا کسی که خوب و بد، خیر و شرّ را تشخیص میدهد، اما انگیزه، ایمان، همت و عزمی برای انتخاب خیر ندارد.
●- بسیاری از ما در "عقل نظری" موحد هستیم، میدانیم و علم داریم که خدایی جز او نیست و نمیتواند باشد، پس هیچ کس قادر و قابل به ربوبیت و الوهیت نیست به جز او، پس باید فقط او را خواند و از او خواست؛ اما در عمل، بسیاری از ما مشرک هستیم. چون عقل عملی تعطیل و یا دست کم معلول و بیمار شده است.
●- چنین کسی، در عین حال که قرآن کریم را تلاوت میکند و در خاتمه نیز «صدق الله العلی العظیم» میگوید، اعمالش هیچ انطباقی با قرآن مجید ندارد – در عین حال که شبانه روز دهها رکعت نماز واجب و مستحبی میخواند و در آن «إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ» میگوید، در عمل چشم مرحمت به دست دیگران و حتی به کفار و مشرکین دارد و ... .
●- گاهی همینها به ذکری مشغول میشوند و از همان ذکر خودشان انتظار فرج دارند و نه از خداوند منّان، و گاه حتی در درون احساس تفاوت، برجستگی و تکبر نیز میکنند که نماز شب خواندهاند و یا چلهنشینی کرده و شبی چهارصد بار ذکر یونیسه علیه السلام و یا ... گفتهاند! همین گمانها و حالات، خودش آفت همان نماز، قرآن و ذکر میشود؛ لذا نه تنها نتیجه نمیدهد، چه بسا نتیجه معکوس نیز بدهد. مگر خوارج در گذشته و یا وهابیت و داعش در زمان حال، قرآن و نماز و روزه و ... نداشته و ندارند؟!
اعداد:
در عین حال، نباید حکمت و خواص اعداد را در تکراری که معصوم علیه السلام به آن امر یا توصیه نمودهاند، منکر شد. چرا که آنان به اذن الله، به کائنات، آثار و حالات و نیازهای انسان و اثرات، علم لدنی دارند.
●- اگر در نقشهی گنجی بیان شده باشد که ده قدم مستقیم برو، سپس رو به جانب راست کن و پنج قدم در آن جهت برو؛ و و جوینده بگوید: پانزده قدم مستقیم بروم چه میشود؟ پاسخ روشن است، به او میگویند: "به محل گنج نمیرسی و به آن دسترسی نخواهی یافت". چنان که اگر کسی اصلاً حرکت نکند، و یا این مسیر را طبق نقشه همینطوری [نوعی بازی] برود و خودش هم نداند که دنبال چه میرود، و یا وقت رسیدن تلاشی برای بیرون آوردن گنج ننماید، به هیچ نتیجهای نخواهد رسید.
●- تکرار، برای گوشزد کردن و متوجه نمودن "نفس" میباشد، چرا که گوینده، همان «انسان» است. نماز نیز تکرار است، قرآن کریم را نیز هر چقدر تلاوت نمایید، تکرار است، اما در هر تکراری، خواص و آثار بیشتری مترتب میگردد؛ پس اگر تکرار، توجه آورد و توجه اخلاص را به همراه درآورد، سرایط اثر و استجابت فراهم شده است.
●- تکرار عددی یک ذکر، گاهی از منظر عام است، مثل این که شخصی «دائم الذکر» باشد و در هر فرصتی، ذکری را مداومت و تکرار نماید. الله الله بگوید، یا ربّ یا ربّ بگوید، یا صلوات بفرستد و یا استغفار نماید و ...، در هر حال اگر توجه داشته باشد، اثر میگیرد.
●- تکرار عددی یک ذکر، گاهی مترتب بر عدد آن ذکر (به ابجد) میباشد و در صورت توجه و اخلاص، آثار خودش را دارد؛ چرا که اسماء الله نیز همه تجلی علم و حکمت خداست و در عین خاص بودن مفاهیم، جامعیت علمی و انطباق با اسرار موجود در عالم هستی دارد. از وجود شخص گرفته تا کائنات.
عوام نباشیم:
*- چرا اگر به کسی بگویند: خود را عادت بده که روزی ده یا دست کم دو آیه از قرآن کریم را تلاوت کنی و در آن اندیشه و تدبر کنی – یا خود را عادت بده که در روز ده صفحه کتاب مفید بخوانی – یا خود را عادت بده به مراقبه و محاسبه ...، توجهی ندارد، اما اگر بگویند: اگر روزی یا شبی فلان تعداد، فلان ذکر را بگو تا چنین و چنان شود، با جدیت، مسرور و با شتاب به آن مبادرت مینماید؟!
آیا یکی از عواملش، راحتطلبی و تنبلی نیست؟ بالاخره تکرار لفظ از تفکر، اندیشه، تدبر، برنامهریزی و تلاش خیلی راحتتر است!
*- آیا یکی از عوامل اصلیاش عوامی نیست، که بالاخره منجر به خرافهگرایی میشود؟!
*- دقت کردهاید که برخی، وقتی در فضای مجازی میخوانند که فلان حدیث یا دعا و ... سندیت ندارد، چه خوشحال روی آن مانور میدهند، اما متقابلاً به نشر و عمل به اذکار و نسخههای مندرآوردی در فضای مجازی، مبادرت میورزند؟! اینها با خدا و اسلام و عبادت کاری ندارند، بلکه مشغول بازی هستند و این بازی، گریبان خودشان را خواهد گرفت.
نتیجه:
بنابراین، با توجه به نکات فوق، اگر عدد بیان شده جهت مداومت در یک ذکر، از معصوم علیه السلام و یا اهل علم و تقوا، فضیلت و شهود باشد، عمل به آن انشاء الله صواب (کار درست) است و ثواب (پاداش) دارد، منتهی به شرطی که اولاً دعا و ذکر خالصانه باشد، ثانیاً همان دعا، ذکر و عدد حجاب نگردد، ثالثاً اندیشهها، گرایشات و اعمال دیگر، آفت و حبط کنندهی آنها نگردد.
مرتبط:
ذکر - تعداد برای ذکر "لا اله الا الله" چه مقدار میباشد ؟ اثرات این ذکر چیست؟ (11 مرداد 1394)
مشارکت و همافزایی (سؤال و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
در خصوص نقش اعداد در اجابت شدن دعا و ذکر، راهنمائی نمایید. در فضای مجازی، اذکار و اعدادی را برای حوایج درج میکنند.
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8531.html
- تعداد بازدید : 7781
- 30 فروردین 1396
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: گوناگون دعا ذکر
نظرات کاربران
خدا قوت، مفید بود