پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): دراین مورد، پیش از این مباحث بسیاری طرح درج گردیده است (مانند نمونههای پاورقی - مرتبط)، لذا در این فرصت به صورت اجمال به نکات ذیل اشاره میگردد:
الف – نه تنها محل تولد و مرگ، بلکه در مورد "خلقت"، هیچ چیزی به اختیار انسان نمیباشد، چرا که خالق اوست و او نیز برای خلقتش نه از کسی اجازه میگیرد و نا با کسی مشورت مینماید. بدیهی است که کسب اجازه ناشی از زیردستی و تابعیت از مقام بزرگتر و صاحب اختیار میباشد و مشورت نیز جهت تجمیع آرا و علوم و ... برای کار بهتر میباشد و خالق علیم، حکیم، قادر، غنی، مالک، ربّ و سبحان (منزه)، نیازی به این موارد ندارد، لذا "فعال مآیشاء" میباشد.
ب – به آدمی، فقط در برخی از امور اختیار داده شده است، نه همهی امور. هدایت و مسئولیتش نیز به اندازهی همان اختیار و امکاناتی است که به او داده شده است. « لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا – خداوند کسی را بیش از وسعش تکلیف نمیکند / البقره، 286».
ج – اختیاری که بشر داده شده، غالباً مربوط به "انتخاب"های اوست و در مورد چیزی که اختیاری در آن ندارد، نه مکلف است و نه مسئول و پاسخگو؛ و البته پس از انتخاب، در نتایج نیز نقش اختیاری ندارد؛ چرا که نتایج به خلقت، تکوین و قوانین حاکم بر آن بر میگردد که در اختیار انسان نمیباشد. در مَثل: انسان میتواند بین آب گوارا یا اسید و یا ... یکی را برای نوشیدن انتخاب نماید، اما وقتی انتخاب کرد و نوشید، دیگر نتایج حاصله در اختیار او نیست. کسی نمیتواند بگوید که من پرخوری میکنم تا با سواد و دانشمند شوم، یا فسق و فجور و فساد به راه میاندازم تا خود و دیگران را اصلاح کنم! اینها دروغ، خودفریبی و عوامفریبی است:
« وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ * أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَكِنْ لَا يَشْعُرُونَ » (البقره، 11 و 12)
ترجمه: و هنگامی که به آنان گفته شود: «در زمین فساد نکنید» میگویند: «ما فقط اصلاحکنندهایم»! * آگاه باشید! اینها همان مفسدانند؛ ولی نمیفهمند.
د – اگر چه شرایط محیطی، مانند چگونگی فرهنگ خانواده، شهر یا کشور، و یا چگونگی تعلیم و تربیت، و یا چگونگی تبلیغات له و علیه، و یا چگونگی برخورداری از امکانات گوناگون، نقش بسیار مؤثری دارد، اما این سلسله علل، یک علت تامه دارند که عبارتند از "عقل و اختیار" که در هر کسی مستقل میباشد.
اگر عقل نبود، تمامی انسانها، مانند حیوانات، فقط از روی غریزهی حیوانی عمل میکردند و چیزی به نام حق و باطل، ارزش و غیر ارزش، خوب و بد، نظامات مدنی، قانونمندی، اخلاقیات و ... برایشان وجود نداشت و مطرح نبود. از این رو راجع به انسانهایی که عقل و فهم خود را فعال نمیکنند، فرمود: «کَالأنعام = مانند حیوانات».
اگر اختیار نبود، به فرض بودن عقل، همه انسانها مانند فرشتگان و مجردات میشدند و اختیاری برای انتخاب بین دو یا چند گزینه نداشتند.
اگر فقط شرایط محیطی، تنها "علت" چگونگی تعقل و انتخاب بود، بر تمامی اعضای یک خانواده، یک محله، یک شهر یا یک کشور، فقط یک فرهنگ، یک ذوق و سلیقه، یک بافت و ساختار و یک انتخاب (در همسر، شغل، دوست، دین، انواع گرایشات و ...) حاکم میگردید. اما ما شاهد تفاوتهای گوناگون و حتی متضاد در یک بافت واحد کوچک یا بزرگ اجتماعی هستیم.
مثال عینی:
•- در ایران اسلامی، افراد کافر، مشرک، منافق، ظالم، فاسق و فاسد نیز هستند، در حالی که در همین کشور و همین فرهنگ متولد شده و زندگی میکنند.
•- در کشورهایی چون امریکا و کشورهای اروپایی، کشورهای آفریقایی، روسیه، چین و ...؛ برخی بتپرست میشوند، برخی شیطانپرست، برخی نفسپرست، برخی گوساله و گوسالهساز پرست، برخی پول پرست، برخی شهوتپرست ... و برخی هم خداپرست و مؤمن به توحید، معاد و حتی اسلام، قرآن و ولایت.
•- در خانوادهی مؤمن، یکی کافر میشود، اگر چه پدرش حضرت نوح علیه السلام باشد – در خانوادهی کافر، یکی مؤمن میشود، اگر چه همسرش خودِ فرعون باشد (حضرت آسیه علیهاالسلام) – در خانواده و محیط محروم از علم، یکی راه علم را پیش میگیرد و دانشمند نیز میشود و ... .
•••- خداوند بر علوّ درجات شهید ادواردو آنیلی، فرزند صاحب شرکت فیات و بزرگترین شرکتها و بانکهای ایتالیا بیفزاید که نمونهی بارزی از این "اختیار و انتخاب" را به همه نشان داد. او مسلمان شد، شیعه و اهل ولایت شد، با امام خمینی رحمة الله علیه نیز ملاقات کرد و انقلابی شد ... و به دست صهیونیستهای خانواده و محیط، ترور شد و مظلومانه به شهادت رسید.
•- و البته از این نمونهها در هر عصر و محیطی بسیار است و اینها همه دلیل بر آن است که به رغم آثار محیطی، نقش اصلی را "اختیار" هر کسی در "انتخاب" ایفا مینماید؛ و این انتخاب، حتی زیاد تابع علم و عقل (استدلالها و بینات) نمیباشد، بلکه در نهایت انسان هر آن چه را که دوست داشته باشد انتخاب میکند، اگر چه با عقل و علم مغایر باشد. آیا مردمان رفتارهایی نادارند که خودشان هم میدانند مضرّ است؟! اما چون دوست دارند، انجام میدهند. لذا نفرمود: «اگر با عقل و علم خداشناس شدید، پس از رسولش تبعیت کنید، بلکه فرمود: بگو اگر خدا را دوست دارید، از من تبعیت کنید:
« قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ » ()
ترجمه: بگو: «اگر خدا را دوست داريد، از من پيروى كنيد تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را بر شما ببخشايد، و خداوند آمرزنده مهربان است.»
مرتبط:
•- اگر در عربستان به دنیا میآمدیم، سنی یا وهابی بودیم، اگر در اروپا به دنیا میآمدیم، قطعاً مسیحی بودیم و حالا که در ایران هستیم، مسلمان و اهل تشیع هستیم؛ پس این جبر جغرافیاست که ما را شیعه کرده است. دلیل استدلالی و قوی میخواهیم. (13 آذر 1392)
•- اگر شما در اسراییل به دنیا میآمدید به احتمال زیاد یهودی میشدید ،اگر در عربستان به دنیا میآمدید قطعا مسلمان میشدید، اگر در اروپا ...؛ پس دین پدیدهایست که جغرافیا برای شما تعیین میکند. پس تعصب برای چیست...؟ آنچه مهم است اخلاق و انسانیت است که به جغرافیای زمان ومکان محدود نیست. (13 فروردین 1294)
مشارکت و همافزایی (سؤال به همراه نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
مواردی چون محل تولد و زندگی در اختیار ما نمیباشد، مثل فردی که چون در ایران به دنیا آمده مسلمان است و اگر در جای دیگر بود ...؟
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8654.html
کلمات کلیدی:
گوناگون انتخاب