گاهی اوقات ذکری می‌گویم و یا کاری خیری می‌کنم، البته به خاطر ترس از خدا، نه واقعاً عشق به او! آیا این ارزشی دارد و به حساب می‌آید؟ گفته‌اند: اگر اعتقادات در جان آدمی مستقر (ملکه) نگردد، در زمره‌ی مؤمنین نیست و نمی‌تواند پاسخگو باشد؟ آیا این ناامید کننده نیست؟!

سوالات و شبهات

تکرار کلماتی ذکر گونه در بسیاری از فرقه‌ها وجود دارد، مثلا "هیو" که پیروان اکنکار آن را تکرار می‌کنند یا "مانتراها" و اوراد. بسیاری از کسانی که جذب این فرقه‌ها می‌شوند به خداوند یگانه خالق ایمان دارند و قلبا او را صدا می‌زنند. آیا این اذکار می‌توانند موجب گمراهی شوند؟ و آیا گفتن آن گناه است؟ درواقع اجازه بفرمایید از حد کلمه فراتر برویم و کلی‌تر نگاه کنیم؛ برای کسی که در دل به یگانگی خداوند بی‌نیاز ایمان دارد و قصد تقرب به او را دارد، آیا شیاطین می‌توانند نغودبالله خود را به جای خداوند جا بزنند و با وسوسه فرد را وادار به گفتن اذکاری کنند که منجر به قدرت گرفتن خودشان در زمین شود‌؟ یا حالت گمراهی از اینجا ناشی می‌شود که فرد وقت خود را به باطل اختصاص داده و فایده‌ای بر آنها نیست؟ (کارشناسی ارشد هنر)
با توجه به مطالعه قرآن کریم و بررسی یکسری آیات به این نتیجه رسیدم که قرآن برای یک قوم خاصی نازل شده و به نظر من خیلی آشکار و واضح این مطلب در قرآن موجود است؛ نشانی آیات را ارسال می‌کنم: ابراهیم‌، 4 – یونس‌، ۴۷ – النحل، ۳۶ و ... (ذکر نشانی هجده آیه)؛ خیلی برایم مهم است که نظر شما را بدانم. (مهندسIT / آلمان)
وقتی ذکری مثل ذکر یونسیه رو میگیم، باید به چه چیزی توجه کنیم؟ چون هم در این جا هم بزرگان دین گفته شده که ذکر فقط زبانی نیست و باید به مفهومش توجه و تعقل کرد. برای همین می‌خواستم اگه ممکنه توضیحی بفرمایید.