وظیفهی ما در برابر دوستانی که منکر خداوند و پیامبر (ص) هستند و یا در برخورد با پستهای شبههناک چیست؟ (مهندسی مکانیک)
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): همیشه تفاوت قایل شوید بین تعاریف متفاوت برای چگونگیهای روابط. به عنوان مثال: بسیار فرق است بین "دوستی" با "ارتباطات".
سلسلهی دوستیها:
تمامی دوستیها و صمیمتها، ریشهدار و هدفدار هستند. یعنی از یک اصل دیگری ریشه گرفته و هدف دیگری را دنبال مینمایند.
به عنوان مثال: ممکن است کسی "علم" را دوست داشته باشد (ریشه)؛ پس وقتی با دانشمند و عالِمی مواجه شد، او را نیز دوست داشته باشد و هدفش کسب علم از او باشد، چرا که رشد و تعالی علمی را دوست دارد (هدف). یا کسی "پول" را بیش از حد نیاز و کارآیی مفیدش دوست داشته باشد، و این محبت او به خاطر «حبّ الدنیا»ی او میباشد (ریشه) و هدفش البته رسیدن به محبوب است که همان متاع دنیاست.
از این رو، وقتی کسی به چیزی یا شخصی علاقمند میشود و آن را "دوست" دارد، باید دقت کند که ریشهی محبت او چیست و هدفش کدام است؟
بیتردید هیچ کسی "ضد و نقیض" یک محبت را دوست ندارد. مثلاً اگر کسی زیبایی را دوست داشته باشد، زشتی را دوست نخواهد داشت، و اگر کسی علم را دوست داشته باشد، نادانی را دوست نخواهد داشت، اگر کسی زراعتش را دوست داشته باشد، آفتش را دوست نخواهد داشت و آن را نابود میکند، و اگر کسی دیگری را دوست داشته باشد، دشمن او را دوست نخواهد داشت؛ و در نهایت اگر کسی معاد و لقاء الله را دوست داشته باشد، در دنیا زندگی میکند، اما متاع دنیا را "محبوب غایی" خود نمیگیرد؛ بلکه همه چیز و همه کس را در راستای همان "محبتش به الله جلّ جلاله" دوست خواهد داشت. لذا مکرر در قرآن کریم فرمود که دشمنان من و دشمنان خودتان را دوست و سرپرست و محرم اسرار خود نگیرید. مانند:
« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَقَدْ كَفَرُوا بِمَا جَاءَكُمْ مِنَ الْحَقِّ يُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَإِيَّاكُمْ أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّكُمْ إِنْ كُنْتُمْ خَرَجْتُمْ جِهَادًا فِي سَبِيلِي وَابْتِغَاءَ مَرْضَاتِي تُسِرُّونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَأَنَا أَعْلَمُ بِمَا أَخْفَيْتُمْ وَمَا أَعْلَنْتُمْ وَمَنْ يَفْعَلْهُ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ » (الممتحنة، 1)
ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید! دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگیرید! شما نسبت به آنان اظهار محبّت میکنید، در حالی که آنها به آنچه از حقّ برای شما آمده کافر شدهاند و رسول اللّه و شما را به خاطر ایمان به خداوندی که پروردگار همه شماست از شهر و دیارتان بیرون میرانند؛ اگر شما برای جهاد در راه من و جلب خشنودیم هجرت کردهاید؛ (پیوند دوستی با آنان برقرار نسازید!) شما مخفیانه با آنها رابطه دوستی برقرار میکنید در حالی که من به آنچه پنهان یا آشکار میسازید از همه داناترم! و هر کس از شما چنین کاری کند، از راه راست گمراه شده است!
« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَةً مِنْ دُونِكُمْ لَا يَأْلُونَكُمْ خَبَالًا وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ » (آلعمران، 118)
ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید! محرم اسراری از غیر خود، انتخاب نکنید! آنها از هرگونه شرّ و فسادی در باره شما، کوتاهی نمیکنند. آنها دوست دارند شما در رنج و زحمت باشید. (نشانههای) دشمنی از دهان (و کلام) شان آشکار شده؛ و آنچه در دلهایشان پنهان میدارند، از آن مهمتر است. ما آیات (و راههای پیشگیری از شرّ آنها) را برای شما بیان کردیم اگر اندیشه کنید!
"محبت" ریشه و انگیزهی همه چیز است:
بنابراین ممکن است انسان هزاران هزار انسان، کار، حالت، متاع دنیا و ... را دوست بدارد، چنان که پدر، مادر، همسر، فرزند، دوستان، شغل، مسکن، متاع دنیا و ... را دوست میداریم، اما یقیناً هر نوع دوستی، ریشه و هدفی دارد. چنان که فرمود: هم ریشهی ایمان به خدا و تبعیت از رسول خدا صلوات الله علیه و آله، محبت به خداوند سبحان است و هم ریشهی تمامی گناهان و خطاها، محبت به متاع دنیا میباشد.
از یک سو فرمود:
« قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ » (آلعمران، 31)
ترجمه: بگو اگر خدا را دوست داريد از من پيروى كنيد تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را بر شما ببخشايد و خداوند آمرزنده مهربان است.
و از سوی دیگر در مورد کفار، منکران و اهل نافرمانی و عصیان فرمود:
« إِنَّ هَؤُلَاءِ يُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَيَذَرُونَ وَرَاءَهُمْ يَوْمًا ثَقِيلًا » (الأنسان، 27)
ترجمه: اينان دنياى زودگذر را دوست دارند و روزى گرانبار را [به غفلت] پشت سر مىافكنند.
نتیجه:
بنابراین، اهل ایمان و کسانی که خداوند متعال را دوست دارند و بالتبع شوق لقای محبوب را دارند و بالتبع و در همان راستا رسول الله و اهل بیت عصمت صلوات الله علیهم اجمعین، اسلام، قرآن، مسلمانان و آن چه را خدا دوست دارد، دوست میدارند، هرگز منکران و دشمنان خدا و رسول صلوات الله علیه و آله را دوست نخواهند داشت و به دوستی بر نمیگزینند. «تولا و تبرا همین است».
ارتباطات:
اما مسئلهای "ارتباطات و حتی تعاملات"، با "دوستی" متفاوت است. ممکن است انسان در روز با اشخاص، حالتها، کارها و چیزهای دیگری مرتبط شود و یا تعامل برقرار نماید، اما ضرورتی ندارد که حتماً آنها را دوست داشته باشد و چه بسا حتی لازم باشد که با دشمن خدا و دشمن خودش نیز ارتباطی برقرار نماید.
●- به رابطهی خود با طبیعت دقت نمایید. آیا هر آن چه را که با آن مرتبط میشوید، دوست میدارید؟! ممکن است با دشمن خود، یا کسی که قصد حیله علیه شما را دارد، یا یک حیوان درنده، یا حشرهی موذی، یا میکروب و ... مواجه و مرتبط شوید!
اما نکته این است که چگونگی ارتباطات نیز یقیناً "ریشهدار و هدفدار" میباشد؛ بنابراین چگونگی مواضع، بر اساس همان چگونگی "اهداف" تعریف میشود.
به عنوان مثال: شما در زندگی طبیعی، حشرهی موذی یا میکروب را از خود و میحط خود دفع میکنید، اما دانشمند، محقق و کسی که آزمایشات علمی انجام میدهد، رابطهی گستردهای با آنها برقرار مینماید، تا به "اهداف" خود برسد.
تعامل و برخورد با کافر یا منکر خدا، رسول صلوات الله علیه و آله، معاد، اسلام و قرآن نیز همینطور است.
کافری که دشمنی میکند، با کافری که دشمنی نمینماید متفاوت است – منکری که فقط خودش منکر است، با منکری که کفر را تبلیغ و علیه اسلام ضد تبلیغ میکند، متفاوت است – برخی بسیار نادان هستند، نه اسلام را میشناسند و نه آن ایسمی را که به آن گرویدهاند میشناسند و فقط جهت مطرح کردن خود، میگویند: «من لیبرالیست، فمینیست، آتیست و ... هستم». آنها بدبختهای مستضعفی هستند که گاه وظیفه ایجاب میکند که جهت آگاهی، هوشیاری و بصیرت آنان، تلاشهای فراوانی انجام پذیرد.
وقتی پیامبران الهی به سوی مردم گسیل میشدند، اکثریت آنان مردمان جاهل و کافری بودند، پس آنان را در نهایت اخلاق، محبت، رحمت، سخن نرم و نیکو و حتی خدمت، به راه حق دعوت نمودند و دشمنیها آنگاه ایجاد شد که حق بر آنان اتمام حجت شد، ولی نه تنها نپذیرفتند، بلکه به دشمنی، ضدتبلیغ، ایجاد موانع برای مردم (وَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ) و لجاجت و عناد پرداختند. روش ارتباط و تعامل تمامی اولیاء الله نیز همینگونه بوده و هست:
« إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَشَاقُّوا الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئًا وَسَيُحْبِطُ أَعْمَالَهُمْ » (محمد صلوات الله علیه و آله، 32)
ترجمه: آنان که کافر شدند و (مردم را) از راه خدا بازداشتند و بعد از روشنشدن هدایت برای آنان (باز) به مخالفت با رسول (خدا) برخاستند، هرگز زیانی به خدا نمیرسانند و (خداوند) بزودی اعمالشان را نابود میکند!
پستهای شبههناک:
نحوهی برخورد با هر سخن لغو و شبههناکی (خواه پست شبههناک باشد – یا مسخره کردن دین خدا و مقدسات و احکام باشد – یا شوخیها و جوکهایی که ضد اخلاق، حیا و ارزشها باشد و ...) نیز همین طور میباشد.
خداوند متعال در کلام وحی فرمود که به خوردنی و نوشیدنی خود توجه و دقت داشته باشید [فَانْظُرْ إِلَى طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ / البقره، 256]؛ و ما میدانیم که خوراک و نوشیدنی، به آن چه وارد معده میگردد اختصاص ندارد؛ بلکه دیدنها و شنیدنها نیز همه "خوراکِ" ذهن، دل و جان هستند. چنان که اگر کسی مطلب مفیدی بشنود و حض ببرد، به او "نوش جان" میگویند و یا سخن ضد تبلیغی را به "خوراک تبلیغاتی" تعبیر میکنند.
●- پس همانگونه که انسان باید مراقب سلامت بدن خود باشد و هر چیزی را نخورد و نیاشامد، بلکه به لحاظ ظاهر از سلامت آن مطمئن گردد و به لحاظ باطن، از حلال بودن آن اطمینان حاصل نماید، در خوراک ذهن، قلب و روح خود نیز باید به مراتب مراقبت بیشتری بنماید تا مسموم و هلاک نگردد.
●- بهترین برخورد با پستهای شبههناک، همان دور شدن، دور نمودن و قطع ارتباط است. رونق فضای شبهه، به بازار آن است، هر چه تقاضا بیشتر باشد، عرضه نیز بیشتر خواهد شد و البته قیمت و هزینهاش سنگینتر.
خداوند متعال مراجعین به این بازار را "مشتریان حرف مفت" میخواند که به واسطهی داد و ستد و مصرف "حرف مفت"، معذب خواهند شد، مانند کسی که خوراک مضر بخورد:
« وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّخِذَهَا هُزُوًا أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ » (لقمان، 6)
ترجمه: و بعضی از مردم سخنان بیهوده را میخرند تا مردم را از روی نادانی، از راه خدا گمراه سازند و آیات الهی را به استهزا گیرند؛ برای آنان عذابی خوارکننده است!
تفاوت:
البته بازهم موارد (مانند همان محقق و پژوهشگر) متفاوت است. یک موقع برای کسی شبههای پیش آمده و پاسخی میخواهد – یک موقع کار کسی پاسخگویی به شبهات است – یک موقع محققی در مورد شبهات رایج در اذهان عمومی و ریشهها و اهداف و گسترهی آنها تحقیق میکند و ...؛ پس کار اینها فرق دارد با کسی که بیخود و بیجهت، خود را وارد بازار حرف میکند، مخاطب شبههپراکنان قرار میدهد و بالتبع آسیب میبیند.
مشارکت و همافزایی (سؤال به همراه نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
وظیفهی ما در برابر دوستانی که منکر خداوند و پیامبر (ص) هستند و یا در برخورد با پستهای شبههناک چیست؟
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8702.html
- تعداد بازدید : 2742
- 24 تیر 1396
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: حقوقی و احکام