پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): این سؤال بسیار مطرح شده و میشود؛ اما لازم است که ابتدا چند سؤال از خود بپرسیم:
الف - حالا اگر انبیای عظام علیهم السلام برتر باشند، چه میشود؟ و یا اگر مقام امامان علیهم السلام برتر باشد چه میشود؟!»- مگر انبیا و اوصیای الهی که تماماً از سوی خداوند متعال برای هدایت مردم گسیل شدهاند؛ برای رقابت با یک دیگر آمده بودند که حالا ما مسابقه بگذاریم و یک عده بگویند: اینها برتر بودند و عدهی دیگر بگویند: آنها برتر بودند؟!
ب – اساساً برتر بودن یعنی چه؟ برتری نزد چه کسی؟ و ملاک این برتری چیست؟!
ب/1 - آیا تکلم با خدا، زنده کردن مرده و ...، دلیل و ملاک برتری مقام میباشد؟ حضرت موسی علیه السلام با خداوند سبحان تکلم نمود، اما مردهای را زنده نکرد، ولی حضرت عیسی علیه السلام، مرده زنده کرد، اما نمرد و به معراج برده شد! حالا کدام برترند؟!
ب/2 - به راستی چرا خداوند متعال، حضرت موسی علیه السلام را که نبی و رسول اولی العزم و صاحب کتاب و شریعت بودند و آن همه معجزات گوناگون را به دست ایشان نشان داد، برای شاگردی نزد "عبد صالح = حضرت خضر علیه السلام" و برای خدمتکاری نزد "حضرت شعیب علیه السلام" فرستاد؟!
ج – "فضیلت" که به برتری تعبیر میشود را خداوند متعال میدهد و خود فرمود به برخی از آنها در امری فضیلتی بخشیدهام که به دیگری نبخشیدهام؛ چنان که میدانیم هیچ یک از انبیای الهی، به حکومتی چون حضرت سلیمان علیه السلام نرسیدهاند و خلقت هیچ کدام مانند حضرت عیسی علیه السلام نبوده است و ...؛ حال این یعنی ایشان از همه برتر و والامقامتر هستند؟!
« تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ مِنْهُمْ مَنْ كَلَّمَ اللَّهُ وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَلَكِنِ اخْتَلَفُوا فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ وَمِنْهُمْ مَنْ كَفَرَ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلُوا وَلَكِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يُرِيدُ » (البقره، 253)
ترجمه: برخى از آن پيامبران را بر برخى ديگر برترى بخشيديم از آنان كسى بود كه خدا با او سخن گفت و درجات بعضى از آنان را بالا برد و به عيسى پسر مريم دلايل آشكار داديم و او را به وسيله روح القدس تاييد كرديم و اگر خدا مىخواست كسانى كه پس از آنان بودند بعد از آن [همه] دلايل روشن كه برايشان آمد به كشتار يكديگر نمىپرداختند، ولى با هم اختلاف كردند پس بعضى از آنان كسانى بودند كه ايمان آوردند و بعضى از آنان كسانى بودند كه كفر ورزيدند و اگر خدا مى خواست با يكديگر جنگ نمیکردند ولى خداوند آنچه را مىخواهد انجام مىدهد.
د – معجزه در اختیار هیچ یک انبیا نمیباشد که امتیاز یا فخر آنان باشد، بلکه امر الهی است و به دست آنان انجام میپذیرد. حضرت عیسی علیه السلام، باذن الله مُرده زنده نمود؛ و حضرت ابراهیم علیه السلام، روز حشر و زنده کردن تمامی مردگان پوسیده در خاک را باذن الله متجلی نمود، و تمامی انبیا و رسولان و امامان، قلبهای مرده را زنده نمودند؛ حال کدام برترند؟
وحی:
اگر چه اخذ وحی یک فضیلت است، اما باید به معانی و موضوع و تفاوت وحیها دقت نماییم، به عنوان مثال:
یک – نوعی وحی است که به حیوانات نیز میشود، چنان که به صراحت فرمود: « وَأَوْحَى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ – و پروردگارت به زنبور عسل وحی نمود / النّحل، 68».
دو – نوعی از وحی است که به تمامی انسانها میرسد که "الهام و نیز رؤیای صادق" از جمله آنها میباشد. چنان که فرمود: « فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا - سپس پليدكارى و پرهيزگارىاش را به آن (جان و نفس آدمی) الهام كرد ».
سه – نوعی از وحی است که به اشخاص خاصی میرسد، اگر چه نه پیامبر باشند و نه امام؛ چنان فرمود: « وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى – و ما به مادر موسی وحی نمودیم / القصص، 7» - و فرمود:
« إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ » (آلعمران، 45)
ترجمه: [ياد كن] هنگامى [را] كه فرشتگان گفتند اى مريم خداوند تو را به كلمهاى از جانب خود كه نامش مسيح عيسى بنمريم است مژده مىدهد در حالى كه [او] در دنيا و آخرت آبرومند و از مقربان [درگاه خدا] است.
چهار – نوعی از وحی است که به جامدات و زمین مرده نیز میرسد، چنان که در مورد وحی به زمین در روز قیامت فرمود: « يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا * بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحَى لَهَا - آن روز است كه [زمين] خبرهاى خود را باز گويد * [همان گونه] كه پروردگارت بدان وحى كرده است/ الزلة، 5»
* پنج – نوعی از وحی است که به امامان، رهبران و هادیان صالح در هر امتی میرسد، چنان که فرمود:
« وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ ». (الأنبیاء، 73)
ترجمه: و آنان را پيشوايانى قرار داديم كه به فرمان ما هدايت میکردند و به ايشان انجام دادن كارهاى نيك و برپاداشتن نماز و دادن زكات را وحى كرديم و آنان پرستنده ما بودند.
شش – گاهی به انبیای الهی، وحیای میشود که صرفاً امری است جهت انجام کاری و جزو دین و شریعتشان نمیباشد. چنان که فرمود: « وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَلْقِ عَصَاكَ – و ما به موسی وحی نمودیم که عصایت را بیانداز / الأعراف، 117»
شش – گاهی وحی در مقولهی دین، شریعت و احکام است و کلیات آن در آخرین دین، همان است که در اولین دین نیز همان بوده است، چنان که میفرماید:
« شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ » (الشوری، 13)
ترجمه: از [احكام] دين آنچه را كه به نوح در باره آن سفارش كرد براى شما تشريع كرد و آنچه را به تو وحى كرديم و آنچه را كه در باره آن به ابراهيم و موسى و عيسى سفارش نموديم كه دين را برپا داريد و در آن تفرقه اندازى مكنيد، بر مشركان آنچه كه ايشان را به سوى آن فرا مىخوانى گران مىآيد خدا هر كه را بخواهد به سوى خود برمى گزيند و هر كه را كه از در توبه درآيد به سوى خود راه مىنمايد.
هفت – و گاهی وحی، همان کتاب است، مانند: صحف ابراهیم، زبور داود، تورات موسی، انجیل عیسی و قرآن محمد رسول الله، صلوات الله علیهم اجمعین، چنان که فرمود: « وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ قُرْآنًا ... / و بدين گونه قرآن را به سوى تو وحى كرديم / الشوری، 7 »
برتری قرآن کریم و پیامبر اعظم (ص):
●- خداوند متعال، پیامبرانش را یکی پس از دیگری گسیل داشت، تا ختم نمود به خاتم الأنبیاء، حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله.
بنابراین، اولاً وحی نبوت (دین و شریعت)، به ایشان ختم شده و دیگر به کسی چنین وحیای نازل نمیگردد، ثانیاً هر یک از اصول دین و شریعت را به یک نبی نازل نمود، به نبی بعد نیز نازل نمود، پس هر چه که به انبیای گذشته نازل شده، به ایشان نیز نازل شده، به اضافهی آن چه که مورد نیاز جهانیان تا آخرالزمان میباشد. چون دین آخر است.
پس فرمود: تو را رسولی برای تمامی جهانیان تا آخرالزمان فرستادم « وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ - و تو را جز رحمتى براى جهانيان نفرستاديم / الأنبیاء، 107»
●- خداوند متعال، بالتبعِ این رسالت جهانی، برای هر یک از رسولان صاحب شریعت، کتابی فرستاد، اما فرمود «قرآن کریم» کتابی است برای همگان و همیشه: « تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا - بزرگ [و خیر محض و پایدار] است كسى كه بر بنده خود فرقان [=كتاب جداسازنده حق از باطل] را نازل فرمود تا براى جهانيان هشداردهندهاى باشد / الفرقان، 1».
●- خداوند متعال، برای هر دینی، قبلهای قرار داد، اما چون پیامبر اسلام، دین اسلام و کتاب قرآن را جهانی اعلام نمود، فرمود که قبلهی اسلام نیز برای همگان در هر عصری قبلهی هدایت میباشد: « إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ - در حقيقت نخستين خانهاى كه براى [عبادت] مردم نهاده شده همان است كه در مكه است و مبارك و براى جهانيان [مايه] هدايت است »
برتری امامان:
در برتری امامان علیهم السلام باید به چند نکتهی اصلی توجه نمود:
یک – مقولهی «امامت»، با مصداق آن «شخص امام»، متفاوت است، چه بسا پیامبری خودش امام نیز باشد.
دو – در قرآن کریم تصریح شده که "امامت"، بالاتر از نبوت و رسالت میباشد، چنان که فرمود: حضرت ابراهیم علیه السلام را پس از آزمایشات بسیار در مقامات "خلّت، نبوت و رسالت"، به امامت منصوب نمود. بدیهی است که موفق در امتحانات را به مقام بالاتر میبرند و نه پایینتر.
سه – قرآن مجید، کاملترین کتاب الهی است، پس کسی که در حد امام معصوم، علم به قرآن کریم داشته باشد، نه تنها علم به کتب پیشین را دارد، بلکه از علمی به مراتب فراتر برخوردار گردیده است.
چهار – "امام و کتاب خدا" یک حقیقت هستند در دو صورت. یکی صامت و دیگری زنده و ناطق، و برای همین فرمود: «از یک دیگر جدا نمیشوند ...»؛ پس اگر قرآن کریم کاملترین کتاب است، "تلو" ، همتا و حقیقت آن، یا قرآن حی و ناطق نیز کاملترین میباشد.
مشارکت و همافزایی (سؤال به همراه نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
آیا مقام امامان (ع) بالاتر است یا انبیای گذشته؛ در حالی که به هیچ یک از آنان وحی نازل نشده و معجزاتی چون آنان (زنده کرده مرده و ...) نداشتند؟
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8795.html
کلمات کلیدی:
قرآن