پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): بیدینانی که حالشان اصلاً خوب نیست، اما گمان میکنند که حال خوشی دارند، بر چه اساسی مبتلا به این تخیلات شدهاند؟! آیا چنین نیست که خودشان شرطی شدهاند، اما دیگران را شرطی میبینند؟!
همانگونه که علم و آگاهی، منوط به در دست داشتن "تعاریف درست" میباشد، انحراف و اعوجاج نیز از "تعاریف نادرست" و سپس جا به جا کردن (بدل زندن) با تعاریف درست، آغاز میشود.
این که برخی میگویند: « دین یک سری اصولی است که ما را شرطی میکند »، ابتدا ارائهی یک نعریف نادرست از "دین" است و سپس اهانت به شعور انسانی!
حال اگر متقابلاً بفرمایید: «اتفاقاً بیدینی یک سری اصول تخیلی است که شما را شرطی نموده است»، با ژستی روشنفکرانه و موضعی معترضانه، بر شما میتازند!
"دین" که فقط "اسلام" نیست، تا با "شرطی" خواندن اثر آن، به اسلام بتازند و تکذیبش کنند؛ بلکه هر نوع از "جهانبینی و ایدئولوژی مبتی بر آن" نیز دین است.
ادیان الهی همه "دین" هستند، چنان که مکاتب بشری و حتی خرافات نیز نوعی دین هستند. اسلام عزیز و غنی "دین" است، چنان که تمامی "ایسم"ها و نمودهای کفر و شرک نیز دین هستند، لذا فرمود که به کفار بگو: « لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ – دین شما برای خودتان و دین من برای خودم / الکافرون».
●- مگر آدمی فاقد عقل، شعور، آگاهی، قلب، فهم، سمع، بصر، اختیار و اراده است که "شرطی" شود؟! بنابراین، اتفاقاً برعکس است، یعنی آنان که عقلشان معیوب، قلبشان محجوب، و سمع و بصرشان مستور و ممهور شده، لذا کَر و کور حقیقی (نه ظاهری) شدهاند، با تبعیت از افکار خرافی و سنن جاهلی اسلاف خود، "شرطی" میشوند!
●- آنان هستند که حقایق را نمیبینند، هدف را گم میکنند، سخن حق به گوششان فرو نمیرود، عقل را تعطیل و قلب را بتکده میکنند، به قواعد بازی در دنیا عادت کرده و شرطی شدهاند، و بدتر از همه آن که ضمن انحراف کلی و اساسی، گمان میکنند که دیگر بسیار دانشمند و عالم شده و هر چه میگویند، همان درست است و هر کاری که میکنند، همان خوب میباشد! و به همین دلیل نه خودشان و نه اعمالشان، هیچ وزانتی ندارند:
قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا *
بگو آيا شما را از زيانكارترين مردم آگاه گردانم
الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا *
[آنان] كسانى اند كه كوشششان در زندگى دنيا به هدر رفته و خود مى پندارند كه كار خوب انجام مى دهند
أُولَئِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ وَلِقَائِهِ فَحَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَلَا نُقِيمُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَزْنًا *
[آرى] آنان كسانىاند كه آيات پروردگارشان و لقاى او را انكار كردند در نتيجه اعمالشان تباه گرديد و روز قيامت براى آنها [قدر و] ارزشى نخواهيم نهاد.
اسلام:
بنابراین دین اسلام، یک سری اصول نیست؛ بلکه "جهانبینی و ایدئولوژیِ" مبتنی بر حقایق عالم هستی میباشد که با عقلانیت و به نور علم شناخته و درک میگردند. پس جایی برای احساس شرطی شدن، ندارد.
از این رو، درست برعکس کفر و شرک جاهلانه و خرافهگرایی و خیالبافیهای تحجری و مرتجعانه، که شرطی شدن را به دنبال میآورد، اصول دین در اسلام تحقیقی است. یعنی هر کسی باید با نیروی عقل و علم خود، و در حد ظرفیتش، به حقیقت آنها پیببرد.
●- اسلام عزیز و غنی، آنقدر مبتنی بر عقلانیت است که حتی از کفار، منکرین و مخالفین نیز دلیل و برهان عقلی میخواهد و میفرماید: « قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ – بگو دلیل شما چیست، اگر در گفتار خود صادق هستید؟!» لذا شاهدیم که هیچ گاه برای تکفیر و تکذیب اسلام، دلیل عقلی نیاورده و نمیآورند، بلکه فقط شعار داده، یا مسخره میکنند! حال کدام شرطی شدهاند. اهل عقلانیت و علم و درک و اراده و انتخاب – یا اهل کفر، عناد، لجاج و مسخرهبازی؟!
کلمات کلیدی:
پاسخ های کوتاه