عارف بالله، آیت الله حاج میرزا جواد ملکی تبریزی:
بسمه تعالی
... از عواملی که در محو آثار گناهان مؤثر است، انجام حسنات و کارهای نیک پس از ارتکاب گنه است؛ به خصوص خوف، و گریه و صدقات، و از همه مؤثرتر محبت در راه خدا، به خصوص محبت محمد و آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین، و پس از آن، محبت شیعیان و موالیان آن بزرگواران است.
... و اما علاج اصرار بر گناه و دواء برای دستیابی به توبه، نیاز به تحصیل اسباب آن دارد و آن عبارت است از: علم و ذکر و مجاهدت با عمل.
●- اما علم به این است که بداند که آن چه بهتر و پایدارتر است، آن سرای آخرت است و گناهان موجب شقاوتی بس بزرگ برای او در دنیا و آخرت خواهد بود و آن چه که انسان را از این شقاوت عظما نجات میبخشد و مبحت حضرت حق تعالی را کسب میکند و آدمی را به جوار حضرت ذو الجلال و لقای او میرساند، توبه است و لذت لقاء الله همان لذتی است که نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده و نه به قلب احدی خطور نموده است.
●- از این که بگذریم، باید دانست که علم با غفلت، نفعی به حال آدمی ندارد؛ مگر این که انسان متذکر شود و علامت فکر نافع این است که آن فکر در تغییر و تحول احوال آدمی اثر بگذارد و در عواقب سوئی که به خاطر تفریط و زیادهروی در منافع زودرس دنیایی در انتظارش هست، او را به تفکر وا دارد؛ مثلاً اگر به مؤمنی ناسزایی گفته، باید بداند که این ناسزا برای او در اخرت عذابی به دنبال خواهد داشت؛ عذابی که قابل قیاس با عذابهای دنیایی نیست و این علم تنها، با غفلت از آن، فایدهای نخواهد داشت، مگر این که ذکر و یادآوری به دنبال داشته باشد و ذکر هم نمیتواند فایدهی زیادی داشته باشد، مگر این که این یادآوری و تذکر، آن سوء عاقبت و آن سرانجام شوم که در انتظارش هست دائمی گردد تا این که در حالش تغییری به وجود آورد. مثل این که اگر به سلطانی در غیابش ناسزایی گفته و بفهمد این ماجرا به سلطان رسیده و سلطان او را برای عقوبت احضار نماید، چنین کسی حالش چگونه خواهد بود؟ مدام در فکر این است که سلطان بر سر او چه خواهد آورد؟ و چه مجازاتی در انتظار او است؟ و چگونه چنین کسی دائماً در غم و اندوه است و خود را ملامت میکند و هر گاه صحنهی مجازات را به خاطر آورد که سلطان به جلادان دستور دهد که او را بگیرند و زبانش را از کام بیرون کشند، چگونه حزن و اندوهش افزون میشود، و عقوبتی در عالم نیست، مگر این که او برای خود آن را آماده میبیند و از تصور آن درد میکشد متألم میشود. حتی گاه دیده شده که شخص جانی از شدت ترس، قبل از تحمل عقوبت تلف شده و یا این که دیوانه شده است! و لذا است که گفتهاند: فکر کامل صحیح، گاه میشود که از خودِ آن چه که انسان دربارهی آن میاندیشد، در قلب اثر بیشتری دارد.
●- و خلاصه هر گاه انسان در عظمت و بزرگی امر آخرت بیاندیشد و لذات بهشت با انواع و اقسام آن و بهجب و سرور و کرامتش را تصور کند، و از آن طرف، حسرت محروم شدن از اینها، و الم و درد و رنج عذاب آخرت و وقوع آن را بر نفس خود در نظر آورد، همین تفکر و اندیشن لامحاله اثری به جای میگذارد که آن اثر در تکمیل توبهاش مؤثر خواهد بود؛ و برای کسانی که در ابتدای راه هستند، فکر دربارهی مرگ و سکرات آن و ناراحتی و حرارت و درد و رنجِ هنگام مفارقت روح از بدن، و حسرت آدمی در آن حال و جدایی او از جمیع آن که به آنها دلبسته و همهی کسانی که با آنها انس گرفته و وحشت و تاریکی قبر و غربت آدمی در گور، بسیار مؤثر است.
... و خلاصه کلام آن که آدمی اگر بدین ترتیب که ذکر شد در عواقب احوال خود بیندیشد، کمترین اثری که در وجود او خواهد داشت، بریدن او از گناهان است. و اما این که میبینیم در اکثر مردم چنین اثری نمیگذارد، بدان خاطر است که آنها از یاد مرگ و قبر غافل هستند و اگر هم دچار عارضهای شوند و مرگ را به خاطر آورند، فوراً خود را از یاد مرگ، به امر دیگری مشغول میسازند! ولی بزرگان، چنین نبودند.
کتاب نفیس اسرار الصلوة، آیت الله حاج میرزا جواد ملکی تبریزی، ترجمه رضا نجفزاده، ص 77 تا (80)
محضر پیشین:
آیت الله حائری شیرازی: بشری که به ندای فطت پاسخ مثبت ندهد، به انبیای الهی نیز پاسخ مثبت نمیدهد، هر چند که فرزند پیامبر باشد. (26 آبان 1396)
کلمات کلیدی:
در محضر استاد