میخواستم روح رو برام اثبات کنید. آیا روح شخصیت اصلی انسان رو تشکیل میده؟ آیا کسی که فوت میکنه و جسدش رو خاک میکنن، حس میکنه که تو خاکه یا نه؟ یا اینکه چون روح داره روحش که داره درک میکنه؟ (دیپلم ریاضی / اراک)
پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): آیا تا به حال کسی به صورت عقلی و علمی، "روح" را رد و تکذیب کرده است که وجودش اثبات بخواهد؟! بالاخره فرق موجود زنده و مرده، در همین برخورداری یا عدم برخورداری جسم از روح میباشد.
البته یک عده میگویند: این روحی که سبب حیات است، آن روحی نیست که شما میگویید، بلکه همان روح حیات است که در حیوانات نیز موجود میباشد و گاهی آن را تشبیه به یک بخار مادی کردهاند! البته خطا هم نمیگویند، چرا که روح نیز انواع و اقسام دارد و هر کدامش نیز شدت و ضعف مرتبهی وجودی دارند و یکی از روحها، همین روح حیوانی برای حیات حیوانی بدن است که به آن روح حرکت نیز میگویند. اما آدمی، به غیر از روح حیات حیوانی (حرکت) از روحهای دیگری نیز برخوردار میباشد.
شخصیت:
وقتی شما به خودتان یا دیگر اشاره نموده و میگویید: «من» یا «او»، منظورتان کدام "من" میباشد؟ آیا منظور بدن خودتان میباشد؟! آیا وقتی میگویید: فلانی آدم با اخلاق و شخصیتی هست، منظورتان بدن اوست؟! اگر از کسی بپرسید: آیا تو مرا قبول داری یا نه؟ آیا مرا دوست داری یا نه؟ آیا با من هم پیمان و همراه میشوی یا نه؟ منظورتان بدن خودتان و اوست، یا جان خودتان و او؟!
●- بدیهی است که بدن شما، هر زمان در حال تغییر میباشد؛ نه تنها بدن شما در بیست یا چهل سالگی، به هیچ وجهی آن بدن پنج یا پانزده سالگی نمیباشد و تمامی آن سلولها مُردهاند و سلولهای جدیدی جایگزین شدهاند، بلکه "بدنِ" حال حاضر، با بدن دقایقی پیش نیز متفاوت میباشد؛ ولی "منِ شما" هم چنان ثابت مانده است.
●- ممکن است شخصی تحصیلات عالیه داشته باشد و یا بیسواد باشد و گفته شود: اولی محفوظات بسیاری در سلولهای مربوطه در مغزش دارد و دومی محفوظات کمی دارد، یا بگویند: هوش او بهتر و قویتر است و این یکی ضعیف است؛ اما آیا بدن کسی عاشق میشود؟! بدن کسی دارای رحمت و لطافت میگردد و بدن دیگری ظالم و سخت میگردد؟! یا این رحمتها، لطافتها، حبّ و بغضها، و یا سخت و سنگ شدنها، شقاوتها و بیماریها، به مربوط به همان روح که با نامهایی چون قلب، نفس و جان از او یاد میشود میباشد؟
« ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ فَهِيَ كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهَارُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاءُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ » (البقرة، 74)
ترجمه: سپس دلهای شما (یهودیان) بعد از این واقعه سخت شد؛ همچون سنگ، یا سختتر! چرا که پارهای از سنگها میشکافد، و از آن نهرها جاری میشود؛ و پارهای از آنها شکاف برمیدارد، و آب از آن تراوش میکند؛ و پارهای از خوف خدا (از فراز کوه) به زیر میافتد؛ (اما دلهای شما، نه از خوف خدا میتپد، و نه سرچشمه علم و دانش و عواطف انسانی است!) و خداوند از اعمال شما غافل نیست.
سخن عشق:
فرض کنید که از صمیم قلب و عاشقانه کسی را دوست دارید و این محبت را با زبان به او اظهار میدارید و با دست نیز شاخه گلی را به او هدیه داده و میگویید: «من تو را دوست دارم» و مخاطب شما، حالت قلب شما نسبت به خودش و روح کلام شما را دریافت و درک میکند. حال همین مخاطب در یک کتاب قصه یا رُمان، همین جمله را میخواند، یا استاد زبانهای خارجی، به او میگوید: «من دوستت دارم» به آلمانی «ich liebe dich »، به عربی « انّی اُحبُّک » و به انگلیسی « I love you » میشود؛ آیا دریافت پیام او از شما، از کتاب و از استاد مثل هم میباشد؟!
بدیهی است که اعضای بدن (مثل گوش)، یک دریافت بیشتر ندارد، امواج صوتی را دریافت میکند، با سلسله اعصاب آن را به مغز میرساند و در آنجا معادل سازیهای معنایی و مفهومی انجام میگیرد و اینها همه تحرکات مادی میباشند و هیچ کدام بویی از عشق نمیدهند. آیا اگر این جمله را به مخاطب خود در میان جمعی بگویید، همه چنین برداشت میکنند که به خودشان گفتهاید؟!
انتقال و دریافت پیام:
برای گوش مادی، چه در حیوان و چه در انسان، اصوات برابر است، آنها را دریافت کرده و به مغز انتقال میدهند و چه بسا گوش بسیاری از حیوانات، چون فیل، سگ یا خفاش، بسیار از گوش انسان قویتر عمل مینماید؛ اما انتقال و دریافت پیام، کار روح است.
این جان شماست که این سؤال را طرح کرده، نه بدن شما – این جان (روح) ماست که پاسخ میدهد، نه بدن ما؛ و بالتبع جان (روح) هر دوی ما پیام یک دیگر را دریافت میکند، نه اعضای بدن ما.
بنابراین، قلبها، یا همان جانها و روحها هستند که متفاوت میباشند، برخی دارای شرح صدر هستند و قلب آنها برای دریافت و فهم پیام حق باز است «لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِهَا / قلبهایی دارند که با آن تعقل کرده و میفهمند» - و برخی دیگر قلبهایی دارند که دیگر قفل شده است و با آن هیچ نمیفهمند «لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا».
تفاوت انسان و حیوان:
به لحاظ بدنی، انسان و حیوان برابر هستند و هر دو دارای بدن حیوانی و اعضای مناسب با آن میباشند و هم چنین نیازهای بدنی آنها (شهوت جنسی، میل به تولید نسل، میل و نیاز به خوردن و آشامیدن و ...) نیز برابر است. هر دو نوع، در درون بدن خود، اعضایی چون مغز، قلب، سلسله اعضاب، یا جهاز هاضمه دارند و در برون از چشم، گوش، دست، پا و پوست برخوردار میباشند.
از این رو، آنان که برای انسان قائل به روح انسانی نیستند، انسان را با تشبیهات گوناگونی چون: «حیوان ناطق – حیوان راست قامت – حیوان بیمو ....» و بالاخره همان "حیوان" میبینند؛ اما خداوند متعال میفرماید که آدمی دارای روح، قلب و جانی است که اگر بمیرد، بدن و اعضایش چون حیوان کار میکند و بالتبع خودش نیز حیوانی بیش نخواهد بود، اما اگر زنده بماند و تعالی یابد، رشد نموده و به کمال میرسد و انسان والا مقام میگردد.
« أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ » (الحج، 46)
ترجمه: آيا در زمين گردش نكردهاند، تا دلهايى داشته باشند كه با آن بينديشند يا گوشهايى كه با آن بشنوند؟ در حقيقت، چشمها كور نيست ليكن دلهايى كه در سينههاست كور است.
عمل و محاکمه:
فرض کنید که ظالم یا جنایتکاری، مرتکب ظلم و جنایت شده است. آیا بدن او ظلم و جنایت کرده، یا خودش (روح و جانش) ظالم شده و اعضای بدن فقط ابزار او بودهاند؟ برای عضوی چون دست، چه فرقی دارد که چاقویی را برای عمل جراحی و نجات جان یک انسان در دست بگیرد، یا با برای کشتن او؟! دست، پول را بر میدارد و کاری ندارد که مال غیر و سرقت است، یا مال خودش؟! دهان لقمه را فرو برده و معده آن را هضم میکند، و دیگر کاری ندارد که لقمه حلال بود یا حرام؟ مال یتیم بود یا بیت المال و متعلق به مردم بود، یا مال حلال و نتیجه و دسترنج تلاش مفید؟! درست مثل خر یا هر حیوان دیگری که در مزارع و مراتع دنیا میچرند!
حال فرض کنید که این ظالم و جانی را گرفتند و برای محاکمه به دادگاه بردند! آیا اعضای او را محاکمه میکنند، یا خودش را؟! فرض کنید که انشاء الله به زودی رؤسای جمهور یا مقامات امریکا، انگلیس و اسرائیل را مانند صدام، قذافی، فرماندهان صرب و ...، تحت عنوان "جنایتکار جنگی" به محاکمه بکشند؛ آیا بدن آنها را محاکمه میکنند؟! بدن آنها به جز خوردن، خوابیدن، شهوترانی و سایر لذایذ مادی سمعی، بصری و ...، چه کرده است؟! به فرض که با زبانشان، فرمان حمله، جنگ، ترور و ... را صادر کرده باشند و یا با دستشان فرمان محاصره اقتصادی و سایر توطئهها علیه ملتها را امضا کرده باشند؛ اما برای حرکت زبان یا دست، چه فرقی دارد که چه کلمهای را کجا و برای چه میگوید و یا مینویسد؟!
بنابراین، اگر قاضی حکم دهد که بدن او را به زندان بیاندازید، به خاطر این است که قابلیت استفاده صحیح و مفید از این بدن برای خود و جامعه را ندارد؛ اما این قلب و روح اوست که به ظلم و جنایت محکوم میگردد.
خواب:
خوابیدن که به لحاظ بدن، نوعی فعل و انفعال و رفتارهای فیزیکی و شیمیایی میباشد، شبیه مرگ است؛ در اصطلاح میگویند: «خواب برادر مرگ است»؛ بخواهید یا نخوابید، پس از مدتی کم یا زیاد، به خواب میروید؛ میگویند: این کار بدن است. بسیار خب، اما وقتی بدن شما در گوشهای آرام خوابیده است، چه اتفاقی میافتد؟ خودتان به کجا برده میشوید؟ اگر رفتید، چگونه بر میگردید و چه قدرتی شما را به بدن باز میگرداند؟ چطور تمامی ادراکات مادی مانند دیدن، شنیدن، شوق، ذوق، لذت، درد، الم، رنج، شادی و غصه را در خواب درک میکنید، در حالی که بدن شما هیچ ارتباطی با عالم بیرون ندارد؟! لذا فرمود: خداوند شما را در شب (خواب) میمیراند و مجدداً زنده (بیدار) میکند.
« وَهُوَ الَّذِي يَتَوَفَّاكُمْ بِاللَّيْلِ وَيَعْلَمُ مَا جَرَحْتُمْ بِالنَّهَارِ ثُمَّ يَبْعَثُكُمْ فِيهِ لِيُقْضَى أَجَلٌ مُسَمًّى ثُمَّ إِلَيْهِ مَرْجِعُكُمْ ثُمَّ يُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ » (الأنعام، 60)
ترجمه: او کسی است که (روح) شما را در شب (به هنگام خواب) میگیرد؛ و از آنچه در روز کردهاید، با خبر است؛ سپس در روز شما را (از خواب) برمیانگیزد؛ و (این وضع همچنان ادامه مییابد) تا سرآمد معینی فرا رسد؛ سپس بازگشت شما به سوی اوست؛ و سپس شما را از آنچه عمل میکردید، با خبر میسازد.
ایمان و کفر:
"ایمان"، یعنی باور چیزی که انسان خود را در پناه او در امنیت میبیند و در این معنای کلی، فرقی ندارد که ایمان به خدا باشد یا به طاغوت (دنیا و متاعش)؛ و "کفر" نیز یعنی پوشاندن و انکار نمودن، و در این معنای کلی، فرقی ندارد که کسی حق را بپوشاند و انکار کند، یا به ادعاهای کاذب و باطل طواغیت کفر بورزد.
تمامی انسانها، برخوردار از "ایمان و کفر" میباشند، چنان که همگی "حبّ و بغض" دارند و بالتبع همگی "دین و آیین" دارند (چون فطری هستند)؛ حال جایگاه این "ایمان و کفر" کجاست و فعل و انفعالها و انقلابها و دگرگونیهایش چگونه صورت میپذیرد؟ و در حالی که بدنها همه مثل هم هستند و با یک امکانات و مکانیزم کار میکنند، چرا مصادیق "ایمانها و کفرها" فرق دارد و درجات آنها نیز در هر کسی متفاوت است؟! پس اینها همه، متعلق به همان روح (قلب، جان) میباشد؛ منتهی نه روح حیوانی.
قلوب برخی با یاد خدا آرام میگیرد:
« الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ » (الرّعد، 28)
ترجمه: همان كسانى كه ايمان آوردهاند و دلهايشان به ياد خدا آرام مىگيرد. آگاه باش كه با ياد خدا دلها آرامش مىيابد.
قلوب برخی با یاد خدا مشمئز میشود:
« وَإِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَإِذَا ذُكِرَ الَّذِينَ مِنْ دُونِهِ إِذَا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ » (الزّمر، 45)
ترجمه: هنگامی که خداوند به یگانگی یاد میشود، دلهای کسانی که به آخرت ایمان ندارند مشمئزّ (و متنفّر) میگردد؛ امّا هنگامی که از معبودهای دیگر یاد میشود، آنان خوشحال میشوند.
و این دو عکس العمل متضاد، در حالی است که قلبهای مادی آنها مانند یک دیگر میباشد، اما باورها، ایمانها، گرایشات و حبّ و بغضهای قلب (جان - روح) آنها متفاوت است.
قبر:
بدن، پس از مرگ، حواس و ادراکات مادی را از دست میدهد، چنان که در حالت کُما نیز چنین است. ممکن است انسان کافر، ظالم و فاسدی، آرام در بستر سکته کند و بمیرد، و انسان مؤمن و مجاهدی، در جبهههای نبرد حق علیه باطل، تکه تکه شود و یا سر از بدنش جدا شود و بمیرد؛ و هر دو نیز به صورت یکسان در خاک دفن میشوند. پس فهم وقایع، درک لذایذ یا عذابها، همه توسط روح اوست، چنان که در دنیا نیز همینطور است. مانند لذت تحصیل علم یا مناجات با خدا، یا عذاب فراق یا غربت. بدن نه آن را درک میکند و نه این را؛ پس معلوم میشود که روحی هست.
مشارکت و همافزایی (سؤال به همراه نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
وجود روح را برایم اثبات کنید. آیا شخصیت اصلی انسان، همان روح اوست؟ آیا درک مرگ و احوال قبر، توسط روح است یا جسم حس میکند؟
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8981.html
- تعداد بازدید : 3309
- 18 آذر 1396
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: گوناگون