در شرايطى كه فتنه هست، وظيفه ما مردم چيست؟ ما چه كارى بايد براى اين انقلاب و اسلام بكنيم؟ حاضرم در این راه، سر بدهم. (مهندسی برق / تهران) - تکرار به دلیل تقاضا
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): نظر به جامعیت سؤال و اهمیت موضوع، با پرهیز از گزارههای خبری و شعاری، پاسخی تحلیلی ایفاد میگردد.
"فتنه"، یعنی "آزمایش" و در عرصهی سیاست، حکومت، دولت، ملت و کشور، به بحرانهای آشکار و پنهانی گفته میشود که دشمنان خارجی و ایادی داخلیِ آنها، برای ضربه زدن ایجاد میکنند و ناآگان نیز [اگر چه دشمن نباشند]، به آتش آن دامن میزنند؛ و بالتبع مسئولان، مدیران و مردم در داخل، به آن آزمایش میشوند.
بنابراین، "فتنه" همیشه بوده، هست و خواهد بود، حتی در آرامترین و مطلوبترین شرایط. به فرموده امیراالمؤمنین علیه السلام، در آن هنگام که شما در خوابید، دشمن بیدار است و مترصد شماست.
آمادگی برای شهادت:
اگر چه آمادگی برای شهادت (سر دادن)، درجهی والای ایمان و عقل است، اما دقت داشته باشیم که "سر دادن"، الزاماً کشته شدن نیست، بلکه "سر"، ابتدا برای دیدن (بصیرت)، شنیدن (سمع)، تفکر، تعقل، فهم و تدبر و سپس اراده و عزم بر اقدام به موقع و عمل خالصانه میباشد.
بنابراین، انسان باید ابتدا حق و باطل را بشناسد، دوست و دشمن را بشناسد، تاکتیکها و ابزار خودش و دشمن را بشناسد، سپس خودش را بشناسد و در موضع حق قرار دهد، و سپس بگوید: تا پای جان ایستادهام. چنان که امیرالمؤمنین علیه السلام، در نامه به مردم بصره و ترغیب آنان به جهاد نوشتند:
اِنّى وَ اللّهِ لَوْ لَقيتُهُمْ واحِداً وَ هُمْ طِلاعُ الاَرْضِ كُلِّها، ما بالَيْتُ وَ لاَ اسْتَوْحَشْتُ.
به خدا قسم اگر به تنهايى با دشمنان روبرو شوم در حالى كه تمام زمين را پر كرده باشند، مرا نه باك (یا آسایش غافلانه) است و نه ترس.
وَ اِنّى مِنْ ضَلالِهِمُ الَّذى هُمْ فيهِ، وَ الْهُدَى الَّذى اَنَا عَلَيْهِ، لَعَلى بَصيْرَة مِنْ نَفْسى، وَ يَقين مِنْ رَبّى.
من بر گمراهى آنان و هدايت مبتنی بر بصیرت خویش، از سوى پروردگارم بر يقينم.
وَ اِنِّى اِلى لِقاءِ اللّهِ لَمَشْتاقٌ، وَ لِحُسْنِ ثَوابِهِ لَمُنْتَظِرٌ راج.
هرآينه من به لقاء الله مشتاقم و بر نیکویی پاداشش منتظری امیدوار هستم. (نهج البلاغه، نامه 62)
شناخت دشمنان داخلی:
دشمن، همیشه رویاروی نمیجنگد. سختترین کار برای دشمنان خدا و مسلمانان، و آسانترین کار برای مؤمنان، حزب الله و انصار الله، همان جنگ سخت و رویاروی میباشد، چرا که مؤمن میداند به هر صورتی، پیروز این میدان خواهد بود، چه دشمن را از پای درآورد و چه به شهادت برسد.
بنابراین، شدیدترین و مستمرترین جنگ، همان جنگ نرم است که تا دشمن هست، پایانی ندارد. در منابع حدیثی و مباحث اخلاقی، به آن «جهاد اکبر» که مبارزه با نفس است میگویند، و در عالَم بیرون، به آن دشمن درونی یا ستون پنجم گفته میشود که منافق است و با "نفوذ" داخل شده و با نقشهها و فتنههای گوناگون پیش میرود. لذا هر کسی باید مراقب نفوذ دشمن به درون جان خود و نیز حیطهی کار و مسئولیتش باشد.
از دشمن خارجی که رویاروی میجنگد، باکی نیست. چه امریکا و انگلیس و اسرائیل باشند و چه نوکران و عوامل آنها (صدام، داعش، منافقین و ...)، همه آنها در این نبرد نابود میشوند، بلکه نگرانی از دشمنان نفوذی و داخلی است، به ویژه آنان که در سلک دوست و خودی درآمده و پس از تصدی مسئولیتهای خُرد یا کلان، مبارزه منفی و جنگ نیابتی را در عرصههای گوناگون به راه میاندازند و مردم را درگیر فتنههای گوناگون مینمایند.
امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام، در همان نامه، پس از بیان معرفت و اعلام آمادگی خود برای شهادت، فرمودند:
وَ اِنِّى اِلى لِقاءِ اللّهِ لَمَشْتاقٌ ...
مشتاق لقاى خدايم و به پاداش نيك او در انتظار و اميدوار؛
وَلكِنَّنى آسى اَنْ يَلِىَ اَمْرَ هذِهِ الاُمَّةِ سُفَهاؤُها وَ فُجّارُها،
اما تأسّفم از اين است كه حكومت اين امت به دست بى خردان و تبهكاران افتد،
فَيَتَّخِذُوا مالَ اللّهِ دُوَلاً،
و مال خدا را بگیرند (اختیار بیت المال را به دست آورند و) در بين خود دست به دست كنند،
وَ عِبادَهُ خَوَلاً، وَ الصّالِحينَ حَرْباً، وَ الْفاسِقينَ حِزْباً،
و بندگان خداوند را به بردگی درآورند، با شایستگان (صالحین) بجنگد، و با فاسقان همدست شده و حزب (تشکیلات) راه بیاندازند.
بیداری و هوشیاری:
این "سر"، باید همیشه "بیدار و هوشیار" باشد، نه این که در سبدی تزئیین شده و به همراه لبخند و دست گل و صد امتیاز دیگر، تقدیم به دشمن گردد، و یا به خواب رود تا دشمن به آسودگی و بدون زحمت، آن را از تن جدا نماید.
اگر "سر" بیدار و هوشیار بود، انسان سمیع، بصیر و مدبر میگردد و دشمن نمیتواند به این سادگی و راحتی و سرعت، به او نزدیک شود و او را از پای درآورد. بنابراین، بیداری، هوشیاری و بصیرت "برادر جنگ" است، لذا امیرالمؤمنین علیه السلام، در انتهای همان نامه، چنین مرقوم نمودند:
وَ اِنَّ اَخَا الْحَرْبِ الاَرِقُ، وَ مَنْ نامَ لَمْ يُنَمْ عَنْهُ
برادر جنگ (مرد جنگ هميشه) بيدار و هوشيار است، و هر كه از دشمن آسوده بخوابد دشمن نسبت به او نخواهد خفت.
چارهی کار در فتنههای گوناگون:
« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا » (النساء، 59)
ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید! اطاعت کنید خدا را! و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولو الأمر [= اوصیای پیامبر و خط ولایت] را! و هرگاه در چیزی نزاع داشتید، آن را به خدا و پیامبر بازگردانید (و از آنها داوری بطلبید) اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید! این (کار) برای شما بهتر، و عاقبت و پایانش نیکوتر است.
●●- بنابراین، اگر کسی به خداوند متعال اعتقاد و ایمان دارد، و هم چنین معاد و رستاخیر الهی و رسیدن به نتایج را باور دارد، از یک سو باید اطاعت نماید [خود محوری و گردنکشی ننماید]، و از سوی دیگر، در هر اختلاف و نزاعی، باید ببیند که "ولی امر" چه میگوید. یعنی اهل "ولایت الهی" باشد، نه اهل "ولایت طاغوت وابستگان به طاغوت، که «وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ»". فرمود که خیر شما و بهترین تأویل همین است (ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا).
تذکر:
●- آیا مقاوم ولایت، تمامی اهداف، استراتژها، تاکتیکها و ترفندهای دشمنان خارجی به سرکردگی امریکا و انگلیس خبیث را برای ما تبیین نکرده و نمیکنند؟!
●- آیا فتنهها را از پیش خیر نداده و نسبت به آن مسئولان و مردم را باخبر و متذکر ننموده و نمینمایند؟!
●- آیا در هر برههای، سلاح دشمن «تهاجم فرهنگی – محاصره اقتصادی – نفوذ» را معرفی ننمودند و راهکار خنثی نمودن آن را تبیین ننمودند؟!
●- آیا در هر انتخاباتی (اعم از مجلس، دولت، شورای شهر و ...)، توصیه ننمودند که در بین صالحان، "اصلح" را برگزینید و شاخصههای نامزد انتخاباتی اصلح را تک به تک بیان ننمودند؟!
●- آیا بارها به مردم متذکر نشدند که حقوق خود را از نهادها و مسئولان مطالبه نمایید؟!
●- آیا از آغاز دولت یازدهم و اصرار دولت بر مذاکرهی با امریکا [تحت عنوان 1+5]، نفرمودند: خیری در آن نیست – من امیدی ندارم – مشت فولادین در دستکش مخملین است – فریب لبخندها را نخورید ... و خط قرمزها را بیان ننمودند؟!
●- آیا مکرر به مردم هشدار ندادند که پشت این "برجام"، برجامهای 2 و 3 و ... در راه است و قرار است که از تسلیحات موشکی ما شروع کنند و در روابط بین الملل و سیاست خارجی ما [به ویژه علیه اسرائیل] دخالت کنند؟!
●- آیا مکرر به "اقتصاد مقاومتی" تأکید ننمودند و چارچوبها، بایدها و نبایدهای آن را تبیین و ابلاغ ننمودند؟!
و ...
مسئولان چه کردند؟! مردم چه کردند؟! (هر کسی آن دِرَوَد عاقبت کار که کِشت).
پس بیدار، هوشیار، بصیر، سمیع و در خط ولایت باشیم و به موقع در هر صحنهای که لازم است، حاضر باشیم و انجام وظیفه نماییم. البته کسی انتظار نداشته باشد که مقام ولایت، برای هر قضیهای بفرماید: «ای مردم به خیابانها بریزید و اعتراض کنید»؛ در 9 دی نیز ایشان چنین نفرمودند. و کسی نگوید که چون رهبر چنین فرمانی نداده، من مهر سکوت به دهان زده، چشمها، گوشها، و دست و پای خودم را میبندم و تسلیم دشمنان خارجی و داخلی میگردم و یا نسبت به غفلتها و سوء مدیریتهای عمدی و سهوی، بیتفاوت میگردم! بلکه انسان بصیر، ولایت شناس، دوست و دشمن شناس، مؤمن و مجاهد، اولاً با مواضع و عملکردهایش اجازهی جولان به شیاطین خارجی و دشمنان داخلی را نمیدهد – ثانیاً اگر اتفاقی افتاد، با تمامی قوا، با بیداری و هوشیاری و با اخلاص تمام، در عرصهها و صحنههای گوناگون حاضر است و شیطنتها را خنثی میسازد.
مشارکت و همافزایی (سؤال به همراه نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
در شرايطى كه فتنه هست، وظيفه ما مردم چيست؟ ما چه كارى بايد براى اين انقلاب و اسلام بكنيم؟ حاضرم در این راه، سر بدهم.
http://www.x-shobhe.com/shobhe/9018.html
- تعداد بازدید : 2194
- 21 اسفند 1397
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: سیاسی