ما که با سانسور خبری غرب مخالفیم، و در ضمن به حقانیت خود معتقد هستیم، چرا سایتهای مخالفین و ضد انقلاب را فیلتر میکنیم؟ مگر خداوند نفرموده «فَبَشِّرْ عِبَادِ - الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَه»؟
پاسخ: بحث و اختلاف بر سر فیزیک یک عمل نیست، بلکه بر سر جهت و اهداف آن است. چنان چه در جنگ نیروهای هر دو طرف میجنگند، میکشند و کشته میشوند، اما اگر بین حق و باطق باشد، یکی را متجاوز و جنایتکار و دیگری را مجاهد و شهید مینامند.
فیلترینگ در همه کشورها رایج است و میزان و شدت آن در حکومتهای پلیسی آمریکا و اروپا بسیار گستردهتر و شدیدتر است. تا آنجا که امروزه در آمریکا و اغلب کشورهای قدرتمند اروپایی، نه تنها اخبار به صورت سانسور شده و هدفمند منتشر میگردد و نیز بسیاری از سایتهای خبری و یا علمی و نیز بسیاری از شبکههای رادیویی و تلویزیونی و ... فیلتر میشوند، بلکه حتی با کد گزاری کلمات مورد نظر، تمامی ایمیلها و حتی گفتگوهای تلفنی (به هر زبانی) رهگیری میشود و در صورت لزوم به بازداشت و حبس طولانی مدت بدون محاکمه همراه با شکنجه (با مجوز دولت و دادگاههای آمریکا) میانجامد. تازه اگر منجر به ترور از نوع انفجار و یا تصادف با خودرو (روش متداول در آمریکا) نیانجامد! چه شده است نوبت به ایران در دفاع از تهاجمات که میرسد، به یاد دمکراسی و شعور مردم میافتند و مدعی میشوند که هیچ فیلتری [سپری] نباید برای حملات آنان وجود داشته باشد؟!
البته همانطور که اشاره نمودید در جمهوری اسلامی ایران، سایتهای ضد انقلاب، ضد دین و مستهجن فیلتر میشوند و چنان چه شاهدید، آن چه نامش را سایت خبری گذاشتهاند، بدون این که خبر مهمی داشته باشند، به ستاد هدایت جریانهای ضد انقلاب مبدل شدهاند و اساساً به همین منظور نیز تأسیس گردیدهاند! و اکنون ناخوشنودند که چرا این ستادها فیلتر میشوند؟!
باید دقت نمود که «جنگ»، جنگ است و به سلاح گرم در میدان محصور و محدود نمیباشد و شبکههای رادیویی و تلویزیونی، ماهوارهای و اینترنتی و هم چنین بسیاری از سایتها به نام خبری یا غیر خبری، ستاد و ابزار جنگی دشمن است و بودجهی آنان نیز از مأخذ پنتاگون، سیا، موساد و ... تأمین میشود. لذا مقابله با آنها بدیهی و اهمال در این مقابله نوعی بلاهت سیاسی و حماقت در استراتژی جنگ نرم است.
سؤال معترضانه در مقابل فیلتر نمودن سایتهای ضد انقلاب و یا در واقع ستادهای شایعهپراکنی و هدایت جریانات ضد انقلاب و برانداز به بهانهی توانمندی در پاسخ، مانند این است که سؤال کنیم: اگر به قدرت نظامی خود اطمینان داریم، چرا از ورود دشمن به خاک خود نگرانیم و جلوگیری میکنیم؟ یا اگر به قدرت اطلاعاتی خود اطمینان داریم، چرا نمیگذاریم جاسوسان خارجی یا عوامل داخلی به عملیات مقدماتی خود جهت ایجاد یک فتنه یا بحران که به براندازی میانجامد ادامه دهند؟ یا اگر به قدرت انتظامی خود اطمینان داریم، چرا برای جلوگیری از ورود مواد مخدر به داخل کشور این همه در مرزها هزینه میکنیم و یا شهید میدهیم؟ یا اگر در عرصهی پزشکی قدرت علمی داریم، چرا مردم را واکسینه میکنیم؟!
این بهانهی تحریک کننده و به ظاهر آراسته «که ما بر حق هستیم، ما منطق داریم، ما قدرتمندیم ... و میتوانیم متقابلاً پاسخ دهیم، پس باید در جنگ سایبری مرزها را بگشائیم تا دشمن به راحتی سازماندهی و فتنه کند»، یک بهانهی حیلهگرانه است. البته در جهان اسلام تازگی ندارد. مأمون نیز به بهانهای این که ما مسلمانیم و منطق اسلام قوی است و امام رضا (ع) هم که نزد ما هست عالم به جمیع علوم است، تحت عنوان «گفتگوی ادیان و تمدنها» مرزهای جهان اسلام را به صورت بیرویه جهت تهاجم فرهنگی یونان، هندوستان، غرب و شرق گشود و در نهایت حتی اجازهی یک خطبه به امام (ع) نداد و او را به شهادت رساند.
همین سیاست در زمان خاتمی و وزارت مهاجرانی (پناهنده به انگلیس) که امروزه در همین به اصطلاح سایتهای خبری خدمتگزاری میکند مطرح و اجرا شد و هجمهی گستردهی اندیشههای غرب، فرهنگ و تمدن منحط غربی و ... با ابزارهای متفاوت به داخل ایران شروع شد و خسرانهای جبران ناپذیری پدید آورد.
این بهانه که این قدر به ظاهر عالمانه و دمکراسی مآبانه مطرح میگردد، همان سکولاریزه کردن نظام اسلامی است و فقط به فیلترینگ منحصر نمیگردد. چنان میگویند و خواهند گفت: مشروب فروشی را باز کنید، اسلام غنی است و مشروب را حرام کرده است و مسلمانان خود میدانند که چه کنند! روسپیها خانه را هم دایر کنید، چرا مردم را مجبور میکنید، خودشان شعور دارند و میفهمند که زنا حرام و خانمازسوز است! قمارخانه و سایر مراکز فساد و فحشا نیز از این قاعده مستثنیٰ نیستند! و بدیهی است که فساد فرهنگی و قتل عام هویتی، به مراتب خطرناکتر از فساد رفتارهای شخصی و تباهی تن است.
اما در خصوص استناد به آیهی مبارکهای که استناد نمودید، آیه همان چند کلمه نیست، بلکه چنین است:
«وَ الَّذِينَ اجْتَنَبُواْ الطَّغُوتَ أَن يَعْبُدُوهَا وَ أَنَابُواْ إِلىَ اللَّهِ لهَُمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادِ (17) الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئكَ الَّذِينَ هَدَئهُمُ اللَّهُ وَ أُوْلَئكَ هُمْ أُوْلُواْ الْأَلْبَابِ(18 - الزمر)
و برای كسانى كه از پرستش بتان پرهيز كردهاند و به خدا روى آوردهاند بشارت است. پس بندگان مرا بشارت ده - آن كسانى كه به سخن گوش مىدهند و از بهترين آن پيروى مىكنند، ايشانند كسانى كه خدا هدايتشان كرده و اينان خردمندانند.
دقت بفرمایید که در حق این آیهی کریمه و مفهوم آن بسیار ظلم شده و مورد سوء استفادهی تبلیغاتی قرار گرفته است! اگر آیه را تکه تکه ننموده و تمام آن را تلاوت کنیم، متوجه میشویم که اولاً در بارهی کسانی حرف میزند که از بندگی و سرسپردگی طاغوت رها و وارسته شدهاند و به خداوند گرویده و به سوی او انابه میکنند و به «عباد» خود بشارت میدهد. ثانیاً نفرمود که «یستمعون الاقوال»، یعنی هر حرفی را گوش میکنند، بلکه فرمود: « يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ» یعنی حرف گوش میکنند. یعنی شنوای حرف حق هستند و نه مانند «صم بکم»ها و انسانهای عنود و لجوج کر و کور باشند. مثل کفاری که به پیامبر اکرم(ص) گفتند:
وَ قالُوا قُلُوبُنا في أَكِنَّهٍ مِمَّا تَدْعُونا إِلَيْهِ وَ في آذانِنا وَقْرٌ وَ مِنْ بَيْنِنا وَ بَيْنِكَ حِجابٌ فَاعْمَلْ إِنَّنا عامِلُونَ (فصلت - 5)
و گفتند قلبهاى ما، در رابطه با آن چه شما ما را براى آن دعوت مي كنيد در غلاف و تحت سرپوش است [نفوذی بر آن نتوان نمود]. و گوشهاى ما سنگين ميباشد. و بين ما و شما حائل و پرده وجود دارد. تو هر چه كه ميخواهى انجام بده! ما هم انجام ميدهيم.
آری، مؤمنین گوش شنوا دارند و حرف حق را میشنوند و بین بهتر و بهترین، بهترین را انتخاب میکنند. البته نه به این معناست که هر حرف لغوی را گوش میکنند و نه بدین معناست که از اندیشهها و توطئههای دشمنان غافلند، بلکه آنها رصد میکنند و مواظب آنها هستند. اما معنای رصد کردن این نیست که تمامی سنگرهای جنگ سایبری یا تبلیغاتی به هر نوع را به روی آنان بگشایند تا همگان را مورد هجمه و حمله قرار دهند.
استناد این بلاهت سیاسی به قرآن کریم و کلام وحی [العیاذ بالله] ، از آن ترفندهای خطرناک و خائنانهی دشمن است. چگونه معقول میآید که گمان کنیم خداوندی که از هر گونه پلیدی پرهیز میدهد، به انسان بفرماید که برو و در هر منجلابی که میخواهی فرو برو و بفهم که منجلاب است، سپس بیرون بیا! از کجای این آیه فهمیدند که خداوند بشارت داده به کسانی که به هر حرفی اگر چه باطل، لغو یا مبتذل گوش میدهند و سپس بهترین آنها را انتخاب میکنند و حال آن که یکی از صفات بارز مؤمن، اعراض از لغو (در گفتار، در عمل و ...) میباشد.
اگر کسی اهل قرآن است، به طور مسلم نه تنها به یک بخش از یک آیه، آن هم با ترجمهی ناقص و برداشت غلط استناد نمیکند، بلکه در ما بقی آیات کریمه نیز تأمل و تعمق مینماید. مگر خداوند کریم در قرآن نفرمود:
«وَ قَدْ نَزَّلَ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتابِ أَنْ إِذا سَمِعْتُمْ آياتِ اللَّهِ يُكْفَرُ بِها وَ يُسْتَهْزَأُ بِها فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا في حَديثٍ غَيْرِهِ إِنَّكُمْ إِذاً مِثْلُهُمْ إِنَّ اللَّهَ جامِعُ الْمُنافِقينَ وَ الْكافِرينَ في جَهَنَّمَ جَميعاً» (النساء - 140)
اين معنا را بر شما نازل كرد كه هر گاه شنيديد به آيات خدا كفر ورزيده مىشود و به آن استهزاء مىكنند با آنان منشينيد تا به سخنى ديگر بپردازند و گر نه شما نيز مثل آنها خواهيد بود و بدانيد كه خدا كافران و منافقان را در جهنم فراهم خواهد آورد.
آیا این سایتهای خبری و غیر خبری که ضد اسلام، ضد وحدت مسلمین، ضد انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران، ضد قرآن و دستنشانده هستند، مصداق همان کفر ورزیدن و استهزاء کردن نیستند؟! آیا نه این است که اگر شنونده نداشته باشند، اینهمه سرمایهگذاری نمیکنند و آیا نفرمود هر که با آنان نشیند، خود نیز از آنان است. نکند با سادهانگاری گمان نماییم که با آنان نشستن، یعنی با هم در یک اتاق یا یک رستوران دور هم نشستن است. چه نشستنی نزدیکتر از خطاب کننده (شبکه) با مخاطب (کاربر یا بیننده) است؟ مگر خداوند متعال نفرموده:
«وَ إِذا رَأَيْتَ الَّذينَ يَخُوضُونَ في آياتِنا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا في حَديثٍ غَيْرِهِ وَ إِمَّا يُنْسِيَنَّكَ الشَّيْطانُ فَلا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرى مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمينَ (الانعام - 68)
و هنگامى كه ديدى آن كسانى را كه از روى سخريه، در آيات قرآن گفتگو كرده بر آن طعنه مىزنند، پس اعراض كن از آنان تا آن كه به سخنى ديگر بپردازند، و اگر شيطان اين معنا را از يادت برد و بعدا به يادت آمد، فورا برخيز و با قوم ستمگر منشين.
آیا اینان همانهایی نیستند که «خوض» در آیات الهی میکنند، آیات الهی و کل اسلام و مسلمین را به مسخره گرفتهاند و دائماً بر علیهشان توطئه میکنند(؟!)
مگر خداوند کریم نفرمود:
«... وَ لا تَقْرَبُوا الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَن ...» (الانعام – 151)
... و به كارهاى زشت چه پنهان و چه آشكارا نزديك مشويد.
آیا نزدیکی بیش از آن است که او در خانهی من و در آسایش من حضور یافته و هر چه دلش میخواهد بیاختیار من بگوید و نشان دهد؟! بعد من هم با او بنشینم و در حین زهرآلود شدن خود را توجیه کنم که خداوند فرموده: «يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَه»؟!
آیا این آمریکاییها، انگلیسیها، اسرائیلیها و اذناب خارجی و نوکران داخلی آنها، همان دشمنانی نیستند که خداوند مؤمنین را از دوست و ولیّ گرفتن آنها پرهیز داده و مکرر فرموده:
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَ النَّصارى أَوْلِياءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمينَ» (المائده - 51)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، يهود و نصارا را به دوستى برمگزينيد. آنان خود دوستان يكديگرند. هر كس از شما كه ايشان را به دوستى گزيند در زمره آنهاست. و خدا ستمكاران را هدايت نمى كند.
آیا خداوند نفرمود:
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَهٔ مِنْ دُونِكُمْ لا يَأْلُونَكُمْ خَبالاً وَدُّوا ما عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ وَ ما تُخْفي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآياتِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ» (آل عمران - 118)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، دوست همرازى جز از همكيشان خود مگيريد، كه ديگران از هيچ فسادى در حق شما كوتاهى نمىكنند و خواستار رنج و مشقت شمايند. و كينهتوزى از گفتارشان آشكار است و آن كينه كه در دل دارند بيشتر است از آن چه به زبان مىآورند. آيات را برايتان آشكار ساختيم، اگر به عقل دريابيد.
آیا این سایتها مصداق غیر هم کیشان کینهتوز نیستند و آیا گفتارشان دشمن و کردارشان دشمنتر نیست؟!
اینها هم همگی آیات قرآن کریم هستند و آیات امر به معروف [که از سنخ امر و دستور است و نه ارشاد] و نهی از منکر [که از سنخ بازدارندگی امری است و نه نصیحت] و آیاتی که امر به قتال، یعنی جنگ و کشتن فتنهگران تا آخرین نفر را میدهد نیز آیات قرآن کریم هستند. حال آیا این شبکهها و سایتها مصداق «منکر» و «فتنه و فتنهگر» نیستند؟! چرا گمان میکنیم که فتنه و فتنهگر حتماً باید به صورت یک انسان مقابل ما ایستاده و بجنگد؟ این جنگی که امروزه آن را «جنگ نرم» مینامند، همان «قتال فتنه» است که خداوند متعال در قرآن کریم بدان اشاره نموده و فرمود:
«وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَهٌ وَ يَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلا عُدْوانَ إِلاَّ عَلَى الظَّالِمينَ» (البقره -193)
و با ايشان كارزار كنيد تا فتنه به كلّى ريشهكن شود و دين تنها براى خدا شود و اگر به كلّى دست از جنگ برداشتند ديگر هيچ دشمنى و خصومتى نيست مگر عليه ستمكاران.
آیا جنگ فتنه و فتنهگر، الزاماً به صورت جنگ گرم و در یک میدان مشخص است و آیا جنگ نرم با تسلیحات سایبری جنگ فتنه نیست؟!
کجا خداوند فرمود بنشینید و حرفهای فتنهگران را گوش کنید و سپس مابقی حرفهای عالم را هم گوش کنید و سپس بهترین آنها را انتخاب کنید؟! این چه ترجمه و برداشت ظالمانه و القای شیطنتآمیزی است که بر اذهان عمومی تحمیل میکنند؟!
البته شاید آنها بگویند که خداوند کریم نیز حرفهای دشمنان را فیلتر میکند و اجازه نمیدهد که مؤمنین به هر حرف لغو، استهزاء، معصیت، فتنه، منحرف کننده و کلاً شیاطین جن و انس [مانند ابلیس یا آمریکا] گوش کنند! اما مهم نیست که آنها چه میگویند، چون اصلاً خدا و اسلام را قبول ندارند و اگر به آیهای نیز اشاره کنند و یا سخنی از اسلام بگویند، حتماً یا تحریف شده و یا با تفسیر به رأی سوء استفاده میکنند و یا هر دو.
پس، ما باید بصیرت داشته باشیم و فریب این شانتاژها را نخوریم و به بهانهی این که حرف منطقی داریم و پاسخ داریم، سنگرهای جنگ نرم یا سایبری را دو دستی تقدیم ننماییم. از مرزهای خود در عرصههای گوناگون حفاظت کنیم. نگران جان و مال و اعتقاد و امنیت و آیندهی دنیوی و اخروی کودکان، نوجوانان، جوانان و ... باشیم و به بهانهی این که در شهر آتشنشانی داریم، اجازه ندهیم که شهر ایمان، شهر اعتقاد، شهر ملیت، شهر هویت و شهر استقلالمان در عرصههای متفاوت فرهنگی، سیاسی، ملی، نظامی، اقتصادی و ... را به آتش بکشند.
- تعداد بازدید : 2464
- 4 اسفند 1388
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: سیاسی