در متن این سؤال آمده است: اگر قیام کشورهای اسلامی بیداری اسلامی میباشد، پس بیداری مردم اروپا و امریکا که مقام معظم رهبری وعده فرمودند از چه خواهد بود؟ و آیا بهتر نبود که میگفتیم: «بیداری فطرت»، مگر منطق ما قرآن نیست که میفرماید: «فطرت الله التی فطرالناس ...»؟
«ایکس- شبهه»: مردم کشورهای اسلامی مسلمان هستند و به سوی بیداری اسلامی حرکت میکنند، چنان چه شعارهایشان (الله اکبر ، هیهات من الذلة ...) و نیز اعمال و چگونگی حضور و ظهورشان در صحنه، چون نمازهای جماعت، حضور با حجاب در تظاهراتها و حتی درگیریها، شهادتطلبی و ... گویای این مطلب است. و مردم غرب نیز ابتدا با دشمنسناسی و طاغوت شناسی بیدار میشوند، چنان چه رهبر معظم انقلاب فرمودند: روزی که بفهمند هر بلایی که سرشان میآید از صهیونیسم است ... – یعنی روزی که دشمن خود را بشناسند بیدار میشوند. که البته دشمن شناسی و طاغوت شناسی خود مرحلهی نخست بیداری اسلامی است، چرا که عمل به «لا إله» و «یکفروا بالطاغوت» آغاز اسلام و مسلمانی است.
اما راجع به نامگذاری به بیداری فطری به جای «بیداری اسلامی» با استناد به آیهی فطرت که میفرماید:
«فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْديلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ» (الروم، 30)
ترجمه: پس روى خود به سوى دين حنيف كن كه مطابق فطرت خدا است فطرتى كه خدا بشر را بر آن فطرت آفريده و در آفرينش خدا دگرگونگى نيست، اين است دين مستقيم ولى بيشتر مردم نمىدانند.
دقت شود همان خدایی که میفرماید روی به سوی «دین فطرت» کنید که خداوند فطرت همگان را بر آن دین نهاده است، میفرماید: که این دین «اسلام» است. یعنی فطرت بشر بر اساس اسلام و اسلامخواه است. چنان چه میفرماید: «وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً - دين اسلام را براى شما پسنديدم (المائده، 3)» و نیز میفرماید: « إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلام - همانا دین نزد الله اسلام است (آلعمران، 19)» و نیز میفرماید:
«وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ ديناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرينَ» (آلعمران، 85)
ترجمه: و هر كس بخواهد غير از اسلام را به عنوان دين بپذيرد، از او قبول نمىشود و او در آخرت از زيانكاران است.
اینها همه آیات قرآن کریم و منطق قرآن است. اگر خداوند متعال فرمود که روی به سوی دین فطرت کنید، انسان را در این ابهام باقی نگذاشته و رها ننموده که حالا دین فطرت چیست که روی به سوی آن کنیم؟ بلکه روشن نمود که این دین، همان دین «اسلام» است. و بر اساس منطق قرآن، اساساً خداوند دینی به جز اسلام برای مردم قرار نداده است و همهی انبیای الهی از جمله حضرات ابراهیم، موسی و عیسی علیهمالسلام نیز خود مسلمان بودند و معرفی اسلام توسط انبیای الهی نیز ختم شد به حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله و ارائه شد در قرآن کریم.
دین، یعنی آیین و روش. و هر آئین و روشی به سوی هدفی است. هدف اگر خدا نشد، حتماً یکی از مظاهر دنیاست. آن مظهر میشود إله و معبود و رب کسی که به آن گرویده است و دین (آیین و روش) شخص نیز منطبق با آن هدف خواهد بود. مثلاً اگر اقتصاد هدف قرار گرفت، سرمایهداری دولتی [کمونیسم) یا سرمایهداری خصوصی (کاپیتالیسم) که دو تیغهی یک قیچی هستند، دین میشود و اگر شهوت هدف بود، فرویدیسم یا فمینیسم دین میشود و اگر قدرت هدف بود، زورگویی و دیکتاتوری دین میشود و اگر همهی الههای و ربالنوعهای کاذب که به آن «طاغوت» گفته میشود نفی شد و «الله جل جلاله» هدف قرار گرفت، اسلام دین میشود.
پس، هیچ انسانی و هیچ جامعهای بیدار نمیشود، مگر به اسلام که همان نفی انواع إلههای و طاغوتهای کاذب [از طاغوت نفس گرفته تا فرعون زمان] و بندگی «الله جل جلاله» میباشد و مفهوم «لا إله الا الله» که شعار اصلی اسلام است نیز همین میباشد.
کلمات کلیدی:
گوناگون