«x-shobhe »: آیات کریمه در قرآن مجید تحت عنوان اصول و فروع دستهبندی نشدهاند.
حکم عقل ایجاب مینماید که در تبیین یک مسیر و چگونگی طی نمودن آن، ابتدا باید «مبدأ و هدف» مشخص گردد که اصطلاحات دینی یا فلسفی به آن «جهانبینی» نیز اطلاق میگردد. چنان چه مکاتب مادی نیز با جهانبینی ماتریالیستی (مادهگرایی)، ابتدا «مبدأ و هدف» را (مادهی بیشعور) معرفی میکنند و سپس اصول مبتنی بر آن جهت چگونه پیمودن مسیر به سوی هدف را بیان میدارند که مکاتبی چون: کاپیتالیسم، کمونیسم، فمینیسم، مدرنیسم ... و سایر «ایسم»ها پدید میآید و سپس با تناسب به این اصول به بیان فروع (قوانین، بایدها و نبایدها) در عرصههای متفاوت فرهنگی، سیاسی، اجتماعی،اقتصادی و ... میپردازند.
در کلام وحی و اسلام عزیز نیز مبدأ و هدف به وضوح معرفی شده است. «انّا لله و انّا الیه راجعون» بیان همین معناست و آیاتی در اثبات وجود خداوند متعال یا توصیف او و معاد، همین اصل را روشنتر مینماید.
اما اعتقاد به «مبدأ و هدف» که در اسلام به آن «توحید و معاد» اطلاق میگردد، فقط یک تئوری در حوزهی نظری نیست، بلکه حقیقت هستی و بیان راهی است که باید در عمل طی گردد. یعنی «اعتقاد» و «عمل» توأم است. «والذین امنوا و عملوا الصالحات».
این اعتقاد و عمل صورت نمیپذیرد، مگر با پذیرش اصل «ولایت» الهی. خداوند متعال در آموزههای قرآنی میفرماید که هیچ انسانی بدون «ولایت» وجود ندارد، منتهی یا ولایت حق را میپذیرد و یا ولایت باطل را گردن مینهد. چرا که انسان ذاتاً فقیر و محتاج به غیر است و از این رو برای رسیدن به کمال خود «هدفگذاری» میکند و با ولایتپذیری به سوی هدف حرکت میکند. اگر هدفش «الله جل جلاله» باشد، تحت ولایت او قرار میگیرد و اگر هدفش به غیر از «الله جلجلاله» باشد، از مسیر طبیعی خارج شده (طغیان کرده) و ولایت طاغوت را گردن مینهد.
«اللَّهُ وَلِيُّ الَّذينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ الَّذينَ كَفَرُوا أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمات ...» (البقره، 254)
ترجمه: خدا سرپرست و كارساز [ولیّ] كسانى است كه ايمان آورده باشند، ايشان را از ظلمتها به سوى نور هدايت مىكند و كسانى كه (به خدا) كافر شدهاند، سرپرستشان طاغوت است كه از نور به سوى ظلمت سوقشان مىدهد ... .
پس، «ولایت» خود اولین اصل و رکن اعتقادات توحیدی و اسلامی میباشد که در قرآن کریم بسیار بدان تصریح شده است و شاید هیچ اصلی به حدّ «ولایت» و با همین واژه مورد تأکید قرار نگرفته باشد.
اما پذیرش «ولایت» الله جل جلاله نیز فقط در حوزهی نظری نیست، بلکه باید بدان عمل شود و عمل به ولایت، یعنی اطاعت از او. لذا خداوند متعال ولایتش را در ولایت پیامبر اعظم (ص) متجلی نمود تا از طریق او اوامرش را جهت اطاعت بندگان ابلاغ نمود و به وسیلهی او راه رشد را از راه گمراهی روشن نمود. پس فرمود رسول الله (ص) نیز «ولیّ» شماست و چون رسولالله (ص) [اگر چه ولایتش همیشگی است]، برای همیشه در قید حیات نخواهد بود و دلایل دیگر...، ولایت او را در اهل بیتش (ع) متجلی نمود و فرمود:
«إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ» (المائده، 55)
ترجمه: جز اين نيست كه ولىّ شما خداست و رسول او و آنان كه ايمان آوردهاند، همان ايمان آورندگانى كه اقامه نماز و اداى زكات مىكنند در حالى كه در ركوع نمازند. (حضرت علی علیهالسلام)
از این رو ولایتپذیری و اطاعت از خودش را منوط به ولایتپذیری و اطاعت از رسولش (ص) نمود و اطاعت او را تحقق اطاعت از خودش بر شمرد و فرمود:
«وَ أَطيعُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ» (آل عمران، 132)
ترجمه: از حكم خدا و رسول او فرمان بريد باشد كه مشمول رحمت و لطف خدا شويد.
و چون این تجلی و تسری ولایت الهی با رحلت رسولش (ص) منقطع نمیگردد (که در آن صورت توحید و هدایت محقق نمیگردد)، چنان چه ولایت را تسری داد، اطاعت را نیز تسری داد و فرمود:
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ في شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ذلِكَ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْويلاً» (النساء، 59)
ترجمه: اى افرادى كه ايمان آوردهايد! خدا و رسول و صاحبان امر خود را اطاعت كنيد. و اگر در باره چيزى بنزاع پرداختيد حكم آنرا به خدا و رسول واگذار نمائيد.
و برای این که مردم با واژهی «امامت» نیز آشنا باشند، آیات بسیاری در این مقوله نازل نمود و در آیهای بلافاصله پس از تصریح بر الوهیت و ربوبیت خود، تأکید نمود که همه امور و از جمله اعمال همهی انسانها و اضافه بر آن، آثار اعمالشان را نزد امام مبین (آشکار و زنده) ضبط و ثبت میکنم، که خود دلیل بر این است که همیشه باید «ولیّ الله و امامی» باشد:
«إِنَّا نَحْنُ نُحْيِ الْمَوْتى وَ نَكْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ وَ كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ في إِمامٍ مُبينٍ» (یس، 12)
ترجمه: ماييم كه مردگان را زنده مىكنيم و آنچه كردهاند و آنچه از آثارشان بعد از مردن بروز مىكند همه را مىنويسيم و ما هر چيزى را در امامى مبين برشمردهايم.
پس، اصل و رکن بودن مبحث ولایت در «توحید، نبوت و امامت» بر اساس آیات صریح قرآن کریم روشن شد و میماند مبحث مصداق در «امامت». یعنی می گوییم: بسیار خوب، خدا و رسولش (ص) را شناختیم و به ولایت آنها ایمان آوردیم و به اطاعتشان گردن نهادیم، اما مصداق «أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ» و نیز ولی امری که فرمود: « إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا ...» چه شخص یا اشخاصی هستند؟
بدیهی است که نمیتوانیم از جانب خود برای خداوند متعال «ولیّ و امام» انتخاب کنیم و به او بگوییم چون ما در شورا یا انتخابات یا وصیت یا بر اساس قوانین دموکراسی و رأی اکثریت و یا ...، فلانی را انتخاب کردیم، پس تو ولایت خودت را در او متجلی کن و همهی امور را در او به شمارش درآورده و احصاء نما. لذا باید بدانیم و بشناسیم که او چه کسی را به عنوان «ولیّ خودش» معرفی کرده است؟ و چون در این مورد نظرات گوناگون شد و اختلاف نظرها پیش آمد، بر اساس آیه مبارکه «فَإِنْ تَنازَعْتُمْ في شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ...» [که پیشتر بدان اشاره شد]، به رسول خدا (ص) مراجعه کرده و از او میپرسیم: این «ولایت و امامت» [که خداوند بر پذیرش و اطاعت آنها تصریح و تأکید نموده و شرط ایمان به الله جل جلاله و معاد را سؤال نمودن و اطاعت از او معرفی کرده است]، در چه شخص یا اشخاصی متجلی شده است؟! و ایشان از اولین روز بعثت تا غدیر خم و تا آخرین لحظات حیات در دنیا فرمود: «علی بن ابیطالب علیهالسلام و آل او». و در اینجاست که شیعه و سنّی به وحدت میرسند، چرا که هر دو بر این امر اذعان دارند و این حقیقت را در معتبرترین کتب خود ثبت و ضبط کردهاند و عقل نیز همین حکم را مینماید.
البته تشیع نیز «توحید و معاد» را دو رکن اصلی میداند که استواری ایمان بر این دو رکن، مسلتزم اعتقاد به ارکان «نبوت»، «عدالت» و «امامت» میباشد.
برخی مطالب مرتبط:
چرا نام حضرت علی (ع) در قرآن کریم نیامده تا این همه اختلاف نباشد؟
دلایل تشیع برای امامت و خلافت بلافصل حضرت علی علیهالسلام چیست؟ اهل سنت ولایت را دوستی معنی میکنند .
یک شبکهی تلویزیونی وابسته به وهابیت اعلام نموده که به هر کس که یک آیه راجع به «ولایت یا امامت» در قرآن کریم سراغ داشته باشد، 2 میلیون دیناز جایزه میدهد! آیا شما آیهای سراغ دارید؟
کلمات کلیدی:
اعتقادی توحید امامت معاد