«x-shobhe »: البته که باید چنین بگویند. یک زمانی در ایران همه گمان میکردند که احزاب، جناحها یا گروهکهای مخالف و معاند دو دسته هستند: گروههایی از آنان که به اصطلاح لیبرال بودند (مثل نهضت آزادی، جبهه ملی و ...) به غرب (امریکا) وابستگی دارند و گروههای دیگری که ادعا و شعارهای سوسیالیستی یا مارکسیستی یا کمونیستی سر داده و اصطلاحاً «چپ» نامیده میشدند، به شرق (شوروی، چین یا کوبا) وابستگی دارند. تا این که حضرت امام خمینی (ره) طی سخنانی راجع به آنها فرمودند: «این چپهای امریکایی»! در آن موقع این حرف خیلی عجیب و بعید به نظر میرسید. اما چیزی نگذشت که مردم دیدند همه گروهکهایی که ادعای «چپ» بودند داشتند [به غیر از حزب توده که وابسته به کا.گ.ب. بود] به هنگام فرار از ایران، همسو با گروهکهای راست، به انگلیس، فرانسه، آلمان و امریکا رفتند و دولتهای غربی نیز با آغوش باز آنها را پذیرفتند و به آنها پناهندگی، اقامتگاه، پول و امکان فعالیت سیاسی دادند. و حتی به آنها اجازه دادند که به پارلمانها و سازمانهایشان تردد کنند(؟!) لذا معلوم شد که همه بازی امریکا بوده است و هیچ کدام «چپ» نبودند. چنان چه امریکا «بن لادن» و گروه تروریستی «طالبان» که خودش آن را بنیانگذاری و سازماندهی و پشتیبانی میکرد را «مسلمانان افراطی» خواند.
گروه پ.ک.ک، ادعای گرایشات مارکسیستی و چپ بودن داشت و حتی رنگ پرچم و علامتشان نیز دال بر این ادعاست. اما همیشه امریکا و اروپا مدعی دفاع از حقوق آنان بودند و نه روسیه یا ایران. در آن دورانی که هنوز بیداری اسلامی ظهوری نداشت، عراق با ایران در حال جنگ بود، در ترکیه نیز لائیکهایی چون دمیرل، اوزال و تانسو چیللر بر سر کار بودند و با تجزیه طلبان پ.ک.ک در کردستان ترکیه درگیریهای امنیتی و حتی نظامی داشتند، همسر فرانسوا میتران (رئیس جمهور وقت فرانسه) در سفری به ترکیه به کردستان رفته و با ملاقات با «عبدالله اوجالان» و گروه پ.ک.ک، جار و جنجال بسیاری در حمایت از این گروه به راه انداخت و در فرانسه نیز کمیتهای رسمی (تحت حمایت دولت) برای حمایت از آنان ایجاد نمود.
در همان دوران، کشورهای اروپایی چون آلمان، فرانسه، اتریش، هلند و ...، به متقاضیان پناهندگی که نامه یا معرفی از پ.ک.ک داشته یا حتی ادعای عضویت یا طرفدارای میکردند، پناهندگی بیقید و شرط میداد.
از همان دوران و حتی هم اکنون، یکی از دلایل عدم قبول عضویت ترکیه در اتحادیهی اروپا، عدم رعایت حقوق بشر نسبت به تجزیهطلبان پ.ک.ک، بیان میشود. آیا اروپاییها اینقدر علاقمند به گروهکی هستند که با ایران، سوریه یا روسیه همسو است؟!
امروز نیز امریکا، اسرائیل، اروپای متحد و ترکیه هستند که با تقویت و مسلح نمودن این گروه که با نقشه و حملات ترکیه به سوریه رانده شدند (عین جریان راندن یهودیان به فلسطین اشغالی)، از آنان دفاع نموده و حتی ساقط شدن حکومت سوریه و بشار اسد را به خاطر مقابله با آنان خواستارند و تهدید به حمله نظامی نیز میکنند. و اتفاقاً ایران، سوریه، روسیه، چین و ... مخالف این حمله هستند.
در هر حال همه شواهد قبلی و فعلی نشان میدهد که این گروهک نیز دستپروردهی امریکاست. مگر سازمان منافقین ادعا چپ بودن نداشت، پس چرا در اروپا مستقر شدند؟ چرا امریکا، اروپا و سازمان ملل مدافع پایگاه اشرف بوده و هستند؟ چرا در حمله عراق به ایران به صدام و در حلمه امریکا به عراق به امریکا کمک میکردند و...؟
بدیهی است که اگر گروهک پ.ک.ک، کمترین گرایشی به ایران، سوریه یا روسیه داشت، امروز در سوریه و به نفع امریکا و اسرائیل دست به سلاح نمیبرد.
بدیهی است که اگر گرایشات چپ یا روسی داشت، مقامات امریکایی ضرورت تسلیح و پیشتیبانی نظامی از آنان در ایجاد درگیریهای مسلحانه در سوریه را به صراحت و اصرار بیان نمیداشتند.
بدیهی است که ایران مدافع تمامیت ارضی و مخالف تجزیه خاک کشورها و از جمله کشورهای همسایه مانند ترکیه، عراق و سوریه است.
پس، باید با هوشیاری جریانها را شناخته و عملکردشان را تعقیب نمود. و گرنه از ترفندها و فرافکنیهای سیاستمداران و رسانههای صهیونیستی انتظاری جز فریب نیست. دقت نماییم، از این پس که موضوع حملهی نظامی امریکا به سوریه و تجزیه خاک آن کشور و ... هر روز جدیتر میشود، از این گونه شایعات نیز بسیار منتشر خواهد شد.
مرتبط:
تلاش امریکا برای تبدیل کردستان (سوریه) به اسرائیل دوم و نقش آفرینی ترکیه
پایان دادن به کار گروه نظارت در سوریه از سوی اتحادیه عرب به خاطر ضرورت تعجیل در حمله نظامی
شما را به خدا بگویید در سوریه چه خبر است؟ سایتها در حال انفجار است؟ واقعیت چیست؟ شک و شبههی بسیاری رایج کردهاند!
کلمات کلیدی:
سیاسی