ایکس – شبهه : الزاماً هر آن چه خداوند بندگان را از آن منع مینماید مطلقاً بد و مذموم نیست، بلکه ادعای آن و یا انجام آن از سوی بنده جایز نمیباشد. خداوند متعال اسمای افعالی بسیاری دارد که دیگران را از ادعای آن منع کرده است، مانند إله، رب، تکبر، منّت، هدایت و ...، و کسانی چون ابلیس یا فرعون را که تکبر نموده و خود را إله و رب خواندند، از درگاه خود رانده و میراند، چرا که اولوهیت، ربوبیت، کبریایی، منّت و نعمت بخشی، مختص ذات احدیت است.
اما در خصوص «منّت» و اسم «منّان» خداوند کریم، و نکات مطروحه در سؤال، توجه به نکات ذیل نیز میتواند مفید باشد:
الف – منّت از ریشه «منن»، را از کلمات اضداد به شمار میآورند، چرا که معانی متفاوتی دارد. مانند: نقص واردکردن، قطع کردن، تضعیف نمودن، حساب کردن، قوت بخشیدن، نعمت بخشیدن، احسان کردن و ...، اما «منّت» در ادبیات قرآنی اگر از ناحیهی خداوند کریم باشد به معنای «نعمت بخشی» و اگر از ناحیه بندگان بر یک دیگر باشد به معنای ابراز و اظهار نعمتبخشی پس از انجام فعل نیکو برای دیگری است. یا به تعبیری «به رخ کشیدن نیکویی در حق دیگران در زبان یا فعل» است. که البته آن هم در جایی که طرف مقابل کفران نعمت کند، به قصد یادآوری نعمت جایز است.
ب – خداوند متعال خود «منّان» است و به بندگانش فرموده «منّت» نگذارید، چرا که اگر خداوند متعال نعمت بخشی میکند، همه چیز مال اوست. «له مُلک السمٰوات و الارض» ، اما انسان فقیر و بی چیز است و از خود چیزی ندارد که به دیگری دهد و منّتش را بگذارد. و هر چه میدهد مال خداست و او فقط توفیق یافته که وسیلهی انتقال نعمت الهی به بندگانش گردد و اگر سر باز زند، خدا دیگری را جایگزین و او را مؤاخذه مینماید. لذا این توفیق وساطت، خود نعمتی الهی است که باید شاکرش باشد، نه این که به دیگران منّت گذارد. خداوند متعال در چندین آیه به مؤمنین دستور داده که از آن چه خدا رزقتان داده انفاق کنید و در بیان صفات مؤمنین متذکر گردیده که از آن چه خدا رزقشان داده انفاق میکنند. این آیات همه تصریح به این معناست که انسان از خودش چیزی ندارد که به دیگری دهد. پس جایی هم برای منّت گذاشتن ندارد. بدیهی است اگر کسی به دیگری بگوید: این من بودم که فلان نعمت را به تو بخشیدم، اولاً تکبر کرده و ثانیاً دروغ گفته است. این خداوند است که نعمت را بخشیده است.
ج – خداوند نعمت بخش بیمنّت است. چرا که «منّت» در این معنا به رخ کشیدن برای به حساب آوردن و مزد خواستن است و خداوند متعال در مقابل نعمتی که میبخشد، برای خود چیزی نمیخواهد و هر آن چه در مقابل و شکرانهی نعماتش به انسان امر و نهی نموده، مفید انسان است. لذا در آیات متعددی فرمود: هر کس شکرگذاری کند، شکر خود را به جای آورده است و هر کس کفران کند، به ضرر خودش است و خداوند غنی و بینیاز است (لقمان، 13). و از این رو شکر یا کفران بندگان چیزی به او اضافه نکرده و نمیکاهد. اما بندگان اگر به یک دیگر منّتی بگذارند، یعنی برای کار نیکوی خود حسابی باز کرده و قیمت گذاری نموده و معوضی میخواهند.
د – منّتی که خداوند متعال میگذارد، همه از نوع «عزّت بخشی» به بندگان است، مثل آن که در آیاتش منّت برای هدایت، منّت برای دین اسلام، منّت برای رسول و کتاب و یا منّت برای وراثت در زمین را بر میشمرد، اما منّتی که بندگان بر یک دیگر میگذارند همه از نوع تحقیر خواهد بود. مثل این که بگوید: این تو بودی که گرفتار شده بودی و این من بودم که به تو نعمتی را ارزانی داشتم! اگر «منّت» انسان بر انسان از نوع «عزّتبخشی» باشد، و زمینه رشد و هدایت آنها را ایجاد کند، خداوند اجازهی «منّتگذاری» میدهد، چنان چه میفرماید: در جنگ سخت بگیرید، اسیر بگیرید، محکم ببندید، اما سپس منّت گذاشته و آزاد کنید و فدیه بگیرید (محمد«ص»، 4).
کلمات کلیدی:
اعتقادی توحید