x-shobhe – در این مقوله دو بحث مهم وجود دارد. اول- ارحم الراحمین بودن خدا و بخشش گناهان. و دوم: امید به بخشش.
در مورد رحمت بی کران الهی آیات بسیاری وجود دارد. چرا که خداوند کریم، بندگان خود را دوست دارد که خلق کرده است. منتظر نیست که گناه کنند تا عقاب نماید، بلکه انتظار دارد که با توجه به عقل، وحی، فطرت، کتاب و راهنما، گناه نکنند و اگر کردند، سریع برگردند. چرا که گناه یعنی خروج از مسیر، و بالتبع نرسیدن به کمال و سقوط. پس خدا دوست دارد که بندهاش به فلاح برسد.
اما در یک آیه به هر دو مورد «بخشش بیکران [حتی همه گناهان] و امید» تصریح نموده و میفرماید:
«قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُّ» (الزمر، 53)
ترجمه: بگو اى بندگانم كه بر نفس خود ستم و اسراف كرديد از رحمت خدا نوميد مشويد كه خدا تمامى گناهان را مىآمرزد، زيرا او آمرزنده رحيم است.
پس از «شرک»، یأس از رحمت الهی است که هیچ بخششی ندارد. چرا که اساساً کسی که مغلوب شیطان شده و از رحمت الهی مأیوس گردد، اولاً خدا را نشناخته و ثانیاً امیدی به نجات ندارد و به خاطر همین ناامیدی قصد و تلاشی نیز در توبه و بازگشت نمیکند. لذا به غیر از شرک و ناامیدی یا یأس از رحمت الهی، هر گناهی قابل آمرزش است (البته نه حق الناس).
اما باید دقت شود که آمرزش برای کسی است که آمرزش را بخواهد. یعنی از گناه پشیمان شود، توبه کند (باز گردد) و سپس استغفار نماید (طلب بخشش نیز بنماید). نه این که هر کس هر کاری دلش خواست بکند و خدا هم میبخشد. اگر چنین بود که دیگر ارسال انبیاء و رهنمودها، بایدها و نبایدها و حتی سؤال و جواب – کیفر و پاداش و در نهایت بهشت و جهنم معنایی نداشت. نفرمود: هر کاری دلتان خواست بکنید، من هم میبخشم». بلکه مضمون فرمایش این است که مبادا به خاطر کردارها و رفتارهای خطای گذشتهی خود، مغلوب القائات شیطانی مبنی بر این که «دیگر کار تو از کار گذشته است و به هیچ وجه راه برگشتی نداری و حتماً معذب خواهی بود و ...» شوید و از رحمت واسعه من نا امید گردید. توبه کنید، استغفار کنید، من نیز غفور (بخشاینده) و رحمان و رحیم هستم.
اما این که کسی به گناه ادامه دهد نیز دو وجه دارد. یکی آن که از ابتدا گمان کرده باشد که «توبه و استغفار» فقط لفظ است و میتواند همین طور مدام گناه کرده و به گناه ادامه دهد و زیر لب نیز «استغفرواالله و اتوب الیه» بگوید! بدیهی است چنین گناهکاری اصلاً پشیمان نشده، توبه نکرده و باز نگشته که مورد مغفرت نیز قرار گیرد، بلکه فقط خودش را مسخره کرده است.
اما یک وقت انسان خطایی مرتکب میشود و سپس متوجه خطا میگردد، پشیمان میشود، توبه میکند، باز میگردد و همت به اصلاح خطا مینماید، اما در طی راه، مجدد مرتکب گناه یا تکرار همان گناه می شود. لازم است که نا امید نشود، به رحمت واسعه خداوند کریم باور و امید داشته باشد و مجدد توبه کند، بازگردد و طلب مغفرت نماید. و اگر صد بار هم اتفاق افتاد، باز امید داشته و باز گردد.
مگر انسان وقتی زمین میخورد، همانجا زمین گیر میشود؟! خیر. بلکه با امید بلند میشود، به اصطلاح کمی گرد و خاک را میتکاند و بحول و قوه الهی به راه ادامه میدهد.
توبه یعنی بازگشت. وقتی انسان هدفی دارد، ولی مسیر را اشتباه میرود، هر وقت فهمید که مسیر اشتباه است و بازگشت، دیگر بازگشته است و در مسیر صحیح افتاده است. اگر باز در طی مسیر از جادهای خطایی رفت، لازم است که مجدد بازگردد و در مسیر درست حرکت کند.
والبته نباید بی احتیاطی کند و مراقب باشد که ناگهان به پرتگاه سقوط نکند و نوعی زمین نخورد که دیگر نتواند بلند شود و چه بسا مرگش برسد.
کلمات کلیدی:
گوناگون معاد