بسمه تعالی
ای کاش فرصتی بود که درباره نقش، جایگاه، اهمیت و تأثیر «کلام» در تمامی شئون زندگی فردی و اجتماعی بیشتر بحث شود؛ تا ضمن آن که بیشتر معلوم شود چرا معجزهی آخرین نبی و رسول الهی از نوع کلام (کلام الله) است، به راه کار و ابزاری برای گشودن بسیار از مشکلات دست مییافتیم.
کوتاه بیان میشود که آن چه از محضر مقدس الهی صادر میگردد، یا در قالب «فعل» و صنعت است و یا در قالب «کلام». مثل این که از یک سو عالم هستی را صنع کرده و پدید میآورد (تکوین) و از سوی دیگر شرح آن و چه باید کردها و نکردها را در قالب کلام وحی (تشریع) بیان میدارد.
از این رو انسان نیز که هر چه دارد از مواهب اوست، صدوری ندارد مگر آن که یا به شکل «فعل» است و یا «کلام». والبته باید در نظر داشت که هر فعلی نیز خودش بازگو کنندهی یک کلام است. مثل آن که شما اگر کسی را دوست داشته باشید، یا در کلام به او میگویید «دوستت دارم» و یا با انجام کار و فعلی مثل هدیهی یک شاخ گل، این کلام و پیام را به او منتقل میکنید و یا هر دو روش را اتخاذ مینمایید.
در هر حال ریشه و عوامل دستیابی به همه آگاهیها همان «کلام» است. چه به زبان گفته شود، چه به نوشتار مسطور گردد و چه به عمل واقع شود. ریشه و عامل تمامی تکاملها و نیز سقوطها و هبوطها نیز همان «کلام» است. هم راه هدایت با کلام حق تبیین میگردد و هم راه انحراف با کلام باطل.
منتهی فرق کلام مولی با کلام عبد این است که کلام او عین فعلش است و فعلش نیز عین کلامش است و هر دو نیز عین حق و منطبق با حقایق عالم هستی میباشند. اما کلام بندهی جاهل که تا به او نیاموزند هیچ نمیداند و اگر بیاموزند نیز قادر نیست همه چیز را بداند، محال است منطبق با حقایق عالم هستی و فعل حق باشد. مگر آن که کلام خدا را بازگو نماید.
در هر حال «کلام» باید صادق باشد. یعنی هم درست باشد، هم با حقایق عالم هستی صدق کند، و هم با فعل گوینده. لذا حق تعالی در کلام وحی حتی گفتار خوبی که منطبق با فعل و عمل نیست را مورد نکوهش و مذمت قرار داده و میفرماید: «لِمَ تَقُولوُنَ ما لا تَفعَلوُن» - یعنی چرا میگویید آن چه را که انجام نمیدهید؟!
خدا رحمت کند مرحوم حاج شیخ عباس قمی را. گفت: وقتی دعاهایی را در کتاب مفاتیح الجنان جمعآوری کردم، کنار گذاشتم و یک سال به آنها عمل کردم، تا آن چه خود نکردهام را به دیگران نگویم.
کلام، جنبههای متفاوتی دارد. ممکن است فقط گزاره باشد، یا خبر باشد. امر یا نهی باشد. بحث یا جدل باشد. ابراز محبت یا انزجار باشد. وعده و یا تعهد باشد. بیان سرّ یا علن باشد. دردِ دل یا مشاوره باشد، مدح یا نکوهش باشد و یا ...، اما هر چه که باشد، نه تنها مهم و تأثیرگذار است، بلکه اساساً همه ساختارهای شخصیت فردی و اجتماعی، در هر شأنی از شئون زندگی، بر اساس همین کلامها شکل میگیرد – به حق باشند یا باطل. حتی در سیاستهای کلان نیز شاهدیم که مهمترین «ابزار» برای هدایت یا انحراف، استقلال یا استثمار، عدالت جویی یا ظلم و ...، همه با کلام و شعار صورت میپذیرد و حتی اگر تعاملی، قهری، جنگی و صلحی صورت پذیرد، با «کلام» تبیین یا توجیه میشود.
از این رو شاهدیم که خداوند متعال در کلام وحی [قرآن مجید]، در مورد تمامی جنبههای کلام، اوامر و نواهی مؤکدی دارد که همه منطبق با حقایق عالم هستی است و سبب فلاح میگردد.
سعادت و فلاح حیات اخروی از سعادت و فلاح حیات دنیوی جدا نیست. دنیا مزرعهی آخرت است. آنجا آن چه را میدرویم که در اینجا کاشتهایم و اینجا هر چه را بکاریم، آنجا درو خواهیم کرد. لذا اگر به این اوامر و نواهی در خصوص «کلام» که در این مختصر تحت عنوان «بگوها و نگوها» مورد اشاره قرار میگیرد، توجه کنیم، حتماً و یقیناً بسیاری از مشکلات و یا همه مشکلاتمان حل خواهد شد.
در این مختصر مجال ذکر و تبرک به عین آیات یا احادیث نیست، لذا فقط به موضوعاتی که در «کلام حق» [یعنی قرآن و حدیث که تبیین وحی است] به آن تصریح و تأکید شده است اشاره میگردد:
نگوها:
کفر نگو. که همانا کفر یعنی پوشاندن حق و حقیقت، که طبعاً نتیجهای جز جهل، غفلت و انحراف ندارد.
دروغ نگو. دروغ با حقیقت و واقعیت انطباقی ندارد پس خودت و مخاطب را از مسیر خارج میکند. باورها را ضعیف میکند، شک و دو دلی را افزایش میدهد و ... – سخن شبهه ناک نگو، که سبب به هم آمیختن حق و باطل و در نیتجه دشوار درک حق میگردد - غیبت نکن، که آثار سوء آن در خودت و جامعه به مراتب بدتر از زنا است و مانند خوردن و ارتزاق از گوشت برادر مردهات میماند – سخن منافقانه نگو و به باورهای مردم [در حالی که منکر آنها هستی] مثل موش نقب نزن تا اعتقاداتشان را بدزدی – با کلامت فتنه راه نیانداز که فتنه اکبر و اشد از قتل است – وعده خلاف نده، که اعتمادها را از بین میبرد و موجب ضرر و زیان خودت و دیگران میشود – از گناهت نزد دیگران نگو، که افشای گناه، خودش گناه است و موجب ذلت خودت نیز میگردد – درد دل، راز و سرّت را به نااهلان و نامحرمان نگو، که علیه خودت مورد سوء استفاده قرار میگیرد و زمینه تسلط دشمنانت مساعد میکند – سخن تمسخرآمیز، استهزاء و شوخی نگو، که عقل را ضایع میکند – دیگران را تحقیر نکن و کبر نفروش – در مقوله و موضوعی که نسبت به آن علم و آگاهی نداری سکوت کن و سخنی نگو - به والدین حتی یک اُف (مثل اَه گفتن) نیز نگو، جوٌ، شایعه و یا سخنان تضعیف کننده نگو ... و خلاصه آن که شهادت به دروغ نده.
بگوها:
قل هوالله احد ...، بگو اوست الله که یکتا و یگانه است، صمد و غیر قابل نفوذ است و ... – بگو الهی جز او نیست تا رستگار شوی – بگو پناه میبرم به رب انسانها و رب آسمانها (مغوذتین) – بگو این کافران، نه شما معبود مرا میپرستید و نه من عبد معبود شما خواهم شد (کافرون) - نه فقط با قلب و عمل، بلکه با زبانت نیز شهادت به یکتایی خدا، رسالت و خاتمیت حضرت محمد (ص) و ولایت حضرت علی (ع) بده – اگر می خواهی کسی را تذکار دهی و راه هدایت را نشان دهی، سخن نرم (لیّن) بگو – اگر در گفتار یا بحث به حق، حقیقت و صلاحی دعوت میکنی، سخن مستدل بگو تا قولت محکم و سدید باشد، با دو دلی، تردید، اگر و شاید مخاطب قانع نخواهد شد – اگر در جایی کار از بحث گذشت و جدل لازم شد، به نحو «احسن» یعنی بهترین شیوه جدل کن – سخن راست بگو، سخن راست را درست بگو – در تذکراتت خیرخواهانه (نصیحت) سخن بگو – سخن صدق بگو – سخن امید بخش و نشاط آور بگو ... و خلاصه آن که قرآن بخوان و کلام وحی را بگو.
بهترین گفتارها:
چه سخنی زیباتر از آن که انسان با زبانش بگوید رب من (مربی و تربیت کننده امور من) الله است و نه دیگران، و بر این گفتار نیز استقامت ورزد (فعل و عمل) و چه سخنی زیباتر، عمیقتر، آموزندهتر، نجات دهندهتر، امید بخشتر و نشاط آورتر از آن که انسان خود و دیگران را به خدا و عمل نیکو دعوت کند و بتواند بگوید که «من از مسلمین هستم»؟
این گفتارها سبب میشود که خدا لشکری از ملائک را بر ما نازل کند تا غم گذشته و ترس آینده را از ما بزدایند. ملائکی که میگویند ما دوستان و یاران شما در امور دنیوی و اخروی شما هستیم. یعنی همه مشکلات دنیوی و اخروی ما حل میشود.
«إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ * نَحْنُ أَوْلِيَاؤُكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَشْتَهِي أَنفُسُكُمْ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَدَّعُونَ * نُزُلًا مِّنْ غَفُورٍ رَّحِيمٍ * وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِّمَّن دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَ قَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِين» (فصلت، 30 تا 33)
ترجمه: در حقيقت كسانى كه گفتند پروردگار ما خداست، سپس ايستادگى كردند، فرشتگان بر آنان فرود مىآيند [و مىگويند:] هان بيم مداريد و غمين مباشيد و به بهشتى كه وعده يافته بوديد بشارتتان باد * مائیم دوستانتان در زندگى دنيا و در آخرت و هر چه دلهايتان بخواهد در [بهشت] براى شماست و هر چه خواستار باشيد در آنجا خواهيد داشت.
تشکیل انجمن:
حال که «کلام» چنین نقشی در زندگی دنیا، حل مشکلات مادی و معنوی و در نتیجه زندگی اخروی ما دارد، بیائیم با هم تصمیم بگیریم که از این پس، در کلام خود مراقبت بیشتری داشته باشیم. بگوها و نگوهای امر و نهی شده در کلام خدا را رعایت کنیم و از گشایشها و برکاتش بهرهمند گردیم. بیایید باهم انجمن راست گویان و درست گویان، یا انجمن مراقبین «کلام» تشکیل دهیم. إن شاء الله.
- تعداد بازدید : 2220
- 21 مهر 1391
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: یادداشت