x-shobhe: با توجه به اهمیت موضوع انتظار میرود که مطالب ذیل [اگر چه تا حدودی مبسوط است] ولی با دقت تمام مورد توجه قرار گیرد.
در یک دستهبندی ساده معلوم میگردد، کسانی که موضوع ازدیاد زاد و ولد را با دید بسیار منفی مورد بحثهای جنجالی و ژورنالیستی قرار میدهند از سه گروه ذیل خارج نیستند:
الف – کسانی که تنها سوژههای آنها آقای احمدینژاد است. اینان منتظرند تا او حرفی بزند تا اینها نفی، تکذیب یا تمسخر کنند. برای آنها موضوع بحث فرقی نمیکند. نه مشکل زاد و ولد در کشور را دارند و نه سیاستداخلی یا خارجی برایشان مطرح است. حتی اگر احمدینژاد از خدا و پیامبر (ص) نیز بگوید، سوژهی آنهاست. حتی اگر دنیا بگوید که او حرف مهمی زد، اینها تمسخر خواهند کرد! با این گروه کاری نداریم. این هم یک نوع شغل و مشغولیت است.
ب – گروه دوم کسانی هستند که از اطلاعات نسبتاً جامعی برخوردار میباشند. به عنوان مثال: آمار رشد جمعیتی کشور و سیر نزولی یا صعودی و تأثیرات اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و ... آن را به خوبی میدانند. این گروه اگر مطلبی را درست و حق ببینند و خلاف آن را به اذهان القا کنند، لابد غرضی دارند!
ج – اما گروه سوم مردم عامه یا همان اذهان عمومی هستند که متأسفانه اسیر امواج تبلیغاتی میباشند و ذهنشان به طرف موج متمایل میگردد. و ما نیز موظفیم همین گروه را مخاطب قرار داده و اطلاعرسانی نماییم.
و اما پاسخ:
قرآنی: خداوند متعال پیش از آن که توصیه به زاد و ولد و یا تقلیل آن بنماید، به اصلاح بینش بشر پرداخته و میفرماید:
«وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِيَّاكُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ كانَ خِطْأً كَبيراً» (الإسرا - 31)
ترجمه: و مبادا فرزندان خويش را به علت تنگدستى به قتل برسانيد! مایيم كه ايشان و شما را رزق و روزى مىدهيم، لذا حتماً كشتن ايشان خطایی بزرگ است.
آمار نشان میدهد در حالی که پدر و مادر از معدل شرایط مناسبی برخوردار میباشند، از ترس فقر یا تنگدستی اقتصادی، اقدام به سقط جنین (قتل فرزند) خود میکنند! و یا کلاً برخورداری یا عدم برخورداری از اولاد را فقط از جنبهی اقتصادی مورد مطالعه و تصمیم قرار میدهند. خداوند متعال این دیدگاه و بینش را مردود میشمارد و با قاطعیت تمام اعلام میدارد که مگر روزی و رزق خود را خودت به دست میآوری؟! این من هستم که به خود شما و اولادتان روزی میدهم. آنها اولاد شما هستند و نه بندگان شما و رازق همهی بندگان من هستم.
اما خداوند حکیم انسان را بیش از هر چیز به «عمل صالح» نیز دعوت نموده ده است.
«مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ» (النحل - 97)
ترجمه: هر مرد و زن مؤمنى كه عمل صالحی انجام دهد قطعاً به وى زندگى پاكيزهاى عطا خواهيم كرد. و مسلماً پاداش آنان را بهتر از آن چه عمل مى كردند خواهيم داد.
معنای عمل صالح، عمل خوب نیست، بلکه بهترین عمل است و نتیجهی آن زندگی بهتر در دنیا و آخرت است. عمل صالح نیز مستلزم به کار بستن عقل، شعور، علم، برنامهریزی، نظم و ... به همراه توکل و توسل میباشد.
پس توصیه به بچهدار شدن یا نشدن، هیچگاه نمیتواند کلی و همگانی باشد. هر خانوادهای باید به شرایط و استطاعت خود واقف بوده و دقت نماید و اگر به هیچ وجه شرایط مناسبی (به لحاظ سلامت، توان اداره و تربیت و ...) ندارد، عمل صالح آن است که پرهیز نماید. اما نه این که فقط از جنبهی اقتصادی نگاه کند. البته جنبهی اقتصادی نیز حایز اهمیت و توجه است، اما همه چیز ارتزاق نیست. لذا نباید مشکلاتی چون: مسکن، درآمد، تورم و ... را که همیشه تاریخ وجود داشته و جود خواهد داشت را بهانهی درست و دلیل متقنی برای خود داری از بچهدار شدن قلمداد نماید.
در هر حال همان خدایی که به نکشتن اولاد و رازق شناختن او و نیز عمل صالح تأکید نموده است، دستور دقت در اقتصاد خانواده و معاش را نیز صادر نموده است. به عنوان مثال میفرماید:
« وَ لا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلى عُنُقِكَ وَ لا تَبْسُطْها كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً» (الإسراء -29)
ترجمه: مبادا دست خود را بگردن خويشتن ببندى (كنايه از اين كه بذل و بخشش نكنى) و مبادا به قدرى دستت را باز کنی (همه چیز را ببخشی) و به علت آن به حسرت و ملامت بنشينى.
اقتصادی و اجتماعی: نه تنها نقش جمعیت در ساختار اجتماعی و رشد اقتصادی به مراتب بیشتر از رونق یا رکود اقتصادی است، بلکه اساساً رشد و شکوفایی اقتصاد و نیز تکامل ساختارها و بافتهای اجتماعی مستلزم برخورداری از جمعیت مناسب است. این فراوانی متناسب جمعیت است که کشورها را از نیازهای انسانی (متخصص، خبره، کارگر و ...) بینیاز مینماید.
امروزه یکی از مشکلات کشورهای صنعتی و حتی در حال رشد (غربی) کمبود نفوس و بالتبع صنوف است. لذا ناچار از واردات نیروی انسانی [برای تشکیل خانواده و نیز گردش کار و اقتصاد] هستند و انباشت نیروی انسانی از کشورها و فرهنگهای متفاوت همهی بافتها و ساختارهای فرهنگی و اجتماعی آنان را منفعل و متأثر نموده است.
بدیهی است اگر خانوادهای مبتلا به تنگدستی است، ضرورتی ندارد که به ازدیاد اولاد بیاندیشد، اما چه منعی برای خانوادههای متوسط به بالا وجود دارد؟!
دقت شود که این جوها بیشتر برای ایجاد جنگ روانی است. بسیاری از خانوادههایی که به گمان نواندیشی و به تقلید تبلیغات غربی، مثلاً به تک فرزندی بسنده نمودهاند و دم از مشکلات اقتصادی میزنند، به هنگام ولخرجیهای مدگرایانه که ناشی از عوامی است و یا سفرهای داخلی و خارجی خود و یا تغییر سالانهی همهی لوازم منزل یا گوشی تلفن همراه، خودرو ... و نیز مراسمهای آن چنانی، اصلاً نگران تورم، گرانی، اشتغال، درآمد و هزینه نیستند. و البته به غیر از تحمل مشکلات و هزینههای ناشی از تک فرزندی (تربیت غلط، افسردگی، فرار، خود محوری فرزند، بیعاطفگی و ...)، خسرانهای بسیاری به جامعه نیز تحمیل میکنند.
سیاسی: در حالی که اغلب کشورهای قدرتمند سیاسی و اقتصادی جهان (آمریکا، کانادا و کشورهای اروپایی) نگران رشد منفی جمعیت خود بوده و برای ازدیاد اولاد امتیازهای فراوانی در اختیار والدین قرار میدهند، به کشورهای در حال توسعه «به ویژه اسلامی»، خود داری از بچهدار شدن و رشد منفی را توصیه و تبلیغ میکنند(؟!)
در اخبار همین سایت، نگرانی آلمان از رشد منفی و نیز خودداری نفوس بخش شرقی (آلمان شرقی سابق) از بچهدار شدن درج گردید (آرشیو) – در کشوری چون کانادا حتی اجازهی سقط بچهی ناقصالخلقه داده نمیشود – در تمامی کشورهای اروپایی دولت برای بچهدار شدن مادرها (با ازدواج یا بدون ازدواج) امتیازات فراوانی وجود دارد، اما نوبت به جمهوری اسلامی ایران که میرسد، نگرانی از کمبود مسکن، اشتغال و ... را بهانه قرار داده و توصیه به خودداری از بچهدار شدن مینمایند! و جالب آن که برای خانوادههای مؤمن و فرهیخته، نابسامانی فرهنگی را نیز مزید بر علت بر میشمرند! در حالی که وضعیت ایران به لحاظ بحرانهای مالی، شرایط اقتصادی، اشتغال و از همه مهمتر شرایط فرهنگی به مراتب بهتر از همهی آن کشورهاست.
اگر چه همیشه گرانی و تورم بوده و خواهد بود، اما به اذعان خودشان و شهود خودمان، کشور ما کشور فقیری نیست و اغلب مردم نیز از زندگی متوسط مطلوبی برخوردار میباشند. هر چند که همیشه در هر جامعهای عدهای هم زیر خط فقر (به معنای واقعی) وجود دارند و درصد ایران کمتر از آمریکا یا آلمان میباشد.
توجه مهم: جالب است بدانیم همانهایی که از خارج کمبود اولاد را به خانوادههای ایرانی دیکته میکنند، به خانوادههای مقیم شهرهای مرزی که اغلب از مسلمانان ایرانی اهل سنت هستند، ازدیاد اولاد را توصیه میکنند و ظاهراً گاه نیز جهت تشویق بیشتر حمایت مالی هم میکنند! اگر چه آنها نیز ایرانی و هموطن ما هستند، اما دشمنان خارجی گمان دارند که میتوانند بدین وسیله تعداد نفوس اهل سنت را در ایران کثرت بخشند و ظرف چند دهه با غلبه در انتخاباتها و ...، بافت فرهنگی، سیاسی، اجتماعی این کشور را تغییر دهند.
در تبیین اهمیت نفوس یکی از دلایل متقن دیگر آن که شاهدیم در هر جنگی که در کشورهای اسلامی [بوسنی، عراق، افغانستان، فلسطین، لبنان و ...] واقع میشود، کودکان و نوجوانان بیش از نظامیان هدف حملات و کشتارهای بیرحمانه واقع میشوند و نسل کشی مسلمین (به ویژه شیعیان) از سیاستهای غربی استکبار جهانی است.
کلمات کلیدی:
سیاسی