ایکس – شبهه: خود ارضایی (استمناء) که البته بیشتر میان پسران رایج است، یک عادت و یک بیماری رفتاری است که ضرر و زیانهای روحی، روانی، اخلاقی، رفتاری و جسمی بسیار خطرناکی را نیز به دنبال دارد (1)؛ لذا از گناهان بسیار سنگین قلمداد شده است.
بدیهی است که برای ترک یک عادت ناپسند، هیچ کس نمیتواند به جز راهنمایی یا نصحیت کار مؤثری انجام دهد؛ به ویژه نسبت به رفتاری که کاملاً شخصی و خصوصی بوده و انجام آن زمان، مکان و شرایط ویژهای نمیخواهد. لذا این فقط تصمیم و ارادهی محکم شخص مبتلا است که میتواند مؤثر واقع گردد. ارادهای که سُست نباشد و اگر احیاناً شکست، موجب ناامیدی نگردد و با عزمی راسختر دنبال شود.
البته نکات توصیهای بسیاری، چه به لحاظ روانی و چه رفتاری بیان گردیده است که ذیلاً به اهمّ آنها اشاره میگردد:
الف – ذهن آدمی هرزهگرد است. یعنی مرتب از شاخهای به شاخهای دیگر پرواز میکند، اما غیر قابل مهار و کنترل نیست. چرا که همه قوای آدمی در اختیار اوست و انسان باید سلطان، مالک، مدیر و مدبر قوای مملکت وجود خود باشد.
توجه انسان به هر طرفی جلب شود، ذهن او در آن جهت فعالیت میکند و ذهن در هر موضوعی متمرکز شود، قوه خیال در آن موضوع به کار میافتد و مرتب صورتسازی میکند. پس اگر کسی جهت خود را متوجه خداوند کریمی که ناظر اوست بنماید، خود را در محضر او ببیند، متوجه امور جدی و اساسی حیات دنیوی و اخروی خود باشد، برا ی خود ارزش و اهمیّتی قائل باشد، مراقب سلامتی دین، روان و جسم خود باشد، به ساختار شخصیتی خود توجه کند، مشغول هدفگذاریهای والا و برنامه ریزیهای عملی مناسب با آنها باشد و ...، افسار این ذهن هرزهگرد را در اختیار و کنترل خودش قرار داده و به سوی اهدافش میتازد، نه آن که ذهن و خیال او را به هر کجا متوجه شدهاند بکشانند.
ب – بدیهی است که برای کنترل، باید تحریک بیرونی و عمدی نیز سبب جلب و تمرکز توجه، ذهن و خیال به این موضوع نگردد. مگر میشود انسان به شهوت فکر کند، چشمش هرزهگرد باشد، با نامحرمان خلوت کند، فیلم و عکس ببیند، دائم ذهن خود را در تصور و تصویر سازی از دیدهها فعال کند ... و تحریک نشود؟! اگر چنین باشد، حتماً آن شخص بیمار است و کاستی و نقص دارد و باید به پزشک مراجعه کند. بگوید من در کوچه و خیابان هیزی میکنم، فیلم و عکس هم میبینم، خیال را هم پرواز میدهم و تصویرسازی میکنم ...، اما تحریک نمیشوم و هیچ احساس و میلی در خود احساس نمیکنم!
پس دقت کنیم که هر گاه علل فراهم شد، ظهور معلول حتمی است. لذا کسی که نمیخواهد با چنین معلولی مواجه گردد، نباید علتهای آن را برای خودش فراهم و زمینهها را برای انجام فعلش مساعد نماید.
ب – پس از گذر از بایدها و نبایدهای روحی و روانی، دقت، مراعات و کنترل شرایط جسمانی نیز ضرورت دارد. در این خصوص نیز توصیههای بسیار مؤثری وجود دارد، از جمله:
*- پرهیز از نگاه عمدی به صحنههای محرک زنده یا تصویری. به هنگام مواجهه در کوچه و خیابان با صحنهی تحریک کننده، نگاه به آسمان و یاد خدا بسیار مؤثر است؛
*- پرهیز از پرخوری به ویژه قبل از خواب شب؛
*- پرهیز از پوشیدن لباس تنگ و هر لباسی که ذهنیت جنسیّت و شهوت را خود شخص و دیگران ایجاد میکند. مثل شلوار تنگ (که آلت را تحریک میکند) یا شلوار بسیار قبیح فاق کوتاه که باسن را برای هر مرد و زنی به نمایش میگذارد، برای آقایان – و لباس تنگ، بدن نما و محرک برای خانمها. بدیهی است این مدل از لباسها و آرایشها، قبل از دیگران ذهن خود شخص را متوجه به شهوت و شهوترانی مینماید و قبل از دیگران سبب تحریک بیمورد خودش میشود؛
*- پرهیز از بیکاری و رها کردن فکر و ذهن. فکر و ذهن وقتی بیکار شدند، سریع متوجه بدن و نیازهایش میگردند، چنان چه مشغولیت و تمرکز در یک کاری ممکن است سبب گردد که فرد متوجه گرسنگیاش نشود، اما به محض رهایی از آن کار، سریع می فهمد که بسیار گرسنه شده است؛
*- پرهیز از دیدن، شنیدن و خواندن هر آن چه موجب تحریک قوای جنسی گردد؛
*- پرهیز از به رختخواب رفتن پیش از آن که شخص احساس کند خوابش میآید؛
*- پرهیز از اختلاط با نامحرم در خلوت؛
*- پرهیز از تقویت بیش از حد انرژی با خوردن یا نوشیدن مواد انرژیزا (خرما، پسته، گوشت قرمز، غذاهای چرب و ...)؛
*- پرهیز از انبار و متراکم شدن انرژی زاید و تخلیه آن توسط ورزش، پیادهروی و ... .
اما فراموش نشود که هیچ کدام به اندازه اراده، تصمیم و عزمی راسخ بر ترک، مؤثر نمیباشند.
- تعداد بازدید : 18976
- 15 دی 1391
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: گوناگون