ایکس – شبهه: قبل از پاسخ، به دو نکتهی بسیار مهمی که قبلاً نیز مکرر بیان شده است توجه نمایید:
الف - اگر قرار باشد هر کس هر چه دوست دارد بگوید و بعد دیگران به دنبال دلیل برای نفی آن بگردند، هیچ چیزی در این عالم به غیز از ادعا و شایعه به اثبات نمیرسد. به همین دلیل، چه به حکم اسلام و چه به حکم عقل و چه به حکم قوانین قضایی در تمامی دادگاههای عالم، این مدعی است که باید برای ادعای خود سند و دلیل اقامه کند، وگرنه خودش محکوم است.
فرض کنید کسی به شما (با عرض معذرت) تهمت بزند که شما دزد یا دروغ گو هستید! حال شما باید ثابت کنید که نیستید؟ و یا اصلاً چگونه میتوانید ثابت کنید؟ آیا میتوانید تمامی جملات بیان شده در طول زندگی خود را بیاورید و اثبات کنید که هیچ کدام دروغ نبوده است؟ یا آن که مدعی باید اثبات کند که اتهامش مستند و وارد است؟
ب - وقتی گفته میشود «اهل تسنّن» معتقندند یا میگویند؛ درست مثل این است که گفته شود «اهل تشیع» معتقدند یا میگویند. لذا مهم است که بدانیم منظور چه کسانی هستند؟ اذهان عمومی که ممکن است اطلاعات درستی نداشته باشند و یا حتی به خرافات گرویده باشند و خیلی چیزها بگویند، و یا علما، فقها و منابع معتبر؟
متأسفانه اهل تسنّن (مردم) بیش از اهل تشیع، از معارف و منابع خود دور هستند و به همین دلیل بیش از اهل تشیع با شنیدهها و جوّ هماهنگ شده و جهت میگیرند. و دشمنان اسلام و به ویژه وهابیت نیز نهایت سوء استفاده را از این ناآگاهی میکنند.
مسئله فرزند نداشتن حضرت امام حسن عسکری (ع) نیز یک جوّ است، و گرنه دهها نقل و سند معتبر از علما و اکابر اهل سنّت در خصوص تولد امام زمان (عج)، با اسم، رسم و مشخصات وجود دارد که ذیلاً فقط به ذکر چند نمونه بسنده میشود:
*- علامه محمد عبدالرئوف المناوی: روایات مربوط به مهدی (ع) فراوان و مشهور است به حدی که گروه زیادی به نگاشتن کتاب مستقل درباره ایشان مبادرت کردهاند. (فیض القدیر شرح جامع الصغیر، ج 6، ص 279،)
*- ابن خلدون: [شیعه] اثنی عشریه که گاهی نزد متأخران آنها به طور ویژه امامیه نامیده میشوند به امامت موسای کاظم فرزند جعفرالصادق معتقد شدهاند؛ زیرا برادر بزرگترش اسماعیل در زمان حیات پدرشان جعفر درگذشت و (پدر) بر امامت موسی تصریح کرد. پس از وی فرزندش علی الرضا که مأمون او را ولیعهد خویش کرد به امامت رسید، ولی پیش از مأمون درگذشت و به خلافت نرسید. سپس فرزندش محمدالتقی و پس از او علی الهادی و پس از او ابومحمدحسن العسکری و سپس فرزندش محمدالمهدی المنتظر که پیشتر دربارهاش سخن رفت به امامت رسیدند. (المقدمه ، ص 159)
*- امام شمسالدین الذهبی (که همیشه بیان تندی نیز علیه شیعه داشته است): شریف ابوالقاسم محمدبن الحسن العسکری... آخرین کس از امامان دوازدهگانه بنیهاشم است که امامیه مدعی عصمت آنهایند ... این محمد کسی است که آنان گمان میبرند خلف حجت، صاحب الزمان، غایب شده در سرداب سامرا و زنده است تا گاه ظهورش، پس زمین را پر از قسط و عدل خواهد کرد آنگونه که از ظلم و جور آکنده شده باشد. (سیر اعلام النبلاء ، ج 13، صص 119- 122، مؤسسه الرسالة، بیروت ، چاپ نهم ، 1413 ق)
*- عزالدین معروف به ابن اثیر: «به سال 260 هجری حسن بن علی (ع) ابومحمد علوی العسکری یکی از امامان دوازدهگانه شیعه امامیه، پدر «محمد»ی که شیعه او را منتظر میدانند از دنیا رفت.» (عزالدین بن الاثیر الکامل فی التاریخ ج 7 ص 274، دار صادر ، بیروت ، 1402 ق)
*- مجدالدین بن الاثیر: وی در مجلدات مختلف کتابش «النهایه فی غریب الحدیث و الاثر» احادیث بسیاری درباره امام مهدی (ع) نقل کرده و درباره ویژگیها و غیبت ایشان مطالبی را آورده است. (النهایة فی غریب الحدیث، ابن الاثیر ، جب 1 صص 20، 290؛ ج 2 صص 172، 325، 386؛ ج 4 ص 33 و ج 5 ص 254؛)
*- علی بن الحسین المسعودی: امام یازدهم؛ به سال 260، ابو محمد حسن بن علی (ع)، به روزگار معتمد وفات یافت در حالی که 29 سال سن داشت و او پدر مهدی (ع) منتظر و امام دوازدهم نزد فرقه امامیه که بیشتر شیعیان را تشکیل میدهند، هست. (مروج الذهب و معادن الجوهر ، ج 4 ص 112، دار الاندلس، بیروت،)
*- خیرالدین زرکلی: محمدبن الحسن العسکری بن علی الهادی، ابوالقاسم، آخرین امام از امامان دوازدهگانه نزد امامیه است که نزد ایشان «مهدی» شهرت یافته... او در حالی که حدود پنج سال سن داشت پدرش را از دست داد (الاعلام ، ج 6 ص 80، دار العلم للملایین ، بیروت ، چاپ دهم ، 1992 م.)
کلمات کلیدی:
اعتقادی