بسم الله الرحمن الرحیم
نه فقط ذات باریتعالی قابل شناخت نیست، بلکه اساساً ذات هیچ موجودی قابل شناخت و تعریف نمیباشد و از این رو همه چیز با «اسم» یا «نشانه» تعریف و شناخته میشود.
اگر به شما بگویند: خود را تعریف کنید، فقط نشانههای خودتان را بیان مینمایید و جز این نمیتوانید، یعنی اسمهای خودتان را میگویید و تعریفی از ذات ندارید. مثلاً میگویید: من «انسان» هستم، «مرد یا زن» هستم، «مسلمان» هستم، «ایرانی» هستم، «مجرد یا متأهل» هستم، «با سواد یا بی سواد» هستم و ... . اینها همه اسمها یا همان نشانههای شماست و نه ذات شما. اگر بگویند یک درخت یا یک پشه یا هر چیز دیگری را معرفی کنید نیز همین طور است، فقط میتوانید به اسمها یا همان نشانههایشان اشاره کنید و نه ذات یک درخت یا یک پشه.
تعریف و شناخت باریتعالی جلّ جلاله نیز همینطور است، ذات قابل تعریف و شناسایی نیست، لذا خدا با اسمها و نشانههایش شناخته میشود. از این رو اسمها و نشانههایی را برای خود خلق کرد تا با آنها شناخته شود.
اما نکته اینجاست که «اسم» یا «نشانه»، حرف نیست، لفظ نیست، مفهوم نیست، بلکه حتماً تعیّن خارجی دارد، یعنی «وجود» است. وقتی شما در تعریف خود میگویید: «من یک انسان هستم»، انسان فقط یک واژه یا لفظی که دلالت بر مفهومی کند نیست، بلکه ابتدا یک وجود است. این وجود، خودش اسم است، خودش نشانه است، اسم و نشانهی خالقش است. همان طور که یک تابلوی نقاشی اسم و نشانه نقاش است یا یک صنعت نشان از صانع خود دارد.
بعد این اسم و نشانه (وجود)، خودش یک اسم و نشان دیگری مییابد که آن معنا و مفهوم «انسان» است و آن مفهوم که خودش نشانه یک وجود بود، نشانه دیگری مییابد که آن واژهی و کلمه انسان است. پس این کلمه انسان، میشود اسمِ اسمِ اسم. یعنی کلمه «انسان» نشانهای برای مفهوم انسان است و مفهوم انسان نشانهای برای آن وجودی است که تعین خارجی دارد.
در معرفی خود، از آنجا که ناچار هستید به بیان تشریح کنید، از آخر شروع کرده و به کلام و لفظ بیان میکنید: «من انسان هستم». مخاطب با شنیدن این اسم، مفهوم آن را درک میکند و با شناختن مفهوم به تعریف یک حقیقت بیرونی و یک موجود پی میبرد که آن وجود شماست.
خداوند حکیم نیز فرمود: من رحمان، رحیم، علیم، حکیم، رازق، کریم، جواد، رئوف و ... هستم و همه اسمای حسنی مال من است. یعنی هر کمالی که میبینی اسم و نشانی از من است. پس این اسمها همه مخلوقاتی هستند که تعیّن یافتهاند و نه واژهها، کلمات و مفاهیم آنها.
چون دانستیم که «اسم یا نشانه» لفظ و واژه نیست و حتماً تعیّن دارد، میفهمیم که همه مخلوقات خدا، اسمها و نشانههای او هستند. او هستی محض است و هر چه هست ظهور و تعین اسم «حیّ» اوست، او علیم است و هر چه هست نشانه و تعین «علم» اوست و هر زیبایی اسم و نشانهی جمال اوست و همین طور است سایر اسمای الهی.
چون دانستیم اسم خدا، نشانهی خداست و نشانه خدا نیز تعیّن دارد و تعیّنات همه مخلوقات حق تعالی هستند، آشنایی با اسم اعظم، یعنی برترین نشانه برایمان ممکنتر میگردد.
اسم اعظم، یعنی بزرگترین نشانه خدای عزّوجلّ. بزرگترین نشانه خدا یا همان «اسم اعظم» که هر کس حرفی از آن را بشناسد و بداند میتواند به ولایت تکوینی نیز برسد، همان اکمل و اشرف مخلوقات اوست؛ و او همان صادر نخستین است. یعنی اول چیزی که خدا خلق کرد.
خلق اول بی واسطه خلق شد و همه چیز به واسطه او از خدا کسب فیض وجود و سایر تعیّنات و کمالات نمود. خلق اول تجلی نور خدا شد و همه چیز به نور او منوّر شد. یعنی به واسطهی او متجلی نور الهی گردید. خلق اول بی واسطه تجلی رحمت خدا، علم خدا، رأفت خدا، کرم خدا و سایر اسمای کمالیه گردید و هر چه هست به واسطه او این کمالات را اخذ کرد. پس او اول مخلوقات، اشرف مخلوقات، اکمل مخلوقات، صادر نخستین و واسطه فیض به همه موجودات است.
پس خلق اول و صادر نخستین همان «اسم اعظم» که اعظم و اشرف مخلوقات است میباشد و او نیست مگر نور وجود مقدس حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله؛ که فرمود: «اوّلُ ما خَلَقَ الله نُوری»؛ یعین اول چیزی که خدا خلق کرد، نور وجود من بود.
خدایش در بارهاش میفرماید، تو همان رحمت من بر همگان هستی، تو همان خُلق عظیم هستی:
«وَ مَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ« (الأنبیاء، 197)
ترجمه: و تو را جز رحمتى براى جهانيان نفرستاديم.
«وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ» (القلم، 4)
ترجمه: و همانا تو بر خُلق عظیم هستی.
آری؛ اسم اعظم، انسان کامل است. اسم اعظم وجود مقدس ایشان و بالتبع معصومین (ع) هستند. چنان چه در دعا میخوانیم: «باسمک الاعظیم الاعظم الاعظم، الاعزل الاجل الاکرم، بمحمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین و تسعة المعصومین من ذریة الحسین (ع).
پس هر گاه گفتی: «بسم الله الرحمن الرحیم» متوجه باش که به «اسم» و نشانهی رحمانیت و رحمیت او توجه کردی، لذا پشت سرش بگو: «اللهم صلّ علی محمد و آل محمد و عجّل فرجهم»، تا توسلّت به اسم اعظم کامل و مؤدبانه باشد، که بزرگتر از این دعایی نیست. البته توجه، توسل و دعایت نیز فقط لفظ نباشد.
امام حسن عسکری (ع) فرمودند: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ به اسم اعظم خدا نزديك تر از سياهى چشم است به سفيدى آن. (مواعظ امامان عليهم السلام-ترجمه جلد هفدهم بحار، جلد 1 صفحه 318)
کلمات کلیدی:
یادداشت دعا