x-shobhe: فاصله داشتن با آرمانهای حضرت امام (ره) و مقام معظم ولی فقیه، که همان فاصله داشتن با شاخصههای دینی اسلام عزیز است، انحصار به صدا و سیما ندارد. لذا اگر آرمانگرایی کنیم، قضاوت عادلانه آن است که اذعان نماییم همهی دستگاههای اجرایی کشور با آرمانها فاصله دارند. مگر شهرداریها – وزارتخانهها و ... توانستهاند که حدود و شاخصههای الهی و اسلامی را به طور کامل محقق نمایند و فقط صدا و سیما مانده است؟!
شکی نیست که تحقق آرمانها نه به حد کمال، بلکه به حد مقبول نسبت به توان و امکانات، زمان بیشتری میخواهد و البته شکی نیست که سیاستگذاران و مدیران از یک سو و سپس مجریان (مردم) نقش بسیار مؤثری در سرعت یا کندی روند تحقق آرمانها دارند.
اما راجع به صدا و سیما، [که انحراف آن به پخش موسیقی حرام یا ... که در سؤال اشاره نمودید خلاصه نمیشود] مشکلات اساسی فراوانی به نظر میرسد که ذیلاً به برخی از اهم آنها اشاره میشود:
مدیریت و بدنهی صدا و سیما قبل از انقلاب در اختیار دربار - ساواک – خادمین دربار – سیاستگذاران صهیونیسم، بهایی و دستکم دنیا پرست و فاسد بود. پس از انقلاب، ابتدا مدیریت تغییر یافت. اما این تغییر نه تنها مطلوب نبود، بلکه کاملاً تحمیلی بود. مدتی قطبزاده که جاسوس بود و سپس اعدام شد و پس از آن مدت مدیدی «محمد هاشمی رفسنجانی» مدیریت را بر عهده گرفت. که به غیر از ضعف مدیریتی، امروزه دیدگاههای اعتقادی – سیاسی و اقتصادیاش، بیش از پیش آشکار شده است.
بدیهی است که این دو مدیر که حدوداً یک دهه پس از انقلاب مدیریت صدا و سیما را بر عهده داشتند، نه تنها تغییرات اساسی لازم در اتاق فکر – سیاستگذاری و بدنهی اجرایی را انجام ندادند، بلکه زمینه و امکانات را (خواسته یا نخواسته) برای استحکام بیشتر صاحبان تفکرات غیر دینی (اگر نگوییم ضد دینی) فراهمتر نمودند.
بدیهی است برای مدیران بعدی نیز امکان انقلاب در صدا و سیما و جا به جا کردن هزاران مدیر، مجری و هنرمندان (موسیقی، نویسندگی، کارگردانی، بازیگری و ...) میسر نبود، مضاف بر این که با مشکلات دیگری مواجه بودند. مثل:
- جبران نارساییهای کلان و بازماندگیهای ناشی از دوران انقلاب و جنگ تحمیلی.
- توجه بیشتر به رشد سختافزاری (افزایش شبکهها – نوسازی و تقویت سیستمها – گسترش شعاع پخش و ...).
- اهمال زیاد نسبت به رشد نرم افزاری و یا بهتر بگوییم «مغز افزاری».
- نفوذ و قوت گرفتن اندیشههای منحرف و حتی ضد، در دورههای قطبزاده، سازندگی و اصلاحات.
- عدم بصیرت مدیران به شیوههای «جنگ نرم» و القای اندیشههای فمینیستی، کاپیتالیستی، لیبرالیستی در قالبهای هنری (به ویژه فیلم، سریال و موسیقی).
به عنوان مثال: کدام مدیری فهمید که موسیقی گزارش و مستند بزرگداشت مرحوم آیت الله علامه جعفری (ره) آهنگ فیلم پدرخوانده بود؟! و کدام یک فهمیدند که این ترفند یعنی چه؟! این دقتها بصیرت میخواهد.
- مبدل شدن برخی از گروهها (به ویژه هنری) به باندهای بیتابلوی قدرتمند و جلب اعتماد مدیریت و در نهایت جلوگیری از تزریق نیروهای جدید، مؤمن، خوش ذوق، توانمند و ... به بدنه.
- و هزاران مشکل اساسی، اصلی و فرعی دیگر.
البته نگاه بدبینانه یا ندیدن تلاشها و فعالیتهای بسیار مثبت در راستای نیازها و ارزشهای اسلامی نیز بیبصیرتی و ناسپاسی کامل است، ولی در هر حال امیدواریم که صدا و سیما با همت، جدیت و بصیرت بیشتری در جهت الگوسازی و تحقق شاخصههای اسلامی و دشمن شناسی [اعم از افراد یا استراتژیها و برنامههای جنگ نرم] کوشا باشد.
کلمات کلیدی:
گوناگون