ایکس – شبهه: ملاک حقانیت اسلام عزیز، نه شوهر دادن دختر در سن 9 سالگی است و نه نگاه غربیها، بلکه استدلال عقلی در اصول است و پذیرش فروع منطبق با آن اصول. نه اگر دختری در 9 سالگی ازدواج کند توحید و نبوت و معاد اثبات یا نفی میشود و نه اگر دختری در تا 30 سالگی هم ازدواج نکند، دلیلی بر اثبات یا نفی اصول است. وقتی اصول پذیرفته شد، نوبت به فروع، یا همان قوانین، یا بایدها و نبایدها، یا تشریع و یا هر چه که اسمش را بگذارند میرسد. در احکام نیز اصولی وجود دارد که ابتدایش این است که قانون را چه کسی باید وضع کند، امریکاییها و اروپاییها، یا خدای خالق؟ و از اصول دیگرش رعایت عقل و همه شرایط است.
الف - غربیها خدای ما نیستند که اگر از چیزی راضی و خشنود بودند، آن درست و خوب باشد و اگر نبودند نادرست و بد و یا باطل باشد. مضافاً بر این که غربیها به ویژه در مسائل جنسی، نه تنها بسیار متهجر هستند، بلکه به مرحلهی «کالانعام بلهم اضل – مانند حیوان، بلکه پستتر» رسیدهاند. تا آنجا که دغدغه اصلی سیاستمداران و حاکمان غرب رواج همجنسبازی شده است و از افتخارات اصلی رییس جمهوری امریکا (و تنها قولهایی که در انتخابات داده و عمل کرده)، رسمی کردن همجنسبازی، لغو قانون نگو و نپرس در ارتش برای رواج بیدغدغهی همجنسبازی و نیز قانونی کردن مجامعت نیروهای نظامی در حین مأموریت با حیوانات و در نهایت تلاش برای قایل شدن حقوق خانواده، برای همجنسگرایان است. حال اینها میخواهند نظر بدهند که ابتدای سن ازدواج در اسلام چند سالگی است و آیا خوب است یا خیر؟ و آیا قائل به احکام آن بیمار جنسی است یا سالم؟!
ب – در جهان غرب آشنایی با روابط جنسی تقریقاً از هفت سالگی شروع میشود و دختران معمولاً اولین تجربههای جنسی خود را از همان 9 یا حداکثر 11 سالگی شروع میکنند و بسیاری تا سنین 13 و 15 سالگی یک یا چند بچه را نیز سقط کردهاند و رواج و استقبال از فیلمهای پورنو با کودکان به یک معضل اجتماعی و امنیتی مبدل شده است، و حتی رواج تجاوز به کودکان، به ویژه توسط اعضای خانواده اول و سپس اقربا و سپس آشنایان و دوستان خانوادگی به یک رفتار ناهنجار و فرهنگ عمومی مبدل شده است و فقط 10% این تجاوزات توسط افراد بیگانه است، حال آنان میخواهند تشخیص دهند که چه کسی یا کدام فرهنگ و جامعه بیمار جنسی است؟!
ج – و اما در اسلام، آغاز سن بلوغ جسمی، آغاز پیدایش و احساس نیاز جنسی و آغاز پذیرش ارضای این نیاز بیان شده است و البته تنها راه سالم ارضای غرایز که در آن تمامی حقوق فردی و اجتماعی لحاظ شود را ازدواج بیان نموده است. منتهی شرط و ملاک تنها تاریخ تولد ثبت شده در شناسنامه نیست، بلکه شرایط دیگری هم دارد، که از آن جمله رشد جسمی برای پذیرش، میل و عدم ضرر است.
بدیهی است وقتی یک دختر امریکایی یا اروپایی میتواند از 9 یا 10 سالگی تجربه جنسی را آغاز کند و در 11 تا 13 سالگی مجامعت را تجربه کند، پس منعی برای ازدواج ندارد. نمیتوان گفت: رابطه جنسی اگر به شکل غربی و به صورت حیوانی و زنا بود، عین علم، دموکراسی و آزادی جنسی است، اما اگر به شکل ازدواج بود، بیماری جنسی است! این قانون را چه کسانی وضع کرده و القا میکنند و چرا؟!
اما اگر دختر نه تنها در 9 سالگی، بلکه حتی در سنین بالاتر به این رشد نرسیده بود و هر گونه ارتباط و نزدیکی برای او مضر بود، نباید ازدواج و نزدیکی داشته باشد، نه این که مثل اروپا باشد و فرهنگ منحطی حاکم شده باشد که اگر دختری تا 13 یا 15 سالگی باکره بود، دیگران بگویند: لابد نقصی داشتی که تا کنون نظر کسی به تو جلب نشده است!
مرتبط – لینک اخبار و گزارشات مستند:
تأثیر مستقیم آزادی روابط جنسی بر ازدیاد تجاوز در امریکا و اروپا + آمار هولناک
گسترش شدید انحطاط فرهنگی – اخلاقی و نیز ناامنی اجتماعی، به ویژه علیه کودکان
پنتاگون جشن "افتخار و برتری همجنسبازان" را برگزار کرد
5 میلیون زن در آلمان مبتلا به افسردگی هستند!
آلمان/ هامبورگ: محاکمه جنجالی سه رواج دهنده فیلمهای پورنوی کودکان + عکس
کلمات کلیدی:
حقوقی و احکام ازدواج