دوست سنّی میگوید: چرا شما (ایرانیها) به کسی که بانی مسلمان شدن شماست اهانت میکنید؟!
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): معلوم است که این دوست سنّی، آن قدر در تعصب قومی و مذهبی فرو رفته که اصلاً قرآن را نخوانده و یا اگر خوانده است، هیچ توجه و تعمقی در آیات کریمه ننموده است:
الف – هیچ کس بانی و سبب مسلمان و مؤمن شدن کسی نیست، الا خداوند متعال که «يَهْدِي مَن يَشَاء» است و البته فرموده که چه کسانی را هدایت مینماید و چه کسانی را هدایت نمینماید. اوست که پس از فرقه فرقه شدن مردم به واسطهی اختلافات، پیامبران و کتب آسمانی را فرو فرستاد، تا هر کس اهل ایمان است، به صراط مستقیم هدایت شود:
«كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللّهُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ» (البقره، 213)
ترجمه: مردم يک امت بودند ، پس خدا پيامبران بشارت دهنده و ترساننده را، بفرستاد، و بر آنها کتاب بر حق نازل کرد تا آن کتاب در آنچه مردم اختلاف دارند ميانشان حکم کند ، ولی جز کسانی که کتاب بر آنها نازل شده و حجتها آشکار گشته بود از روی حسدی که نسبت به هم میورزيدند در آن اختلاف نکردند و خدا مؤمنان را به اراده خود در آن حقيقتی که اختلاف میکردند راه نمود، که خدا هر کس را که بخواهد به راه راست هدايت میکند.
ب – بانی و بنیانگذار دین مبین اسلام نیز به امر الهی، حضرت رسول اعظم صلوات الله علیه است که وحی را اخذ و قرآن را ابلاغ نمود و خداوند متعال او را معلم، راهنما، مبشر، نذیر و اسوهی حسنه فرستاد تا آیات الهی را برای انسان تلاوت نماید و به آنها علم و حکمت بیاموزد و نفوسشان را تزکیه نماید (آلعمران، 164)، در عین حال به او فرمود که تو فقط یک تدکر دهنده هستی و هیچ تسلطی بر کسی نداری که ایمان بیاورد یا نیاورد [چه رسد به بقیه]:
«فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنتَ مُذَكِّرٌ * لَّسْتَ عَلَيْهِم بِمُصَيْطِرٍ» (الغاشیه، 21 و 22)
ترجمه: پس يادآورى كن و پند ده كه تو تنها يادآور و پنددهندهاى و بس * بر آنان تسلّطى ندارى.
ج – پس معلوم شد که اسلام و ایمان، نه با جنگ دیکته شده و به قلب کسی وارد میشود و نه با اجبار و اکراه و نه به وسیلهی افراد – اگر چه پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله و ائمه معصومین علیهمالسلام – باشند. چه رسد به دیگران. بلکه بصیرت، تعقل، تفکر، شعور، اراده، قلب صاف و ... لازم دارد [چنان چه اصول دین در تشیع تحقیقی است و نه تقلیدی یا زروی]؛ که البته اغلب ایرانیان از این صفات نیکوی انسانی و وجوه تمایز برخوردار بوده و هستند. چنان چه اغلب اعراب در همان زمان نیز با اسلام مشکل داشتند و هنوز هم دارند، اما بسیاری از ایرانیان قبل از حمله اعراب نیز اسلام را پذیرفته بودند و در اختناق رنج میبردند و پس از حمله اعراب نیز در رنج و اختناق بودند و هنوز هم همینطور است. لذا امریکا و انگلیس و اسرائیل با اسلام اعراب مشکلی ندارند، بلکه با اسلام ایران، که همان اسلام ناب محمدی (ص) و اسلام ولایتی است، دشمنی آشکار دارند. خواه پیرو آن شیعه باشد یا سنّی.
د – خداوندی که پیامبر و کتاب فرستاد و اسوه، الگو و امامان حق را قرار داد و خود قلوبی که مریض نیستند را به «صراط مستقیم» هدایت میکند، نه تنها نفرمود که اعراب، یا خلفا و ...، الگو و صراط مستقیم هستند، بلکه توسط نبیاش تصریح و تأکید نمود که «علی صراط مستقیم است». چنان چه پیامبر اعظمش (ص)، که همه دین را از او گرفته و یا باید بگیرند، نه از دیگران، در خطبه غدیر که مستند تشیع و تسنن است، فرمود:
«مَعاشِرَ النّاسِ، أَنَا صِراطُ الله الْمُسْتَقیمُ الَّذی أَمَرَکُمْ بِاتِّباعِهِ، ثُمَّ عَلِی مِنْ بَعْدی. ثُمَّ وُلْدی مِنْ صُلْبِهِ أَئِمَّةُ (الْهُدی)، یَهْدونَ إِلَی الْحَقِّ وَ بِهِ یَعْدِلونَ. ثُمَّ قَرَأَ: «بِسْمِ الله الرَّحْمانِ الرَّحیمِ الْحَمْدُلِلَّهِ رَبِ الْعالَمینَ...» إِلی آخِرِها،
ترجمه: هان مردمان! صراط مستقیم خداوند منم که شما را به پیروی آن امر فرموده. و پس از من علی است و آن گاه فرزندانم از نسل او، پیشوایان راه راستند که به درستی و راستی راهنمایند و به آن حکم و دعوت کنند.« و سپس سورهی حمد را از ابتدا تا انتها تلاوت نمود و فرمود: «هان! به خدا سوگند این سوره دربارهی من نازل شده و شامل امامان میباشد و به آنان اختصاص دارد».
ﻫ – اعرابی که به ایران حمله کردند، خودشان هم از اسلام چیزی نداشتند که بخواهند به بقیه بدهند که اگر غیر از این بود، بیعتشان با پیامبر اکرم (ص) را نقض نمیکردند - حق علی علیهالسلام را غصب و او را خانه نشین و بشریت را محروم نمیکردند – دختر رسول خدا، فاطمه علیهاالسلام را نمیآزردند و حقش را غصب نمیکردند – معاویه را به حکومت شام نمیگماشتند، حسبُنا کتاب الله نمیگفتند و ... . نمیشود به خاطر تعصب، نخواند، ندید، نشندید و نفهمید.
د – هادی خداوند متعال است، و بانیان اسلام نیز به اذن او، پیامبر اکرم و امیرالمؤمنین و حسن و حسین و فاطمه صلوات الله علیهم اجمعین هستند، لذا اگر اهل بانیگرایی نیز هستند، باید در همین صراط مستقیم قرار گیرند.
ﻫ – ما شیعیان و به ویژه ایرانیان، به کسی اهانت نمیکنیم، اما دلیل نمیشود که چشم و گوش خود را ببندیم، حقایق را نفهمیم، در علم و به ویژه اسلامشناسی غور و غوص، تحقیق و تفحص ننماییم و در نهایت به حق نگرویم و از باطل دوری نگزینیم و از حق دفاع ننماییم. تمیز و بیان حق و باطل، اهانت نیست.
ایرانیان غالباً موحد، متخلق، مؤمن و عقلگرا و طالب علم بوده و هستند، لذا حتی اکثر برادران اهل سنّت ایرانی نیز به اهل بیت علیهمالسلام عشق میورزند.
- تعداد بازدید : 2337
- 10 مهر 1392
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: گوناگون ولایت (امام علی)