پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): اخیراً تبلیغات بسیاری در جهت کنار گذاشتن و حتی تعطیل کردن شعار «مرگ بر امریکا» صورت گرفته است. بدیهی است که این شعار، صرفاً لفظ نیست، که اگر این بود تا این حدّ مورد حساسیت دوست و دشمن قرار نمیگرفت و شعاری تعیین کننده، حرکت بخش و سرنوشتساز است. ذیلاً برخی از بیانات مقام معظم رهبری در خصوص این شعار ایفاد میگردد:
شعار مرگ بر امریکا را کسی به ملت ایران یاد نداده است:
«... مسأله رابطه خصمانه ميان ملّت ايران و امريكا، مال امريكاست. نمىتوانند آن را به اروپا و كشورهاى ديگر سرايت دهند كه بگويند: اينها با همه مخالفند. نخير؛ ملّت ايران با همه مخالف نيست. اينطور مىخواهند وانمود كنند كه ملّت و دولت ايران، اصلاً حرف حساب سرشان نمىشود و با همه بدند! هرگز چنين نيست. اگر قرار است ما رژيمى را در دنيا پيدا كنيم كه با همه بد است و عليه همه توطئه مىكند، باز هم امريكاست. به امريكا مىآيد كه بگوييم با همه بد است؛ چون هر جاى دنيا قدم مىگذارد، با پرخاشگرى و تكبّر و افزونطلبى و پررويى است. اين حرف نه به ما، نه به نظام جمهورى اسلامى و نه به مردم ما نمىخورد. ما با همه بد نيستيم، با امريكا بَديم؛ آن هم به اين دلايل: امريكا علاوه بر اينكه شانزده سال، عليه انقلاب اسلامى و پشتيبان رژيم گذشته بود، به بدترين شكل، نفوذ و دخالتِ يك دولت استكبارى در يك كشور را تجسّم داده بود و ضربهها همه از سوى او وارد مىشد. اينها همه، دليل كينهها و عقدههاى اين ملّت عليه امريكاست. اينها كه مقدّسات ما را به بازى گرفته بودند و علاوه بر همه ضربهها، بعد از انقلاب در مقابل نجابت اين ملّت و بزرگوارى و كرامت آن امام، با ملّت ايران و با انقلاب اسلامى و با جمهورى اسلامى، اينگونه رفتار كردند، چه توقّعى دارند؟ از ملّت ما توقّع نوازش دارند؟ «مرگ بر امريكا» را كسى به ملّت ايران ياد نداد. از اعماق جان يكايك مردم برآمد كه: «مرگ بر امريكا». حال عدّهاى در گوشه و كنار پيدا مىشوند و مورد سؤال قرار مىدهند كه «چرا؟». چرا شما اين «چرا» را به جايگاه خودش نمىبريد؟ چرا نمىپرسيد كه چرا رژيم امريكا با ملّت ايران،به جرم اينكه خواسته است مستقل باشد، اين همه كينهورزى و دشمنى كرد و باز هم مىكند؟
اين، مطالب اوّلِ انقلاب بود كه عرض كردم. از آن روز تا اين ساعت، رژيم امريكا پيوسته عليه ملّت ايران و انقلاب و جمهورى اسلامى و مسؤولين توطئه كرده است. يكى از سردمدارانِ دولتهاى قبلىشان شرم نكرد و گفت: «ملت ايران بايد نابود شود». چقدر حماقت مىخواهد كه كسى چنين حرفى بزند؟! ولى اينها گفتند. اين از دشمنى است. اين از كثرت كينه است كه در حرفهايشان، در افواهشان و در چهرههايشان خود را نشان مىدهد. امروز هم راه افتادهاند و به دلّالى، اين طرف و آن طرفِ دنيا - ژاپن و چين و كجا و كجا - مىروند و مىگويند با ايران روابط نداشته باشيد! به شما چه؟! شما چه كاره دنياييد؟» (۱۳۷۳/۰۸/۱۱ - بيانات در دیدار جمعی از دانشآموزان و دانشجویان)
شعار «مرگ بر امريكا» ديگر امروز مخصوص ملت ما نيست:
«... امروز ملتها از امريكا متنفّرند؛ بسيارى از دولتها هم متنفّرند؛ منتها مصالحشان اجازه نمىدهد كه اين نفرت را بر زبان بياورند؛ اما نفرت آنها گاهى كمتر از ما هم نيست.
به جمهورى اسلامى اتهام نقض حقوق بشر مىزنند. اين ديگر از آن لطيفههاى خندهآورِ دوران است! امريكا شده است پرچمدار حقوق بشر! كدام امريكا؟ امريكاى هيروشيما، امريكاى گوانتانامو، امريكاى ابوغريب، امريكاى راه اندازندهى جنگ و ناامنى در بسيارى از نقاط عالم، امريكاى سانسور در داخل خود كشور امريكا؛ ماجراى سانسور فكر و نوشته و بيان در امريكا، يكى از آن ماجراهاى بسيار مهم و جالب است كه مجالى نيست كه من الان به آن اشاره كنم.
اينها به ما مىگويند نقض حقوق بشر؛ اما خودشان بزرگترين ناقض حقوق بشرند! اگر امروز در دنيا - نمىگويم دنياى اسلام، در سطح دنيا - يك همهپرسى انجام بگيرد، شك نكنيد كه رئيس جمهور فعلى امريكا، در رديف شارون و صدام و ميلوسويچ به عنوان مجسمههاى شرارت شناخته خواهند شد.
امروز امريكا تهديدى براى صلح و امنيت جهانى است؛ لذا شعار «مرگ بر امريكا» ديگر امروز مخصوص ملت ما نيست. امروز در اكناف عالم شما مىبينيد كه مجسمهى رئيس جمهور امريكا را آتش مىزنند و شعار مرگ بر امريكا مىدهند. علت هم زيادهخواهى رژيم امريكا، استكبار رژيم امريكا، تكبر آنها، سلطهطلبى آنها و بازيچهى صهيونيستها بودنِ آنهاست؛ حقيقتاً بازيچهى صهيونيستهايند.» (۱۳۸۵/۰۱/۰۱ - بیانات در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی)
در خود امریکا هم پرچمش را آتش زدند:
«... يك روز بود كه تنها در يك نقطهى دنيا، پرچم امريكا سوزانده و شعار مرگ بر امريكا داده مىشد؛ اما شما امروز ببينيد در چند نقطه دنيا پرچم امريكا سوزانده مىشود و شعار مرگ بر امريكا داده مىشود! در خود امريكا پرچم امريكا را آتش زدند؛ اين پديدهى مهمّى است. چه عاملى باعث اين كار شد؟ آيا جز ايستادگى و استقامت يك ملت شجاع و مؤمن به اهداف و به راه خود توانست اين موج را بتدريج سراسرى كند؟ اين چيزها تدريجى است - دفعى نيست - و آثار آن را در بلند مدّت مىشود فهميد. بيست و چهار سال است كه ما با مشكلات دست و پنجه نرم مىكنيم؛ اما در تمام اين مدت پيش رفتيم و در يك نقطه متوقّف نشديم. كسانىكه سعى مىكنند دائم آيهى يأس بخوانند و دلها را نااميد كنند، اگر دشمن و عامل دشمن نباشند، غافلند و به قضايا نگاه وسيع ندارند. ما وقتى به قضايا نگاه وسيع مىكنيم، مىبينيم امروز جمهورى اسلامى توانسته است در ملتهاى مسلمان بيدارى ايجاد كند. حالا عدّهاى در داخل كشور ما بيايند و شعار برگشتن امريكا را بدهند! اين نشانهى نهايت غفلت و ضعف و زبونى و ذلّتپذيرى در دلهاى خود اينها نيست؟ ما به فضل اسلام، قوى هستيم. ما بايد قوّت خودمان را بشناسيم و از آن استفاده كنيم.» (۱۳۸۱/۱۲/۱۳ - بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری)
بعضی گمان میکنند که شعار «مرگ بر امریکا»ست موجب تحریک دشمن است:
«... همين جاذبهى نظام جمهورى اسلامى است كه دشمنان قدار جهانىِ جمهورى اسلامى را در مقابل آن به صفآرايى وادار مىكند و تا امروز وادار كرده است. بعضى تصور مىكنند ما دشمنان جهانى خود را تحريك كردهايم كه بيايند با ما دشمنى كنند؛ بعضى خيال مىكنند شعار «مرگ بر امريكا» امريكا را تحريك مىكند كه نسبت به نظام اسلامى و ايران اسلامى دشمنى بورزد؛ اين خطاست. دشمنىِ نظام مستكبر امريكايى و هر مستكبرى در دنيا با نظام اسلامى، به خاطر پرچم برافراشتهى عدالت است؛ به خاطر اين است كه مىبيند با نام اسلام و با تعاليم والاى اسلام كشورى دارد به سمت رشد و توسعه و پيشرفت علمى و عملى حركت مىكند؛ مىداند كه اين، جلوى نفوذ آنها را خواهد گرفت. آنها با هر كشورى كه خارج از قلمرو قدرت آنها به توسعه و پيشرفت علمى دست پيدا كند، مخالفند. آنها با هر كشورى كه در ميدان علم و توسعه، به سمت رقابت با آنها حركت كند، مخالفند. آنها در مناطق مختلف عالم - كه از لحاظ منابع حياتى و منابع اقتصادى و زيرزمينى، ثروتمند و غنى است - منافع خودشان را دنبال مىكنند و در پى اين هستند كه ظالمانه و مستكبرانه بر اين كشورها پنجه بيفكنند و با قدرت زور و زر و تزويرِ خودشان بتوانند اين منابع را در اختيار بگيرند. آنها براى مردم اين كشور و كشورهاى اين منطقهى از عالم حق حيات قائل نيستند؛ چه برسد به اينكه اجازه داده شود اين ملتها با ارادهى خودشان نظامى را تشكيل دهند، حكومتى را سر كار بياورند، رئيسجمهورى را انتخاب كنند، دولتى را بيارايند، قوانينى را تصويب كنند، راهى را طى كنند و ابتكارهايى بهخرج دهند. دشمنى امريكا و استكبار با ايران اسلامى بهخاطر اين حركت قدرتمندانهى مردمى است؛ چون ايمان مردم، علاقهى مردم به استقلال، و اطمينان به نفس مردم، به ضرر آنهاست. آنها مىخواهند كشور ما را هميشه وابسته نگه دارند. آنها مىخواهند از لحاظ فرهنگى، اقتصادى و سياسى كشورهاى اين منطقه را وابستهى به خودشان نگه دارند. وقتى كشورى مستقل است، وقتى اطمينان به نفس دارد و با اعتماد به خود، در راهى كه او را به سمت اهداف والا مىرساند، حركت مىكند، طبعاً اينها ناراضى مىشوند. نارضايى دشمنان جهانى ما به اين خاطر است. آنها وقتى راضى مىشوند كه ملت ايران اختيار دين و دنيا و فرهنگ و اقتصاد خود را يكسره به آنها بسپارد. ملت ايران امروز بيدار شده است و زير بار چنين زورگويىها و قلدرىهايى نمىرود.» (۱۳۸۴/۰۲/۱۸ - بيانات در دیدار مردم شهرستان رفسنجان)
مرتبط:
- تعداد بازدید : 2599
- 21 مهر 1392
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: رهبری