پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس/شبهه): جمله از امام حسن مجتبی علیهالسلام است: «امام باقر(علیه السلام) به نقل از جدشان میفرمایند:
روزی امام حسین علیه السلام به نزد امام حسن علیه السلام آمد، وقتی چشمش به برادر افتاد گریه کرد، امام حسن علیه السلام از برادرش علت گریه کردن را جویا شد؟ امام حسین علیه السلام عرضه داشت: گریهام برای رفتار بدی است که با تو میشود. امام حسن فرمود: ظلم و ستمی که بر من میشود همین زهری است که به من داده میشود و به سبب آن به قتل میرسم، ولی بدان که لا یوم کیومک یا اباعبدالله؛ [هیچ روزی مانند روز تو نمیباشد ای ابا عبدالله]، زیرا روزی بر تو خواهد آمد که سی هزار نفر از مردمی که خود را مسلمان میدانند و مدعی هستند که از امت جد ما محمد (صلی الله علیه و آله) میباشند، تو را محاصره می نمایند،و برای کشتن تو و جسارت به اهل بیت تو و اسارت خاندان تو و غارت اموال آنها اقدام مینمایند، در این هنگام است که خداوند لعن خود را بر خاندان امیه فرو فرستد و از آسمان خون و خاکستر فرو ریزد و همه مخلوقات حتی حیوانات درنده در بیابانها و ماهیان در دریاها بر مصیبت تو گریه کنند» (لهوف، سید بن طاووس)
الف – همین جملهی بسیار کوتاه ولی ژرف به ما تعلیم میدهد که نباید نسبت به فاجعهی کربلا و عاشورا، سطحینگر بود. و پایینترین حدّ سطحینگری، همین نگاه مادی و فیزیکی میباشد.
بدیهی است که با چنین نگاهی، واقعهی کربلا بینظیر نمیباشد. روزانه سر بسیاری از مسلمانان بریده میشود، دستهای بسیاری قطع میشود و بدنهای بسیاری زیر آوارها یا تانکها له میشوند و خانوادههای بسیاری به اسارت کشیده میشوند، لذا گفته شد: «کلّ ارضٍ کربلا و کلّ یومٍ عاشورا».
ب – پس باید به این حادثه از زوایا و ابعاد گوناگونی نگاه کرد و بعد دید که آیا مثل و مانندی دارد یا خیر؟ که ذیلاً فقط به چند نکته اشاره میشود:
ب/1 – هر چند همه انسانها به لحاظ «بشری» و فیزیکی از یک سو و حق برخورداری از حقوق انسانی از سوی دیگر برابرند و ظلم - ظالم و مظلوم، همه جا وجود دارد، اما تفاوت عظمت وجودی مظلوم و نیز ابعاد مادی و معنوی ظلم، سبب تفاوت در درجه آنها میباشد.
در تاریخ گذشته، نه حال و آینده، مقامی چون سیدالشهداء امام حسین علیهالسلام به مسلخ کشیده نشده است و نه هیچ ظلم و جنایتی چنین تأثیر سویی بر مسلمین و جامعه بشری گذاشته است. لذا امام باقر علیهالسلام در زیارت عاشورا عرضه میدارند: «يا اَباعَبْدِاللَّهِ لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِيَّةُ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتِ الْمُصيبَةُ بِكَ عَلَيْنا وَ عَلى جَميعِ اَهْل الاِسْلامِ » - یعنی اى ابا عبداللّه براستى بزرگ شد سوگوارى تو و گران و عظيم گشت مصيبت تو بر ما و بر همه اهل اسلام.
ب/2 – در هیچ کجای تاریخ تمام حقانیت، تمامی دین خدا در یک جبههی کوچک و تمامی کفر، شرک و نفاق در یک جبهه بزرگ و در مقابل قرار نگرفته است، به نحوی که همهی دین یک جا کشته شود، آن هم به نام دین و به دست مدعیان دینداری. لذا امام زمان عجلالله تعالی فرجه الشریف در زیارت ناحیه مقدسه عرضه میدارند: «لَقَدْ قَتَلُوا بِقَتْلِک الإسْلامَ - به درستی که با قتل تو، اسلام به قتل رسید».
ب/ج – هر چند قتلها و جنایات بیشماری به فجیعترین شکلها (به ویژه از مسلمانان) اتفاق میافتد، اما هیچ قتلی و جنایتی و ظلمی در طول تاریخ، سبب کشته شدن روح دین و دینداری و بالتبع بیروح، بیهدف و بیثمر شدن عباداتی چون نماز و روزه و نیز نقض سنن و احکام الهی نگردیده است. اما در عاشورای حسینی (ع) چنین اتفاقی افتاد و از آن پس، جسد بیجان دین باقی ماند و گاه فقط اسمش باقی ماند و نه حتی ظاهر رسمش و گاه حتی آن نیز در میان امّت باقی نماند. چنان چه امام زمان علیهالسلام در همان زیارت عرضه میدارند: «وَ عَطَّلُوا الصَّلوةَ وَ الصِّیامَ، وَ نَقَضُوا السُّنَنَ وَ الاحْکام * وَ هَدَمُوا قَواعِدَ الاْیمانِ، وَ حَرَّفُوا ایاتِ الْقُرْءانِ» [با کشته شدن تو اسلام کشته شد] و نماز و روزه تعطیل شد (ترک شد و یا بیهدف و معطل ماند)، سنن و احکام الهی نقض شد * پایههای ایمان منهدم گردید، و آیات قرآن به آتش کشیده شد.
ب/د – در هیچ زمان و هیچ جبهه، جنگ، جنایت و ظلمی، همه معرفت، ایمان، عشق و اخلاص به معنای اتمّش و همه کفر، شرک و نفاق با تمامی جهل و شقاوتش، یک جا و در یک زمان و یک مکان به مَنصهی ظهور نرسید و به نمایش گذاشته نشد.
در کربلا همه اسلام، از احکام عبادی و شخصی چون نماز گرفته، تا رعایت حقالناس چون خرید زمین کربلا از سوی امام حسین علیهالسلام گرفته، تا عشق و محبت خانه و خانواده گرفته ... تا امور اجتماعی چون «امر به معروف و نهی از منکر»، تا خیرخواهی حتی برای دشمنان، چون تذکرات و نصایح اباعبدالله، تا معرفت، ایمان، اخلاص و عشق به الله جلّ جلاله و جهاد و قتال فیسبیلالله و بالاخره صبر، به حد تمام و کمالش به نمایش گذاشته شد و از آن سو نیز حیوان صفتی انسان تابع نفس حیوانی «كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلاً»، با تمامیت جهالت و سبوعیت به نمایش درآمد تا برای تمامی تاریخ درس، عبرت و حجّت باشد.
ب/ﻫ – تاریخ هیچگاه انسانهای فاضل و شخصیتهای بصیر، وفادار و والایی، از پیر و جوان، چون حضرات امام حسین، ابوالفضل العباس، علی اکبر، علی بن الحسین، زینب کبری، قاسم بن الحسن، عبدالله بن الحسن، حبیب بن مظاهر و سایر خاندان و یاران ایشان علیهم الصلوة و السلام را یک جا و آن هم در مسلخ ندیده است.
بدیهی است هر چه مقام و منزلت و نقش وجودی بالاتر باشد، ظلم به آنها و قتل آنها، از ناحیهی شقیترینها صورت میپذیرد، چنان چه پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله به امیرالمؤمنین علی علیهالسلام فرمود: «تو را اشقی الاشقیاء به قتل میرساند»؛ چرا که معلوم است، هر کس بهترین را بکشد، خودش بدترین است. پس اگر بهترینهای عالم به دست بدترینها کشته میشوند، باید گفت: «لا یوم کیومک یا اباعبدالله»
ب/و – همانطور که نباید در هیچ امری سطحینگر و ماده و مادینگر بود، نباید همه چیز را هم کوتاه مدت و زمینی دید؛ لذا در فاجعهی هولناک و اسفبار کربلا در روز عاشورا، آسمانها گریان شده و ملائک ضجه میزنند و لعنت الهی (قطعیت دوری از رحمت الهی)، تا ابد دشمنان ایشان را شامل میگردد.
ب/و – و همهی آن چه بیان شد و حکمتهایی که بیان نشد، سبب میگردد تا هیچ نهضتی چون نهضت ابا عبدالله الحسین علیهالسلام تا ابد زنده و پویا نماند – لذا فرمود:
«لا یوم کیومک یا اباعبدالله»
کلمات کلیدی:
گوناگون